۱۳۹۰ آذر ۴, جمعه
عایشه حُرّ-از پان ترکیسم تا نژادپرستی(۲)-نژادپرستان تغییر روش دادند بجای نژاد ترک، ملت ترک گفته میشد
عایشه حُرّ-از پان ترکیسم تا نژادپرستی(۲)-نژادپرستان تغییر روش دادند بجای نژاد ترک، ملت ترک گفته میشد
۰۴,۰۹,۱۳۹۰
مترجم: باخیش سببی - دیگر در کسی جسارت طرفداری آشکار از نظریات فاشیستی نمانده بود. به همین خاطر نژادپرستان تغییر روش دادند به جای توران گرائی، ناسیونالیسم به جای گرگ های خاکستری، ملیت پرستان، به جای نژاد ترک، ملت ترک گفته میشد. آنها نظریات جدید خود را توسط ارگانهای سازمانی انتشاراتی در بین مردم ترویج می کنند ...
محمود اسد بوزقورت ( متولد سال ۱۸۹۲ ازمیر/ درگذشت ۱۹۴۳ استانبول) از همکاران نزدیک آتاترک و یکی از کسانی است که نقش زیادی در ایجاد حقوق مدنی در ترکیه دارد.
در سال ۱۹۲۰ به عنوان نماینده ازمیر وارد مجلس شد و تا زمان فوت در این سمت باقی ماند. به سال ۱۹۲۴ در بین نویسندگان قانون اساسی ترکیه جای گرفت. در اواخر سال ۱۹۳۰ پس از استعفا از وکالت قضائی، به عنوان پرفسور در دانشکده حقوق آنکارا ” حقوق دول ” و در دانشکده دانشهای سیاسی، حقوق قانون اساسی تدریس میکرد.
در۱۷ سپتامبر سال ۱۹۳۰ محمود اسد با سمت وزیر دادگستری ترکیه در یک سخنرانی در شهر اوده میش آشکارا چنین میگوید:
” فکر و نظرمن چنین است، دوست و دشمن بداند که ترک سرور این مملکت است. کسانی که از نسل ترک نیستند در سرزمین ترک تنها از یک حق برخوردارند و آن خدمتگذار و برده بودن است. دوست و دشمن، حتی کوه ها نیز این حقیقت را چنین بدانند.”
با تصویب قانون نام خانوادگی در سال ۱۹۳۴ آتاترک به محمود اسد به خاطر تلاش های ترک گرانه اش نام خانوادگی بوزقورت را داد. (مترجم )
بعد از درگذشت آتاترک
در بخش انسان شناسی که به دستور آتاترک در سال ۱۹۳۵ به دانشکده زبان و تاریخ و جغرافیای آنکارا نقل مکان کرد، با یاری دولت ترکیه تا پایان جنگ جهانی دوم تحقیقات علم اصلاح نژاد در برنامه شان گنجانده شد. (کمک دولتی همه جانبه در دوره حکومت نازیها در آلمان و حکومت فاشیستی در ایتالیا به طور گسترده ای شامل این نوع دانشکده ها شده بود) دقیقا مثل اعمال امروزه حلاج اوغلو (۱) همانند فرضیه ها، مشاهدات، اندازه گیری ها، آزمایشات، تست ها که نشئت گرفته از مفاهیم جادوئی از یک دوره بسته بود، کوشش شد تا واقعیات ایدئولوژیکی و متدولوژیکی را به حقایق علمی تبدیل کنند. در این مورد با اتکا به پژوهش های علمی، کتابها و مقالات زیادی نوشته، کنفرانسهائی برگزار و نظریاتی که در بالا آورده شده [نظریه هائی که در بخش اول مقاله توضیح داده شد] به کتابهای درسی مدارس وارد گردید.
یک ارمنی عثمانی که مصطفی کمال نام خانواده گی دیل آچار را به او داده بود، یک زبان شناس تبعه بلغاری با نام آکوپ مارتاریان بود. او در سال ۱۹۳۹ پس از پیوستن منطقه حاتای به ترکیه، با ایراد سخنانی در خانه خلق اسکندرون که عین سخنان امروزه حلاج اوغلواست چنین می گوید:
” خیلی از اجتماعات انسانی در بعضی از ادوار تاریخ شان ، زبان و مذهب خودشان را تغییر داده اند، امروزه ترکان حاتای که به زبان عربی سخن می گویند هیچ ارتباطی با نژاد سامی ندارند، به طور میانگین اندازه جمجمه سر آنها ۸۵ است، آنها اصلن از نوادگان ترکان قدیمی براکی سفال آلپ هستند. امروز مردمی که در حاتای به زبان عربی تکلم می کنند در اصل ترک هستند (۲) . ترک گرائی کمالیستی امروز به آنها هویت و منشاشان را نشان داده و از قوم ترک بودن را به آنها آشکار کرده است … “
دیل آچار در نظر داشت کتاب هائی در خصوص ریشه های مشترک نژادی بین ترکها و ارامنه تدوین کند.
در سال ۱۹۳۹ پرفسور دکتر مظاهر عثمان ( اوزمان) (۳) در کنفرانسی چنین اظهار داشت :
“شایسته نیست به جای باز سازی وطن، که از خیلی جهات بدان نیاز دارد، سعی در پرورش نسلی بی اصل و نسب بکنیم که در آینده ثمری جز پر کردن آسایشگاه ها، تیمارستان ها و بازداشتگاه ها نخواهد داشت. به همین خاطر افراد سالم را باید تشویق و مجبور کرد تا ادامه نسل دهند و به معلولان و ناقصان باید گفته شود که تو برای این وطن کافی هستی و ما را برای داشتن نسل بعدی از تو نیازی نیست”
پرفسور دکتر مظاهر عثمان در کنفرانس اوژنیک ( علم اصلاح ژن) حزب جمهوری خواه خلق ۱۹۳۹ آنکارا .
