ایران در آرشیو ملی بریتانیا - سال 1977
(1 امسال در مجموع حدود ۵۰ پرونده و در حدود ۲۰ هزار صفحه سند طی دو روز مورد بررسی سریع نگارنده و همکارانش قرار گرفتند و حدود ۴۵۰۰ صفحه از آنها برای تصویربرداری برگزیده شدند که مجموعه مقالات ارایه شده در این مجموعه حاصل بررسی و مطالعه مبتنی بر این اسناد در آستانه آزادسازی هستند.
دوره اسناد مورد مطالعه عمدتا از اول ژانویه تا ۳۱ دسامبر ۱۹۷۷ مطابق با ۱۱ دی ۱۳۵۵ تا ۱۰ دی ۱۳۵۶ هستند، ولی در موارد خاص و به فراخور نیاز اسناد دوره های دیگر نیز مورد بررسی قرار گرفته اند.
درصد کمی از اسناد آزاد شده امسال همانند سال های قبل هنوز از طبقه بندی خارج نشده اند و درصد ناچیزتری از اسناد نیز با حذف بندهای خاصی از محتویات آن - از طریق قراردادن کپی بدون بند حذف شده - ارایه شده اند.
در سال جاری، بیشترین حجم اسناد آزاد نشده مرتبط به ایران به کشمکش ایران و امارات متحده عربی بر سر مساله مالکیت جزایر سه گانه خلیج فارس (تنب بزرگ، تنب کوچک و ابو موسی) و همچنین مناسبات هسته ای ایران با دیگر کشورها به ویژه بریتانیا اختصاص دارد.
با این همه نگارنده امسال موفق شد با استفاده از حق شکایت بر اساس قانون جدید آزادی اطلاعات به تعدادی از پرونده های تاکنون آزاد نشده مربوط به مناسبات هسته ای ایران و بریتانیا دسترسی پیدا کند که این اسناد در گزارشی بررسی خواهند شد.
کاهش نرخ رشد اقتصادی و درآمدهای نفتی ایران در مقایسه با سه سال گذشته و رشد کم نظیر سال های پس از ۱۹۷۳، تحولات سیاسی، تغییر دولت امیر عباس هویدا پس از ۱۳ سال و روی کار آمدن کابینه جمشید آموزگار، فعالیت های سیاسی و مسلحانه مخالفان حکومت محمدرضا شاه، اتهام نقض حقوق بشر به حکومت ایران و بازتاب گسترده جهانی آن، روابط خارجی منطقه ای و سیاست بین المللی محمد رضا شاه، روابط ایران با قدرت های بزرگ و روابط نظامی ایران با بریتانیا و آمریکا، همکاری های نظامی ایران با پیمان های ناتو و سنتو، روابط بین المللی هسته ای ایران به ویژه با بریتانیا، مناسبات نفتی ایران با سازمان اوپک و دیگر اعضای آن، مناسبات پنهانی ایران با رژیم های آفریقای جنوبی و رودزیا، مهمترین رویدادهای خارجی ایران از منظر اسناد در آستانه آزادسازی آرشیو ملی بریتانیا بودند
دوره اسناد مورد مطالعه عمدتا از اول ژانویه تا ۳۱ دسامبر ۱۹۷۷ مطابق با ۱۱ دی ۱۳۵۵ تا ۱۰ دی ۱۳۵۶ هستند، ولی در موارد خاص و به فراخور نیاز اسناد دوره های دیگر نیز مورد بررسی قرار گرفته اند.
درصد کمی از اسناد آزاد شده امسال همانند سال های قبل هنوز از طبقه بندی خارج نشده اند و درصد ناچیزتری از اسناد نیز با حذف بندهای خاصی از محتویات آن - از طریق قراردادن کپی بدون بند حذف شده - ارایه شده اند.
