پوشیدهنویسی» در سیاست، شیوهایست برای گفتن از راه نگفتن و نگفتن از راه گفتن.
«پوشیدهنویسی» سازمان اتحاد فدائیان خلق و سازمان فدائیان خلق-اکثریت، نمونهوار است.
***
پرسش: شما چرا و بهچه دلیل بهحزب دموکرات کردستان اتهام میزنید که خواهان حمله نظامی آمریکا به ایران است؟
پاسخ: بنا به همهی نشانهها. اعلامیهها، تحلیلها و روابط و مناسبات. بنا به تایید حملهی نظامی آمریکا به عراق. هم استراتژی تهاجمی آمریکا، ایران را در «محور شرارت» قرار داده بود و هم ایرانیان موافق و مخالف حملهی نظامی آمریکا به عراق، میدانستند که با این موافقت یا مخالفت دارند چه میگویند. از این گذشته، این من نیستم که سیاستها و روابط حزب دموکرات را طرفداری از حمله نظامی آمریکا به ایران میدانم. این گروههای سیاسی متحد با حزب دموکرات کردستان، همراهان «کمیته اتحاد عمل پایدار» و امضاکنندگان اعلامیههای مشترک با حزب دموکرات کردستان هستند که سیاست ها و روابط حزب دموکرات کردستان را در تائید حمله نظامی آمریکا به ایران میدانند. نگاه کنید به اطلاعیهی پلنوم سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران، نگاه کنید به پیام هیئت سیاسی- اجرایی سازمان فدائیان خلق ایران- اکثریت و نگاه کنید به گفتههای رضا اکرمی و مصاحبهی عبدالله حسنزاده.
اطلاعیهی پلنوم اتحاد فدائیان خلق میگوید: «یکی از مسائلی که بعد از حمله نظامی دولت آمریکا به عراق، و بخصوص بعد از تبدیل بحران اتمی ایران به یک بحران بینالمللی مطرح است، مساله موضع نیروهای سیاسی ایران در قبال احتمال حمله دولت آمریکا به ایران است.
در جریان تدارک جنگ علیه عراق و برای سرنگونی صدام حسین، مواضع متفاوتی در بین نیروهای سیاسی وجود داشت. اما این مواضع برای همکاریهای متقابل، باوجود اهمیتشان، تاثیر چندانی نداشت و در مناسبات فیمابین نقش برجستهای ایفا نمیکرد. اما اکنون که موضوع به امر سکوت در قبال یک حمله نظامی و یا مخالفت با آن مربوط میشود، مواضع نیروهای سیاسی فاصلهای تعیینکننده از هم میگیرند. نمیتوان در کنار هم فعالیت مشترک نمود، اما هم مخالف حمله نظامی بود و هم موافق آن بود. هم به دولت آمریکا هشدار داد که دست به ماجراجویی جدید نزند و هم خواستار آن شد که نقش «رهاییبخش» خود را فراموش نکند. سایهروشنهایی که امروز در مواضع برخی نیروها اینجا و آنجا وجود دارد و در موارد اضطراری سرباز میکند، با حساستر شدن شرایط در همین حد باقی نخواهد ماند.
تاکید ما بر رد هرگونه مداخله در امور داخلی کشورمان جز از طریق پشتیبانی از تلاش مردم ایران برای تحولات سیاسی و در جهت دمکراسی و یا در قالب اعتراضات بینالمللی علیه نقض حقوق بشر و حقوق شهروندی در ایران، در بطن خود هرگونه مداخله نظامی، سیاسی و ... برای تغییر حکومت از بیرون و یا جایگزین کردن آن با یک دولت منتصب به این یا آن قدرت خارجی را، منتفی میسازد.» [26 خرداد 1386/ 16 ژوئن 2007]
نخست گویی پلنوم هنوز درنیافته بود که «مواضع متفاوت» نسبت به جنگ عراق بهمعنای «مواضع متفاوت» نسبت به امکان حملهی نظامی آمریکا به ایران هم بود، از این رو آسوده خیال مینویسد: «این مواضع برای همکاریهای متقابل، با وجود اهمیتشان، تاثیر چندانی نداشت و در مناسبات فیمابین نقش برجستهای ایفا نمیکرد.»