پورفسور دکتر فخرالدین کریم گوگ آی فرماندار استانبول در سالهای بعدی چنین می گوید:
“حتی در موقع ازدواج جویای تن و روانی سالم به عنوان ثروتی شایان باشیم تا وظیفه ملی مان را که آوردن کودکانی زنده و سالم برای گذاشتن میراثی گرانقدر به نسلهای آینده اجتماع ترک است بجای آوریم. در کشورهائی چون آلمان تلاش می کنند قانون عقیم کردن را که امری ضروری برای حفظ نژاد است بصورت قانونی مرسوم در آورند. کشورهای دمکرات با ایجاد مراکز ارشاد و توصیه هائی در خصوص ازدواج، مردم را با آگاه کردن به این امر برای رسیدن به اهدافشان تلاش می کنند. ما نیز این امر را باید مد نظر داشته باشیم.”
وبدین گونه بود که گرایش خود را به نژادپرستی نازیستی به صراحت اعلام کردند. (پورفسور دکتر فخرالدین کریم گوگ آی /نقش ژن در خصوص حفظ نژاد و راه های پیشگیری از التقاط …در کنفرانس سال ۱۹۴۰ حزب جمهوری خواه خلق آنکارا ۱۹۴۰ ص
در روز نامه حاکمیت ملی ( اولوس) که روزنامه رسمی رژیم کمالیست شمرده می شد و همچنان درمجلات اولکو و در مجموعه انسان شناسی ترک که از سال ۱۹۳۹ تا ۱۹۲۵ از طرف دانشگاه استانبول منتشر میشد در خصوص اصلاح نژاد مقالات بیشماری عرض اندام کردند وروی چک پول های ۵ لیره ای و ۱۰ لیره ای و تمبرهای پست عکس های گرگ خاکستری منتشر شد.
حسین نهال آتسیز و رها اوغوز ترک قان
مهمترین شخصیت نژاد پرستی ترک بی هیچ شک و شبه ای حسین نیهال آتسیز متولد ۱۹۰۵ فوت ۱۹۷۵ بود. در مجله ای که بانام آتسیز در بین سالهای ۱۵ مای ۱۹۳۱ تا ۲۵ سپتامبر ۱۹۳۲ توسط نهال آتسیز منتشر میشد در میان نویسندگان آن اشخاص مهمی چون فواد کوپورلو، ذکی ولیدی توقان، پرتو نایلی بوراتا، صباح الدین علی، نیهاد سامی بانارلی، اورهان شکی گوک ای، عبدالباقی گول پینارلی و عبدالقادر اینان دیده می شد.
در اثنای اولین گنگره تاریخ ترک که درسال ۱۹۳۲ بین روزهای ۲ تا ۱۱ جولای بر گزار شد در بحث و جدلی که بین ذکی ولیدی توقان و رشید غالیب پیش آمد بهای آن را نیهال آتسیز خیلی سنگین پرداخت کرد . او که در دارالفنون دستیار فواد کوپورلو بود مسئولیت خود را از دست داد و با تعطیلی مجله اش به مدت طولانی مجبور به انفعال گردید.
بعد از فوت آتا ترک ستاره جدید نژاد پرستی در بین سالهای ۱۹۳۸ تا ۱۹۴۳ رها اوغوز ترک قان می باشد که ادیتور سه مجله ی نژادپرستی با نام های ارگنه کون، بوزقورد و گوگ بورو بود . ترک قان نویسنده اصلی این مجله ها با اسامی مستعار رها قورتولوش، اوینی موتون، ارگنه کونچو و آ/ مته تورانچی چنین می نویسد :
یکبار دیگر بیاندیشید که به چه دلیل رهبر بزرگ آتاترک این قدر برتاریخ نژادمان پافشاری می کرد و پیوسته به ما می گفت: ”که مهمترین قسمت تاریخمان در آسیای میانه است و هم نژادانمان را در آنجا به ما خاطر نشان می کرد “؟ …
« وباز بخاطر همین امر منفور که سیاست نامیده می شود نتوانست بوضو ح به ما بگوید که : ” هم خوننان، میلیونها نفر از خواهر و برادرانمان در آسیا هستند که در زیر اسارت فغان میکنند. روزی خواهد آمد که آنها را نجات داده و اتحاد بزرگ ترک رابر پا خواهیم کرد ”.» اما در خیلی از جاهای مختلف این فکر و باور را بطور غیر مستقیم گوشزد کرد. آتا ترک یک تورانیست واقعی و کسی بود که قدرت به تحقق رساندن این عقیده را داشت ».
(ارگنه کون شماره ۴ فوریه ۱۹۳۹) . او[ ترک قان ] با این سخنان مبانی مشروعیت خود را به خوبی تفهیم کرده بود.
بعد از آغاز اشغال شوروی در ۲۲ ژوئن ۱۹۴۱ توسط ارتش آلمان و بعد ازفوت رفیک سایدام در ۷ جولای ۱۹۴۲ شکری سراج اوغلو به نخست وزیری رسید و به حرکت پان ترکیستی سرعتی تازه داد. آلمان ها در ترکیه برای افزودن طرفداران خود به تبلیغات وسیعی دست زدند. در نامه ی محرمانه ای که از طرف وزیر امور خارجه حکومت نازیستی آلمان، ریپن تروپ به سفیر کبیر آلمان در ترکیه فرانز فون پاپن فرستاده شده قید گردیده حکومت آلمان برای این فعالیت ها در ترکیه ۵ میلیون مارک هزینه در نظر گرفته است. فایق احمد باریتچو نماینده طرابوزان در مجلس آن روزها را اینگونه توصیف میکند :
” جنگ آلمان با شوروی برای کشور شادمانی ببار آورده بود همه به همدیگر تبریک می گفتند . با لذت از یک انتقام پانصد ساله تاریخی قلب های همه برای پیروزی ارتش آلمان شروع به تپیدن کرد ” .
بعداز ظهر آن روز در راهرو مجلس وزیر امور خارجه به نخست وزیر سراج اوغلو میگوید :
” جهاد سیاسی تان یک بار دیگر مبارک باشد و نخست وزیر جواب میدهد بر همه ی مان! نمایندگان به همدیگر عیدتان مبارک میگفتند”.