در سال جاری، بیشترین حجم اسناد آزاد نشده مرتبط به ایران به کشمکش ایران و امارات متحده عربی بر سر مساله مالکیت جزایر سه گانه خلیج فارس (تنب بزرگ، تنب کوچک و ابو موسی) و همچنین مناسبات هسته ای ایران با دیگر کشورها به ویژه بریتانیا اختصاص دارد.
با این همه نگارنده امسال موفق شد با استفاده از حق شکایت بر اساس قانون جدید آزادی اطلاعات به تعدادی از پرونده های تاکنون آزاد نشده مربوط به مناسبات هسته ای ایران و بریتانیا دسترسی پیدا کند که این اسناد در گزارشی بررسی خواهند شد.
کاهش نرخ رشد اقتصادی و درآمدهای نفتی ایران در مقایسه با سه سال گذشته و رشد کم نظیر سال های پس از ۱۹۷۳، تحولات سیاسی، تغییر دولت امیر عباس هویدا پس از ۱۳ سال و روی کار آمدن کابینه جمشید آموزگار، فعالیت های سیاسی و مسلحانه مخالفان حکومت محمدرضا شاه، اتهام نقض حقوق بشر به حکومت ایران و بازتاب گسترده جهانی آن، روابط خارجی منطقه ای و سیاست بین المللی محمد رضا شاه، روابط ایران با قدرت های بزرگ و روابط نظامی ایران با بریتانیا و آمریکا، همکاری های نظامی ایران با پیمان های ناتو و سنتو، روابط بین المللی هسته ای ایران به ویژه با بریتانیا، مناسبات نفتی ایران با سازمان اوپک و دیگر اعضای آن، مناسبات پنهانی ایران با رژیم های آفریقای جنوبی و رودزیا، مهمترین رویدادهای خارجی ایران از منظر اسناد در آستانه آزادسازی آرشیو ملی بریتانیا بودند
================
(2 )یکی از مواردی که در زمینه مناسبات تسلیحاتی ایران و بریتانیا جنجال آفرین شد محاکمه یک افسر نظامی بریتانیایی و همدستانش به اتهام اختلاس و اخذ رشوه در جریان فروش تجهیزات زرهی نیروهای مسلح به ایران بود.
با وجود دستور شاه در معامله تسلیحاتی مستقیم دولت ایران با بریتانیا، سرگرد (بعدا سرهنگ) دیوید رندل افسر نیروی دریایی بریتانیا با کمک همدستان ایرانی و بریتانیایی خود به دریافت حق دلالی مخفیانه در جریان چند معامله نظامی پرداخت و به قول وکیل مدافعش "او هیچ دلیلی نمی دید که سهم خود را از این معمله طلب نکند."
معامله ای که اختلاس سرهنگ رندل و همدستانش در آن ها برملا شد مربوط به فروش تجهیزات مختلف نظامی از جمله سیستم های رادار تانک های نوع ایرانی چیفتن از بریتانیا به ایران بود که ظاهرا و به ادعای دادستان پرونده، با همدستی سر شاپور ریپورتر، چهره سرشناس، جنجالی و در عین حال کمتر شناخته شده در تاریخ روابط ایران و بریتانیا، در جریان معامله چهار میلیون پوندی نظامی کمپانی نظامی میلبنک (ام.تی.اس) با ایران صورت گرفته بود.
ریپورتر که یک افسر امنیتی زرتشتی هندی تبار دارای تابعیت بریتانیایی و ایرانی بود، در سال های پس از شهریور ۱۳۲۰ به مرور وارد فعالیتهای سیاسی و امنیتی شد و تا زمان کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نیز به کار خود ادامه داد.
با این همه به مرور جایگاه و سمت وی تغییر ماهیت یافت و در عمل در دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ به دلیل اعتماد شاه و مقامات بریتانیایی به او، بیشتر نقش واسطه در جهت ایجاد تسهیلات در قراردادهای نظامی را ایفا می کرد. محور دیگر فعالیت های هر از چند گاهی ریپورتر، آگاهی سازی مقامات ارشد بریتانیایی از جزییات مسائل ایران قبل از گفتگو با مسئولان ایرانی به خصوص شاه و نخست وزیر بود.