دنباله مقاله
«پوشیدهنویسی» سازمان اتحاد فدائیان خلق و سازمان فدائیان خلق-اکثریت، نمونهوار است.
***
پرسش: شما چرا و بهچه دلیل بهحزب دموکرات کردستان اتهام میزنید که خواهان حمله نظامی آمریکا به ایران است؟
پاسخ: بنا به همهی نشانهها. اعلامیهها، تحلیلها و روابط و مناسبات. بنا به تایید حملهی نظامی آمریکا به عراق. هم استراتژی تهاجمی آمریکا، ایران را در «محور شرارت» قرار داده بود و هم ایرانیان موافق و مخالف حملهی نظامی آمریکا به عراق، میدانستند که با این موافقت یا مخالفت دارند چه میگویند. از این گذشته، این من نیستم که سیاستها و روابط حزب دموکرات را طرفداری از حمله نظامی آمریکا به ایران میدانم. این گروههای سیاسی متحد با حزب دموکرات کردستان، همراهان «کمیته اتحاد عمل پایدار» و امضاکنندگان اعلامیههای مشترک با حزب دموکرات کردستان هستند که سیاست ها و روابط حزب دموکرات کردستان را در تائید حمله نظامی آمریکا به ایران میدانند. نگاه کنید به اطلاعیهی پلنوم سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران، نگاه کنید به پیام هیئت سیاسی- اجرایی سازمان فدائیان خلق ایران- اکثریت و نگاه کنید به گفتههای رضا اکرمی و مصاحبهی عبدالله حسنزاده.
اطلاعیهی پلنوم اتحاد فدائیان خلق میگوید: «یکی از مسائلی که بعد از حمله نظامی دولت آمریکا به عراق، و بخصوص بعد از تبدیل بحران اتمی ایران به یک بحران بینالمللی مطرح است، مساله موضع نیروهای سیاسی ایران در قبال احتمال حمله دولت آمریکا به ایران است.
در جریان تدارک جنگ علیه عراق و برای سرنگونی صدام حسین، مواضع متفاوتی در بین نیروهای سیاسی وجود داشت. اما این مواضع برای همکاریهای متقابل، باوجود اهمیتشان، تاثیر چندانی نداشت و در مناسبات فیمابین نقش برجستهای ایفا نمیکرد. اما اکنون که موضوع به امر سکوت در قبال یک حمله نظامی و یا مخالفت با آن مربوط میشود، مواضع نیروهای سیاسی فاصلهای تعیینکننده از هم میگیرند. نمیتوان در کنار هم فعالیت مشترک نمود، اما هم مخالف حمله نظامی بود و هم موافق آن بود. هم به دولت آمریکا هشدار داد که دست به ماجراجویی جدید نزند و هم خواستار آن شد که نقش «رهاییبخش» خود را فراموش نکند. سایهروشنهایی که امروز در مواضع برخی نیروها اینجا و آنجا وجود دارد و در موارد اضطراری سرباز میکند، با حساستر شدن شرایط در همین حد باقی نخواهد ماند.
تاکید ما بر رد هرگونه مداخله در امور داخلی کشورمان جز از طریق پشتیبانی از تلاش مردم ایران برای تحولات سیاسی و در جهت دمکراسی و یا در قالب اعتراضات بینالمللی علیه نقض حقوق بشر و حقوق شهروندی در ایران، در بطن خود هرگونه مداخله نظامی، سیاسی و ... برای تغییر حکومت از بیرون و یا جایگزین کردن آن با یک دولت منتصب به این یا آن قدرت خارجی را، منتفی میسازد.» [26 خرداد 1386/ 16 ژوئن 2007]
نخست گویی پلنوم هنوز درنیافته بود که «مواضع متفاوت» نسبت به جنگ عراق بهمعنای «مواضع متفاوت» نسبت به امکان حملهی نظامی آمریکا به ایران هم بود، از این رو آسوده خیال مینویسد: «این مواضع برای همکاریهای متقابل، با وجود اهمیتشان، تاثیر چندانی نداشت و در مناسبات فیمابین نقش برجستهای ایفا نمیکرد.»