خاطرات سیاسی جلد اول از مبارزه ملی تا دمکراسی آنکارا سال ۲۰۰۱ (ص ۴۹۴ )
ترکیه برای عادی کردن روابط سیاسی با اتحاد شوروی بعد از دو بار قطع رابطه با حکومت آلمان در اوت ۱۹۴۴ و ژانویه ۱۹۴۵ در نهایت به حکومت آلمان و ژاپن اعلان جنگ داد البته اینها اتحاد شوروی را قانع نکرده بود که در مارس همان سال وزیر خارجه شوروی مولوتوف به سلیم سرپر سفیر کبیر ترکیه در مسکو اظهار میدارد قرارداد بی طرفی و دوستی ۱۹۲۵ بین شوروی و ترکیه که تا حال دوباردر تاریخ های ۱۹۲۹ و ۱۹۳۵ زیر پا گذاشته شده دیگر بار تجدید نخواهد شد و در ماه ژوئن اعاده دیگر باره قارص و اردهان را به شوروی و اصلاح قرارداد Montreaux ۱۹۳۶ خواستار شد. بخاطر این خواسته های شوروی در داخل ترکیه طرز برخورد ارگان های رسمی با حرکتهای پان ترکیستی دیگر باره تغیر کرد مهمترین نتیجه این تغیرات دادگاه صباح الدین علی / نیهال آتسیز و محاکمه توران گراها بود.
محاکمه تورانیست ها
اما در نوامبر سال ۱۹۴۲ ارتش شوروی در نزدیکی های استالین گراد، از پیشروی ارتش هیتلر جلو گیری کرد. دستگاه رهبری ترکیه بار دیگر موضع جدیدی اتخاذ کرد و تشکلهای پان ترکیستی را زیر فشار قرار داد.
نیهال آتسیز به تاریخ اول مارس و ۱۶ آوریل در مجله اورهون ،دو نامه سر گشاده با عنوان، نخست وزیر ترک گرا را به وظیفه اش دعوت میکنم، منتشر کرد و در دومین نامه خود، صباح الدین علی استاد کنسرواتور دولتی آنکارا، پرتو نایل بروتاو استاد دانشکده زبان و تاریخ و جغرافیا ، و پورفسورصدرالدین جلال آنتل استاد پداگوژی دانشگاه استانبول را به عنوان کمونیستهای خائن به وطن معرفی کرد و وزارت معارف را به چشم پوشی از اتفاقات و رویدادها متهم نمود.اما عکس العمل دولت به این نامه ها شدید بود. نیهال آتسیز از مسئولیت خود در کالج روبرت بر کنار شده و روز نامه اورهون تعطیل گردید.
شکایتی که صباح الدین علی از نیهال آتسیز کرده و اعاده حیثیت نموده بود در ۹ مای ۱۹۴۴ نتیجه داد و نیهال آتسیز به ۴ ماه زندان و ۶۶ لیره جریمه نقدی محکوم شد. از پس زندانی شدن آتسیز، رها اوغوز ترک قان و ۴۵ نفر دیگر از نژاد پرستان تورانیست دستگیر شدند. در ۷ سپتامبر ۱۹۴۴ در مورد ۲۳ نفر به اتهام درست کردن سازمانی مخفی به نام گیزلی گوره م جهت براندازی دولت، دادگاهی برگزار شد. بنا به ادعای دستگیر شدگان در زمان زندانی بودن، متهمین را تشنه و گرسنه در صندوق های کوچکی حبس کرده بودند .شکنجه شده، ناسزا شنیده وتحقیر شده اند.
حکمت تانیو، دادگاه ترک گرا ها و شکنجه در ترکیه ۱۹۵۰ ص ۹/۷
زمانی که متهمین در دادگاه اتهامات وارد شده را شنیدند ، ترک قان با حیرت زیادی در دادگاه چنین گفت:
” این سخنان [نوشته های نژادپرستی در مجلات] در اصل توسط محمود اسد بوزقورت (۴) که خود با حکم آتاترک تعیین شده است سالها از کرسی های تاریخ انقلاب دانشگاه های دولتی گفته شده است. ده ها هزار جوان و در بین شان یکی هم من این حرف ها را شنیده ایم، برایمان آنها را تلقین کردند و باور کردیم که این [ نژادپرستی ] همان آتا ترک گرائی و کمالیسم است. سوالات امتحانی را با پاسخ دادن به این ها توانستیم بگذرانیم، این دروس بالاخره هرچه بود از طرف دولت تدریس میشد. همان سخنان که از طرف همین پرفسور [محمود اسد بوزقورت] در دانشکده دانشهای سیاسی گفته شد، از کرسیهای دانشکده قانون اساسی نیزگفته شده بود. معنای قانون اساسی به ما با این سخنان تعلیم داده شده است “.
تورک قان و ده تن از همفکرانش بعد از ۶۶ جلسه دادگاه در ۲۹ مارس ۱۹۴۵ از ۱۱ تا ۱۰ ماه حبس سنگین و از ۵/۱۳ ماه تا ۴ سال حبس تبعید محکوم شدند. ذکی ولیدی دوغان تنها کسی بود که به اتهام سرنگون کردن دولت مجرم شناخته شد . رها ترک قان به اتهام تشکیل سازمان مخفی و نیهال آتسیز به علت میتینگ ۳ مای مجرم شناخته شدند.
آلپ ارسلان تورکش شخصی که در سالهای آینده رهبری حرکت نژاد پرستی را بدست می گیرد در آن دادگاه به ۹ ماه و ۱۰ روز حبس محکوم شد.
تغییر روش
بعلت سردی روابط بین کشور پیروز جنگ اتحاد شوروی و ترکیه، بار دیگر نحوه برخورد با پان ترکیسم تغیر جهت داد، برای رفع اتهام از متهمان دادگاه در ۲۵ اکتبر سال ۱۹۴۵ قرار شد دوباره دادگاهی در خصوص مجرمان تورانیست برگزار شود. دادگاه آغاز شده در ۲۶ اوت ۱۹۴۶ برعکس دادگاه قبلی هیچ جائی برای خود در روزنامه ها و مجلات اختصاص نداد. در ۳۱ مارس ۱۹۴۷ دادگاه مدارک لازم برای محکومیت متهمین و اثبات جرم را کافی ندانست و تنها به خاطر اینکه متهمین مقابله با کمونیسم، این ایدئولوژی غیر ملی را مهمترین امر ملی تلقی می کنند، آنها را مجرم ندانسته و رای به برائت اشخاص دستگیر شده داده و آنها را آزاد کرد.