با وجود دستور شاه در معامله تسلیحاتی مستقیم دولت ایران با بریتانیا، سرگرد (بعدا سرهنگ) دیوید رندل افسر نیروی دریایی بریتانیا با کمک همدستان ایرانی و بریتانیایی خود به دریافت حق دلالی مخفیانه در جریان چند معامله نظامی پرداخت و به قول وکیل مدافعش "او هیچ دلیلی نمی دید که سهم خود را از این معمله طلب نکند."
معامله ای که اختلاس سرهنگ رندل و همدستانش در آن ها برملا شد مربوط به فروش تجهیزات مختلف نظامی از جمله سیستم های رادار تانک های نوع ایرانی چیفتن از بریتانیا به ایران بود که ظاهرا و به ادعای دادستان پرونده، با همدستی سر شاپور ریپورتر، چهره سرشناس، جنجالی و در عین حال کمتر شناخته شده در تاریخ روابط ایران و بریتانیا، در جریان معامله چهار میلیون پوندی نظامی کمپانی نظامی میلبنک (ام.تی.اس) با ایران صورت گرفته بود.
ریپورتر که یک افسر امنیتی زرتشتی هندی تبار دارای تابعیت بریتانیایی و ایرانی بود، در سال های پس از شهریور ۱۳۲۰ به مرور وارد فعالیتهای سیاسی و امنیتی شد و تا زمان کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نیز به کار خود ادامه داد.
با این همه به مرور جایگاه و سمت وی تغییر ماهیت یافت و در عمل در دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ به دلیل اعتماد شاه و مقامات بریتانیایی به او، بیشتر نقش واسطه در جهت ایجاد تسهیلات در قراردادهای نظامی را ایفا می کرد. محور دیگر فعالیت های هر از چند گاهی ریپورتر، آگاهی سازی مقامات ارشد بریتانیایی از جزییات مسائل ایران قبل از گفتگو با مسئولان ایرانی به خصوص شاه و نخست وزیر بود.
من هفده سال است ریپورتر را می شناسم. و وان در رساندن دقیق پیغامی که به او داده شده اطمینان کرد. ولی راهنمایی و نظر شخصی وی می تواند به خصوص با منافع شخصی به خصوص مادی وی پررنگ شود.
سر دنیس رایت، سفیر پیشین بریتانیا در ایران
بر اساس مکاتبات وزارت خارجه بریتانیا، ریپورتر صرف نظر از ارتباطات پنهانی در این معامله، رسما طی قراردادی در سمت مشاور و کارشناس کمپانی میلبنک در امور ایران فعال بود. سمتی که ماهیت آن مشکوک به دلالی و کارچاق کنی در بین مقامات ایرانی بود و پس از بالا گرفتن جنجال پرونده رندل به سرعت و علنا از سوی شرکت میلبنک/ ام.تی.اس فسخ شد.
سال ها قبل یک سند سری وزارت دفاع بریتانیا به تاریخ ۲۵ نوامبر ۱۹۷۰، ضمن تصریح به درخواست حق الزحمه از سوی ریپورتر برای کمک به حل و فصل قراردادهای نظامی به ایران، از وی با عنوان "فرد نزدیک و محرم مورد اطمینان شاه" یاد کرده است.
سر دنیس رایت دیپلمات تازه درگذشته و سفیر پیشین بریتانیا در ایران طی سال های ۱۹۶۳ تا ۱۹۷۱ در یادداشتی دست نویس ذیل این سند از ریپورتر این گونه یاد می کند: "من هفده سال است ریپورتر را می شناسم. به او می توان در رساندن دقیق پیغامی که به او داده شده اطمینان کرد. ولی راهنمایی و نظر شخصی وی می تواند به خصوص با منافع شخصی به خصوص مادی وی پررنگ شود."