رها اوغوز ترک قان بعد از آزادی به امریکا رفته و در آنجا به تحصیل روان شناسی پرداخت او در سال ۱۹۷۴ به ترکیه بر گشت و چنین گفت :
” با گفتن اینکه این [ فرد ] کرد است این آرناوت، اگر در کشور جدائی بیاندازیم، حس جدائی [ خواهی] عناصری را که در درون جامعه ترک رو به حل شدن گذاشته اند، تحریک خواهیم کرد، روزی میرسد که دشمنان خارجی ترک ها این حس ها را بیش از بیش تحریک کرده و کشورمان را آشفته خواهند کرد، جدا سازی نژادی نمی تواند در حیطه عقل و حقوق برای همیشه جایگاهی داشته باشد، [ این امر] میتواند عامل بروز کین و نفرت گشته و با کشیده شدن پای احساسات به میان، راه به اعمال غیر انسانی باز شود… و من بخاطر احساس انسانی این نگرش فریب کارانه را ترک کردم. در زمان دستگیری ام در زندان در میان مان یکی از قوم آبازا بود دیگری آرناوت و دو جوانی که رگه کردی داشتند، چنان جوانمردانه [ با ما ] بر خورد کردند و گرایششان را چنان به ترک گرائی و حتی افکار نژادپرستانه ترکی ثابت کردند که در درونم هم حس دوستی و هم حس شرم و خجالت زنده شد. کسی نمی داند چه مقدار همانند این هموطنان که غیر ترک نامیده میشوند، وجود دارد. چگونه دلمان راضی به گفتن اینکه تو از ما نیستی و پس زدن آنها می شد ” .
( از صندوق های تابوتی زندان تا غربت . ۱۹۷۵ استانبول ص ۴۰۴ / ۴۰۳ )
دیگر در کسی جسارت طرفداری آشکاراز نظریات فاشیستی نمانده بود .به همین خاطر نژادپرستان تغییر روش دادند به جای توران گرائی، ناسیونالیسم به جای گرگ های خاکستری، ملیت پرستان، به جای نژاد ترک، ملت ترک گفته میشد. آنها نظریات جدید خود را توسط ارگانهای سازمانی انتشاراتی چون اورهون، قوپوز، بویوک دوغو، حرکت، تشکیلات ترک جوان، مجله فرهنگی قبرس ترک، مجله مبارزه با کمونیسم، در بین مردم ترویج میکنند. آلپ ارسلان ترکش و همکارانش در سال ۱۹۶۵ با سلطه بر حزب جمهوری خواه ملت روستائی و با تغییر اسم آن به حزب حرکت ملی در سال ۱۹۶۹ و با ایجاد سازمان های شبه نظامی فاشیستی چون جوانان اولکوچو و تشکیل هسته های کماندوئی در کمپ های نظامی ، نژاد پرستی ترکی وارد دوران جدیدی شد.
در سال ۱۹۲۰ به عنوان نماینده ازمیر وارد مجلس شد و تا زمان فوت در این سمت باقی ماند. به سال ۱۹۲۴ در بین نویسندگان قانون اساسی ترکیه جای گرفت. در اواخر سال ۱۹۳۰ پس از استعفا از وکالت قضائی، به عنوان پرفسور در دانشکده حقوق آنکارا ” حقوق دول ” و در دانشکده دانشهای سیاسی، حقوق قانون اساسی تدریس میکرد.
در۱۷ سپتامبر سال ۱۹۳۰ محمود اسد با سمت وزیر دادگستری ترکیه در یک سخنرانی در شهر اوده میش آشکارا چنین میگوید:
” فکر و نظرمن چنین است، دوست و دشمن بداند که ترک سرور این مملکت است. کسانی که از نسل ترک نیستند در سرزمین ترک تنها از یک حق برخوردارند و آن خدمتگذار و برده بودن است. دوست و دشمن، حتی کوه ها نیز این حقیقت را چنین بدانند.”
با تصویب قانون نام خانوادگی در سال ۱۹۳۴ آتاترک به محمود اسد به خاطر تلاش های ترک گرانه اش نام خانوادگی بوزقورت را داد. (مترجم )
بعد از درگذشت آتاترک
در بخش انسان شناسی که به دستور آتاترک در سال ۱۹۳۵ به دانشکده زبان و تاریخ و جغرافیای آنکارا نقل مکان کرد، با یاری دولت ترکیه تا پایان جنگ جهانی دوم تحقیقات علم اصلاح نژاد در برنامه شان گنجانده شد. (کمک دولتی همه جانبه در دوره حکومت نازیها در آلمان و حکومت فاشیستی در ایتالیا به طور گسترده ای شامل این نوع دانشکده ها شده بود) دقیقا مثل اعمال امروزه حلاج اوغلو (۱) همانند فرضیه ها، مشاهدات، اندازه گیری ها، آزمایشات، تست ها که نشئت گرفته از مفاهیم جادوئی از یک دوره بسته بود، کوشش شد تا واقعیات ایدئولوژیکی و متدولوژیکی را به حقایق علمی تبدیل کنند. در این مورد با اتکا به پژوهش های علمی، کتابها و مقالات زیادی نوشته، کنفرانسهائی برگزار و نظریاتی که در بالا آورده شده [نظریه هائی که در بخش اول مقاله توضیح داده شد] به کتابهای درسی مدارس وارد گردید.
یک ارمنی عثمانی که مصطفی کمال نام خانواده گی دیل آچار را به او داده بود، یک زبان شناس تبعه بلغاری با نام آکوپ مارتاریان بود. او در سال ۱۹۳۹ پس از پیوستن منطقه حاتای به ترکیه، با ایراد سخنانی در خانه خلق اسکندرون که عین سخنان امروزه حلاج اوغلواست چنین می گوید:
” خیلی از اجتماعات انسانی در بعضی از ادوار تاریخ شان ، زبان و مذهب خودشان را تغییر داده اند، امروزه ترکان حاتای که به زبان عربی سخن می گویند هیچ ارتباطی با نژاد سامی ندارند، به طور میانگین اندازه جمجمه سر آنها ۸۵ است، آنها اصلن از نوادگان ترکان قدیمی براکی سفال آلپ هستند. امروز مردمی که در حاتای به زبان عربی تکلم می کنند در اصل ترک هستند (۲) . ترک گرائی کمالیستی امروز به آنها هویت و منشاشان را نشان داده و از قوم ترک بودن را به آنها آشکار کرده است … “
دیل آچار در نظر داشت کتاب هائی در خصوص ریشه های مشترک نژادی بین ترکها و ارامنه تدوین کند.
در سال ۱۹۳۹ پرفسور دکتر مظاهر عثمان ( اوزمان) (۳) در کنفرانسی چنین اظهار داشت :
“شایسته نیست به جای باز سازی وطن، که از خیلی جهات بدان نیاز دارد، سعی در پرورش نسلی بی اصل و نسب بکنیم که در آینده ثمری جز پر کردن آسایشگاه ها، تیمارستان ها و بازداشتگاه ها نخواهد داشت. به همین خاطر افراد سالم را باید تشویق و مجبور کرد تا ادامه نسل دهند و به معلولان و ناقصان باید گفته شود که تو برای این وطن کافی هستی و ما را برای داشتن نسل بعدی از تو نیازی نیست”
پرفسور دکتر مظاهر عثمان در کنفرانس اوژنیک ( علم اصلاح ژن) حزب جمهوری خواه خلق ۱۹۳۹ آنکارا .
پورفسور دکتر فخرالدین کریم گوگ آی فرماندار استانبول در سالهای بعدی چنین می گوید:
“حتی در موقع ازدواج جویای تن و روانی سالم به عنوان ثروتی شایان باشیم تا وظیفه ملی مان را که آوردن کودکانی زنده و سالم برای گذاشتن میراثی گرانقدر به نسلهای آینده اجتماع ترک است بجای آوریم. در کشورهائی چون آلمان تلاش می کنند قانون عقیم کردن را که امری ضروری برای حفظ نژاد است بصورت قانونی مرسوم در آورند. کشورهای دمکرات با ایجاد مراکز ارشاد و توصیه هائی در خصوص ازدواج، مردم را با آگاه کردن به این امر برای رسیدن به اهدافشان تلاش می کنند. ما نیز این امر را باید مد نظر داشته باشیم.”
وبدین گونه بود که گرایش خود را به نژادپرستی نازیستی به صراحت اعلام کردند. (پورفسور دکتر فخرالدین کریم گوگ آی /نقش ژن در خصوص حفظ نژاد و راه های پیشگیری از التقاط …در کنفرانس سال ۱۹۴۰ حزب جمهوری خواه خلق آنکارا ۱۹۴۰ ص
در روز نامه حاکمیت ملی ( اولوس) که روزنامه رسمی رژیم کمالیست شمرده می شد و همچنان درمجلات اولکو و در مجموعه انسان شناسی ترک که از سال ۱۹۳۹ تا ۱۹۲۵ از طرف دانشگاه استانبول منتشر میشد در خصوص اصلاح نژاد مقالات بیشماری عرض اندام کردند وروی چک پول های ۵ لیره ای و ۱۰ لیره ای و تمبرهای پست عکس های گرگ خاکستری منتشر شد.
حسین نهال آتسیز و رها اوغوز ترک قان
مهمترین شخصیت نژاد پرستی ترک بی هیچ شک و شبه ای حسین نیهال آتسیز متولد ۱۹۰۵ فوت ۱۹۷۵ بود. در مجله ای که بانام آتسیز در بین سالهای ۱۵ مای ۱۹۳۱ تا ۲۵ سپتامبر ۱۹۳۲ توسط نهال آتسیز منتشر میشد در میان نویسندگان آن اشخاص مهمی چون فواد کوپورلو، ذکی ولیدی توقان، پرتو نایلی بوراتا، صباح الدین علی، نیهاد سامی بانارلی، اورهان شکی گوک ای، عبدالباقی گول پینارلی و عبدالقادر اینان دیده می شد.
در اثنای اولین گنگره تاریخ ترک که درسال ۱۹۳۲ بین روزهای ۲ تا ۱۱ جولای بر گزار شد در بحث و جدلی که بین ذکی ولیدی توقان و رشید غالیب پیش آمد بهای آن را نیهال آتسیز خیلی سنگین پرداخت کرد . او که در دارالفنون دستیار فواد کوپورلو بود مسئولیت خود را از دست داد و با تعطیلی مجله اش به مدت طولانی مجبور به انفعال گردید.
بعد از فوت آتا ترک ستاره جدید نژاد پرستی در بین سالهای ۱۹۳۸ تا ۱۹۴۳ رها اوغوز ترک قان می باشد که ادیتور سه مجله ی نژادپرستی با نام های ارگنه کون، بوزقورد و گوگ بورو بود . ترک قان نویسنده اصلی این مجله ها با اسامی مستعار رها قورتولوش، اوینی موتون، ارگنه کونچو و آ/ مته تورانچی چنین می نویسد :
یکبار دیگر بیاندیشید که به چه دلیل رهبر بزرگ آتاترک این قدر برتاریخ نژادمان پافشاری می کرد و پیوسته به ما می گفت: ”که مهمترین قسمت تاریخمان در آسیای میانه است و هم نژادانمان را در آنجا به ما خاطر نشان می کرد “؟ …
« وباز بخاطر همین امر منفور که سیاست نامیده می شود نتوانست بوضو ح به ما بگوید که : ” هم خوننان، میلیونها نفر از خواهر و برادرانمان در آسیا هستند که در زیر اسارت فغان میکنند. روزی خواهد آمد که آنها را نجات داده و اتحاد بزرگ ترک رابر پا خواهیم کرد ”.» اما در خیلی از جاهای مختلف این فکر و باور را بطور غیر مستقیم گوشزد کرد. آتا ترک یک تورانیست واقعی و کسی بود که قدرت به تحقق رساندن این عقیده را داشت ».
(ارگنه کون شماره ۴ فوریه ۱۹۳۹) . او[ ترک قان ] با این سخنان مبانی مشروعیت خود را به خوبی تفهیم کرده بود.