بر اساس متن رونوشت موجود قرارداد ریپورتر با شرکت میلبنک به تاریخ چهارم دسامبر ۱۹۷۰ به امضای "آر.جی.رو" مدیر عامل شرکت میلبتک/ ام.تی.اس و همچنین نامه محرمانه لرد کرینگتون وزیر دفاع بریتانیا، حق الزحمه و پورسانت پرداختی به ریپورتر در این معامله معادل بهای یک درصد از تولیدات شرکت های دولتی و یک و نیم درصد از بقیه موارد بوده است.
در جریان محاکمه رندل نام شماری از مقامات ایرانی از جمله ژنرال حسن طوفانیان معاون وقت وزارت جنگ و مسئول ارشد خریدهای نظامی ایران به عنوان افراد دخیل یا دست کم آگاه در ماجرای ارتباطات رندل و ریپورتر با پرونده مطرح شد.
ظاهرا مقامات ایرانی منکر هرگونه آگاهی از ارتباط ریپورتر با این مساله شده بودند. ولی خود ریپورتر خلاف این را می گفت. در یک نامه محرمانه وزارت دفاع بریتانیا با فرستنده ای نامعلوم و امضایی ناخوانا خطاب به وزارت خارجه آن کشور چنین آمده است: "نامه مورخ ۱۸ ژانویه ریپورتر به سر لستر سافیلد [بازرگان سرشناس و رئیس گروه معامله نظامی بریتانیا از ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۶] روشن می کند که نکته مطرح شده در پاراگراف پنجم نامه شما را که ژنرال طوفانیان باید کاملا از همکاری بین ام.تی.اس و ریپورتر آگاه باشد، تایید می کند
سر دنیس رایت، سفیر پیشین بریتانیا در ایران
بر اساس مکاتبات وزارت خارجه بریتانیا، ریپورتر صرف نظر از ارتباطات پنهانی در این معامله، رسما طی قراردادی در سمت مشاور و کارشناس کمپانی میلبنک در امور ایران فعال بود. سمتی که ماهیت آن مشکوک به دلالی و کارچاق کنی در بین مقامات ایرانی بود و پس از بالا گرفتن جنجال پرونده رندل به سرعت و علنا از سوی شرکت میلبنک/ ام.تی.اس فسخ شد.
سال ها قبل یک سند سری وزارت دفاع بریتانیا به تاریخ ۲۵ نوامبر ۱۹۷۰، ضمن تصریح به درخواست حق الزحمه از سوی ریپورتر برای کمک به حل و فصل قراردادهای نظامی به ایران، از وی با عنوان "فرد نزدیک و محرم مورد اطمینان شاه" یاد کرده است.
سر دنیس رایت دیپلمات تازه درگذشته و سفیر پیشین بریتانیا در ایران طی سال های ۱۹۶۳ تا ۱۹۷۱ در یادداشتی دست نویس ذیل این سند از ریپورتر این گونه یاد می کند: "من هفده سال است ریپورتر را می شناسم. به او می توان در رساندن دقیق پیغامی که به او داده شده اطمینان کرد. ولی راهنمایی و نظر شخصی وی می تواند به خصوص با منافع شخصی به خصوص مادی وی پررنگ شود."
بر اساس متن رونوشت موجود قرارداد ریپورتر با شرکت میلبنک به تاریخ چهارم دسامبر ۱۹۷۰ به امضای "آر.جی.رو" مدیر عامل شرکت میلبتک/ ام.تی.اس و همچنین نامه محرمانه لرد کرینگتون وزیر دفاع بریتانیا، حق الزحمه و پورسانت پرداختی به ریپورتر در این معامله معادل بهای یک درصد از تولیدات شرکت های دولتی و یک و نیم درصد از بقیه موارد بوده است.
در جریان محاکمه رندل نام شماری از مقامات ایرانی از جمله ژنرال حسن طوفانیان معاون وقت وزارت جنگ و مسئول ارشد خریدهای نظامی ایران به عنوان افراد دخیل یا دست کم آگاه در ماجرای ارتباطات رندل و ریپورتر با پرونده مطرح شد.