بعد از آغاز اشغال شوروی در ۲۲ ژوئن ۱۹۴۱ توسط ارتش آلمان و بعد ازفوت رفیک سایدام در ۷ جولای ۱۹۴۲ شکری سراج اوغلو به نخست وزیری رسید و به حرکت پان ترکیستی سرعتی تازه داد. آلمان ها در ترکیه برای افزودن طرفداران خود به تبلیغات وسیعی دست زدند. در نامه ی محرمانه ای که از طرف وزیر امور خارجه حکومت نازیستی آلمان، ریپن تروپ به سفیر کبیر آلمان در ترکیه فرانز فون پاپن فرستاده شده قید گردیده حکومت آلمان برای این فعالیت ها در ترکیه ۵ میلیون مارک هزینه در نظر گرفته است. فایق احمد باریتچو نماینده طرابوزان در مجلس آن روزها را اینگونه توصیف میکند :
” جنگ آلمان با شوروی برای کشور شادمانی ببار آورده بود همه به همدیگر تبریک می گفتند . با لذت از یک انتقام پانصد ساله تاریخی قلب های همه برای پیروزی ارتش آلمان شروع به تپیدن کرد ” .
بعداز ظهر آن روز در راهرو مجلس وزیر امور خارجه به نخست وزیر سراج اوغلو میگوید :
” جهاد سیاسی تان یک بار دیگر مبارک باشد و نخست وزیر جواب میدهد بر همه ی مان! نمایندگان به همدیگر عیدتان مبارک میگفتند”.
خاطرات سیاسی جلد اول از مبارزه ملی تا دمکراسی آنکارا سال ۲۰۰۱ (ص ۴۹۴ )
ترکیه برای عادی کردن روابط سیاسی با اتحاد شوروی بعد از دو بار قطع رابطه با حکومت آلمان در اوت ۱۹۴۴ و ژانویه ۱۹۴۵ در نهایت به حکومت آلمان و ژاپن اعلان جنگ داد البته اینها اتحاد شوروی را قانع نکرده بود که در مارس همان سال وزیر خارجه شوروی مولوتوف به سلیم سرپر سفیر کبیر ترکیه در مسکو اظهار میدارد قرارداد بی طرفی و دوستی ۱۹۲۵ بین شوروی و ترکیه که تا حال دوباردر تاریخ های ۱۹۲۹ و ۱۹۳۵ زیر پا گذاشته شده دیگر بار تجدید نخواهد شد و در ماه ژوئن اعاده دیگر باره قارص و اردهان را به شوروی و اصلاح قرارداد Montreaux ۱۹۳۶ خواستار شد. بخاطر این خواسته های شوروی در داخل ترکیه طرز برخورد ارگان های رسمی با حرکتهای پان ترکیستی دیگر باره تغیر کرد مهمترین نتیجه این تغیرات دادگاه صباح الدین علی / نیهال آتسیز و محاکمه توران گراها بود.
محاکمه تورانیست ها
اما در نوامبر سال ۱۹۴۲ ارتش شوروی در نزدیکی های استالین گراد، از پیشروی ارتش هیتلر جلو گیری کرد. دستگاه رهبری ترکیه بار دیگر موضع جدیدی اتخاذ کرد و تشکلهای پان ترکیستی را زیر فشار قرار داد.
نیهال آتسیز به تاریخ اول مارس و ۱۶ آوریل در مجله اورهون ،دو نامه سر گشاده با عنوان، نخست وزیر ترک گرا را به وظیفه اش دعوت میکنم، منتشر کرد و در دومین نامه خود، صباح الدین علی استاد کنسرواتور دولتی آنکارا، پرتو نایل بروتاو استاد دانشکده زبان و تاریخ و جغرافیا ، و پورفسورصدرالدین جلال آنتل استاد پداگوژی دانشگاه استانبول را به عنوان کمونیستهای خائن به وطن معرفی کرد و وزارت معارف را به چشم پوشی از اتفاقات و رویدادها متهم نمود.اما عکس العمل دولت به این نامه ها شدید بود. نیهال آتسیز از مسئولیت خود در کالج روبرت بر کنار شده و روز نامه اورهون تعطیل گردید.
شکایتی که صباح الدین علی از نیهال آتسیز کرده و اعاده حیثیت نموده بود در ۹ مای ۱۹۴۴ نتیجه داد و نیهال آتسیز به ۴ ماه زندان و ۶۶ لیره جریمه نقدی محکوم شد. از پس زندانی شدن آتسیز، رها اوغوز ترک قان و ۴۵ نفر دیگر از نژاد پرستان تورانیست دستگیر شدند. در ۷ سپتامبر ۱۹۴۴ در مورد ۲۳ نفر به اتهام درست کردن سازمانی مخفی به نام گیزلی گوره م جهت براندازی دولت، دادگاهی برگزار شد. بنا به ادعای دستگیر شدگان در زمان زندانی بودن، متهمین را تشنه و گرسنه در صندوق های کوچکی حبس کرده بودند .شکنجه شده، ناسزا شنیده وتحقیر شده اند.
حکمت تانیو، دادگاه ترک گرا ها و شکنجه در ترکیه ۱۹۵۰ ص ۹/۷
زمانی که متهمین در دادگاه اتهامات وارد شده را شنیدند ، ترک قان با حیرت زیادی در دادگاه چنین گفت:
” این سخنان [نوشته های نژادپرستی در مجلات] در اصل توسط محمود اسد بوزقورت (۴) که خود با حکم آتاترک تعیین شده است سالها از کرسی های تاریخ انقلاب دانشگاه های دولتی گفته شده است. ده ها هزار جوان و در بین شان یکی هم من این حرف ها را شنیده ایم، برایمان آنها را تلقین کردند و باور کردیم که این [ نژادپرستی ] همان آتا ترک گرائی و کمالیسم است. سوالات امتحانی را با پاسخ دادن به این ها توانستیم بگذرانیم، این دروس بالاخره هرچه بود از طرف دولت تدریس میشد. همان سخنان که از طرف همین پرفسور [محمود اسد بوزقورت] در دانشکده دانشهای سیاسی گفته شد، از کرسیهای دانشکده قانون اساسی نیزگفته شده بود. معنای قانون اساسی به ما با این سخنان تعلیم داده شده است “.
تورک قان و ده تن از همفکرانش بعد از ۶۶ جلسه دادگاه در ۲۹ مارس ۱۹۴۵ از ۱۱ تا ۱۰ ماه حبس سنگین و از ۵/۱۳ ماه تا ۴ سال حبس تبعید محکوم شدند. ذکی ولیدی دوغان تنها کسی بود که به اتهام سرنگون کردن دولت مجرم شناخته شد . رها ترک قان به اتهام تشکیل سازمان مخفی و نیهال آتسیز به علت میتینگ ۳ مای مجرم شناخته شدند.
آلپ ارسلان تورکش شخصی که در سالهای آینده رهبری حرکت نژاد پرستی را بدست می گیرد در آن دادگاه به ۹ ماه و ۱۰ روز حبس محکوم شد.
تغییر روش
بعلت سردی روابط بین کشور پیروز جنگ اتحاد شوروی و ترکیه، بار دیگر نحوه برخورد با پان ترکیسم تغیر جهت داد، برای رفع اتهام از متهمان دادگاه در ۲۵ اکتبر سال ۱۹۴۵ قرار شد دوباره دادگاهی در خصوص مجرمان تورانیست برگزار شود. دادگاه آغاز شده در ۲۶ اوت ۱۹۴۶ برعکس دادگاه قبلی هیچ جائی برای خود در روزنامه ها و مجلات اختصاص نداد. در ۳۱ مارس ۱۹۴۷ دادگاه مدارک لازم برای محکومیت متهمین و اثبات جرم را کافی ندانست و تنها به خاطر اینکه متهمین مقابله با کمونیسم، این ایدئولوژی غیر ملی را مهمترین امر ملی تلقی می کنند، آنها را مجرم ندانسته و رای به برائت اشخاص دستگیر شده داده و آنها را آزاد کرد.
رها اوغوز ترک قان بعد از آزادی به امریکا رفته و در آنجا به تحصیل روان شناسی پرداخت او در سال ۱۹۷۴ به ترکیه بر گشت و چنین گفت :
” با گفتن اینکه این [ فرد ] کرد است این آرناوت، اگر در کشور جدائی بیاندازیم، حس جدائی [ خواهی] عناصری را که در درون جامعه ترک رو به حل شدن گذاشته اند، تحریک خواهیم کرد، روزی میرسد که دشمنان خارجی ترک ها این حس ها را بیش از بیش تحریک کرده و کشورمان را آشفته خواهند کرد، جدا سازی نژادی نمی تواند در حیطه عقل و حقوق برای همیشه جایگاهی داشته باشد، [ این امر] میتواند عامل بروز کین و نفرت گشته و با کشیده شدن پای احساسات به میان، راه به اعمال غیر انسانی باز شود… و من بخاطر احساس انسانی این نگرش فریب کارانه را ترک کردم. در زمان دستگیری ام در زندان در میان مان یکی از قوم آبازا بود دیگری آرناوت و دو جوانی که رگه کردی داشتند، چنان جوانمردانه [ با ما ] بر خورد کردند و گرایششان را چنان به ترک گرائی و حتی افکار نژادپرستانه ترکی ثابت کردند که در درونم هم حس دوستی و هم حس شرم و خجالت زنده شد. کسی نمی داند چه مقدار همانند این هموطنان که غیر ترک نامیده میشوند، وجود دارد. چگونه دلمان راضی به گفتن اینکه تو از ما نیستی و پس زدن آنها می شد ” .
( از صندوق های تابوتی زندان تا غربت . ۱۹۷۵ استانبول ص ۴۰۴ / ۴۰۳ )
دیگر در کسی جسارت طرفداری آشکاراز نظریات فاشیستی نمانده بود .به همین خاطر نژادپرستان تغییر روش دادند به جای توران گرائی، ناسیونالیسم به جای گرگ های خاکستری، ملیت پرستان، به جای نژاد ترک، ملت ترک گفته میشد. آنها نظریات جدید خود را توسط ارگانهای سازمانی انتشاراتی چون اورهون، قوپوز، بویوک دوغو، حرکت، تشکیلات ترک جوان، مجله فرهنگی قبرس ترک، مجله مبارزه با کمونیسم، در بین مردم ترویج میکنند. آلپ ارسلان ترکش و همکارانش در سال ۱۹۶۵ با سلطه بر حزب جمهوری خواه ملت روستائی و با تغییر اسم آن به حزب حرکت ملی در سال ۱۹۶۹ و با ایجاد سازمان های شبه نظامی فاشیستی چون جوانان اولکوچو و تشکیل هسته های کماندوئی در کمپ های نظامی ، نژاد پرستی ترکی وارد دوران جدیدی شد.
منابع:
Nazan Maksudyan, Türklüğü Ölçmek, Metis, ۲۰۰۵
Suavi Aydın “Cumhuriyet’in İdeolojik Şekillenmesinde Antropolojinin Rolü: Irkçı Paradigmanın Yükselişi ve Düşüşü”, Modern Türkiye’de Siyasi Düşünce, Kemalizm, C.۲, İletişim ۲۰۰۲
Orhangazi Ertekin, “Cumhuriyet Döneminde Irkçılığın Çatallanan Yolları”, a.g.e, C. ۴. Milliyetçilik, ۲۰۰۳, s. ۳۴۵-۳۸۵.
توضیحات مترجم:
*خانم عایشه حر در روزنامه طرف ستونی دارد با نام دفتر تاریخ که مطالب هفتگی خود را در خصوص مسائل ترکیه و تاریخ درآن ستون می نویسد که در اینترنت نیز قابل دسترسی است.
www.taraf.com.tr
۱) پرفسور یوسف حلاج اوغلو تاریخ دان وعثمانی شناس ناسیونالیست ترکیه ، از ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۸ رئیس مرکز تاریخ ترک بود .او در سال ۲۰۱۱ به حزب حرکت ملی پیوست.
۲) همانند همین اظهارات را شوینیست های فارس و نژاد پرستان آریایی در مورد دیگر ملیت های غیر فارس تکرار میکنند. به عقیده آنها مردم آذربایجان ترک نبوده و در مقطعی از تاریخ زبان و فرهنگ ترکی بر آنان تحمیل شده و هویت وزبان خود را از دست داده و زبان و کولتور ترکی را قبول کرده اند. پان گرائی و نژاد پرستی به هر اسم ، رنگ و لفافه ای یکسان است ، چه پان ترکیسم و چه پان فارسیسم و … همه به یک راه ختم می شوند.