ظاهرا مقامات ایرانی منکر هرگونه آگاهی از ارتباط ریپورتر با این مساله شده بودند. ولی خود ریپورتر خلاف این را می گفت. در یک نامه محرمانه وزارت دفاع بریتانیا با فرستنده ای نامعلوم و امضایی ناخوانا خطاب به وزارت خارجه آن کشور چنین آمده است: "نامه مورخ ۱۸ ژانویه ریپورتر به سر لستر سافیلد [بازرگان سرشناس و رئیس گروه معامله نظامی بریتانیا از ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۶] روشن می کند که نکته مطرح شده در پاراگراف پنجم نامه شما را که ژنرال طوفانیان باید کاملا از همکاری بین ام.تی.اس و ریپورتر آگاه باشد، تایید می کند
=======================
دو قسمت بالا به نقل از اخبار بي بي سي بتاريخ 30 دسامبر 2007 ميباشد.غرض
تاكيد و تا ئيد از زبان خود عاملين كودتا ننگين 1332بر عليه منافع مردم ايران ونقش
عوامل جاسوس خوددر بالاترين ارگان تصميم گيري ونفوذ اين عمال تا حدي كه شاه
از مطيع و گوش بفرمان آنهاست. يكي از مشهورترين عمال استعمار انگليس
شاهپور ريپوتر ميباشد. همانطور كه در دو عكس ذيل ملاحظه مينمايد اين شخص
در محاكمات دكتر محمد مصدق پيشواي آزادي در بيدادگاهاي نظامي شاه
حضور دارد و در تصوير دوم با برادران رشيديان ايستاده است. امروز قلم به مزدان
وپا دوان استعمار با نوشتن كتابهاي و مقالهاي بسيار مستدل؟و علمي؟ سعي
بر وارونه جلوه دادن اين كودتاي ننگين و آنرا يك قيام ملي؟؟ كه مردم در آن نقش
داشتند چنين القا نمايند همه اش تقصير مصدق بود اگر كمي كوتاه مي آمد اين
كودتا اتفاق نمي افتاد؟؟ ما خدمت اين قلم بمزدان و جيره خواران عرض ميكنيم
تمام بزرگي و عظمت دكتر محمد مصدق اين بود كه,حتي يك ميليمتر هم حاضر
نشد منافع مردم و ميهنش را بفروشد و كوتاه بيايد فرق او با ديگران در همين نكته
است كه تا باخر كوتاه نيامد راهش و نامش جاودانه باد
تاكيد و تا ئيد از زبان خود عاملين كودتا ننگين 1332بر عليه منافع مردم ايران ونقش
عوامل جاسوس خوددر بالاترين ارگان تصميم گيري ونفوذ اين عمال تا حدي كه شاه
از مطيع و گوش بفرمان آنهاست. يكي از مشهورترين عمال استعمار انگليس
شاهپور ريپوتر ميباشد. همانطور كه در دو عكس ذيل ملاحظه مينمايد اين شخص
در محاكمات دكتر محمد مصدق پيشواي آزادي در بيدادگاهاي نظامي شاه
حضور دارد و در تصوير دوم با برادران رشيديان ايستاده است. امروز قلم به مزدان
وپا دوان استعمار با نوشتن كتابهاي و مقالهاي بسيار مستدل؟و علمي؟ سعي
بر وارونه جلوه دادن اين كودتاي ننگين و آنرا يك قيام ملي؟؟ كه مردم در آن نقش
داشتند چنين القا نمايند همه اش تقصير مصدق بود اگر كمي كوتاه مي آمد اين
كودتا اتفاق نمي افتاد؟؟ ما خدمت اين قلم بمزدان و جيره خواران عرض ميكنيم
تمام بزرگي و عظمت دكتر محمد مصدق اين بود كه,حتي يك ميليمتر هم حاضر
نشد منافع مردم و ميهنش را بفروشد و كوتاه بيايد فرق او با ديگران در همين نكته
است كه تا باخر كوتاه نيامد راهش و نامش جاودانه باد