۳) محمود اسد بوزقورت ( متولد سال ۱۸۹۲ ازمیر/ درگذشت ۱۹۴۳ استانبول) از همکاران نزدیک آتاترک و یکی از کسانی است که نقش زیادی در ایجاد حقوق مدنی در ترکیه دارد . دوران ابتدائی را در مدارس ازمیر گذراند و در سال ۱۹۰۸ وارد مکتب حقوق استانبول شد. پس از اتمام دوره تحصیلی در آن مکتب راهی سوئیس شده و در دانشگاه فریبورگ آنجا دوباره به تحصیل حقوق پرداخت و دکترای حقوق خود را دریافت کرد .در سال ۱۹۱۹ با اشغال ازمیر توسط قوای یونان به وطن برگشته و جهت شرکت در نبرد های ملی در محل زادگاه خود کوش آداسی ازمیر قوای ملی را تشکیل داد .در سال ۱۹۲۰ به عنوان نماینده ازمیر وارد مجلس شد و تا زمان فوت در این سمت باقی ماند . به سال ۱۹۲۴ در بین نویسندگان قانون اساسی ترکیه جای گرفت دراواخر سال ۱۹۳۰ پس از استعفا از وکالت قضائی ، به عنوان پرفسور در دانشکده حقوق آنکارا ” حقوق دول ” و در دانشکده دانشهای سیاسی ، حقوق قانون اساسی تدریس میکرد .
در۱۷ سپتامبر سال ۱۹۳۰ محمود اسد با سمت وزیر دادگستری ترکیه در یک سخنرانی در شهر اوده میش آشکارا چنین میگوید:
” فکر و نظرمن چنین است ، دوست و دشمن بداند که ترک سرور این مملکت است . کسانی که از نسل ترک نیستند در سرزمین ترک تنها از یک حق برخوردارند وآن خدمتگذار و برده بودن است. دوست و دشمن ، حتی کوه ها نیز این حقیقت را چنین بدانند.”
با تصویب قانون نام خانوادگی در سال ۱۹۳۴ آتاترک به محمود اسد به خاطرتلاش های ترک گرانه اش نام خانوادگی بوزقورت را داد.
Nazan Maksudyan, Türklüğü Ölçmek, Metis, ۲۰۰۵
Suavi Aydın “Cumhuriyet’in İdeolojik Şekillenmesinde Antropolojinin Rolü: Irkçı Paradigmanın Yükselişi ve Düşüşü”, Modern Türkiye’de Siyasi Düşünce, Kemalizm, C.۲, İletişim ۲۰۰۲
Orhangazi Ertekin, “Cumhuriyet Döneminde Irkçılığın Çatallanan Yolları”, a.g.e, C. ۴. Milliyetçilik, ۲۰۰۳, s. ۳۴۵-۳۸۵.
توضیحات مترجم:
*خانم عایشه حر در روزنامه طرف ستونی دارد با نام دفتر تاریخ که مطالب هفتگی خود را در خصوص مسائل ترکیه و تاریخ درآن ستون می نویسد که در اینترنت نیز قابل دسترسی است.
www.taraf.com.tr
۱) پرفسور یوسف حلاج اوغلو تاریخ دان وعثمانی شناس ناسیونالیست ترکیه ، از ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۸ رئیس مرکز تاریخ ترک بود .او در سال ۲۰۱۱ به حزب حرکت ملی پیوست.
۲) همانند همین اظهارات را شوینیست های فارس و نژاد پرستان آریایی در مورد دیگر ملیت های غیر فارس تکرار میکنند. به عقیده آنها مردم آذربایجان ترک نبوده و در مقطعی از تاریخ زبان و فرهنگ ترکی بر آنان تحمیل شده و هویت وزبان خود را از دست داده و زبان و کولتور ترکی را قبول کرده اند. پان گرائی و نژاد پرستی به هر اسم ، رنگ و لفافه ای یکسان است ، چه پان ترکیسم و چه پان فارسیسم و … همه به یک راه ختم می شوند.
۳) محمود اسد بوزقورت ( متولد سال ۱۸۹۲ ازمیر/ درگذشت ۱۹۴۳ استانبول) از همکاران نزدیک آتاترک و یکی از کسانی است که نقش زیادی در ایجاد حقوق مدنی در ترکیه دارد . دوران ابتدائی را در مدارس ازمیر گذراند و در سال ۱۹۰۸ وارد مکتب حقوق استانبول شد. پس از اتمام دوره تحصیلی در آن مکتب راهی سوئیس شده و در دانشگاه فریبورگ آنجا دوباره به تحصیل حقوق پرداخت و دکترای حقوق خود را دریافت کرد .در سال ۱۹۱۹ با اشغال ازمیر توسط قوای یونان به وطن برگشته و جهت شرکت در نبرد های ملی در محل زادگاه خود کوش آداسی ازمیر قوای ملی را تشکیل داد .در سال ۱۹۲۰ به عنوان نماینده ازمیر وارد مجلس شد و تا زمان فوت در این سمت باقی ماند . به سال ۱۹۲۴ در بین نویسندگان قانون اساسی ترکیه جای گرفت دراواخر سال ۱۹۳۰ پس از استعفا از وکالت قضائی ، به عنوان پرفسور در دانشکده حقوق آنکارا ” حقوق دول ” و در دانشکده دانشهای سیاسی ، حقوق قانون اساسی تدریس میکرد .
در۱۷ سپتامبر سال ۱۹۳۰ محمود اسد با سمت وزیر دادگستری ترکیه در یک سخنرانی در شهر اوده میش آشکارا چنین میگوید:
” فکر و نظرمن چنین است ، دوست و دشمن بداند که ترک سرور این مملکت است . کسانی که از نسل ترک نیستند در سرزمین ترک تنها از یک حق برخوردارند وآن خدمتگذار و برده بودن است. دوست و دشمن ، حتی کوه ها نیز این حقیقت را چنین بدانند.”
با تصویب قانون نام خانوادگی در سال ۱۹۳۴ آتاترک به محمود اسد به خاطرتلاش های ترک گرانه اش نام خانوادگی بوزقورت را داد.
اشتراک در:
پستها (Atom)