۲۸ بهمن ۱۳۸۷ admin
عملیات BP/Success که پس از برانداختن [دکتر] محمد مصدق رهبر ملی گرای ایران در ۱۹ اوت ۱۹۵۳ به انجام رسید شهرت شکست ناپذیری به سازمان سیا بخشید و الگوی عملیات مخفیانه آن سازمان در سراسر جهان شد. در ماه مارس ۱۹۶۰ دوایت ایزنهاور رئیس جمهور آمریکا اجازه انجام عملیات دیگری را داد که هدف آن اینبار به بی ثباتی کشاندن کوبا بود که انقلابش در ژانویه ۱۹۵۹ به پیروزی رسیده بود. مسئولیت «طرح کوبا» به مأمورانی واگذار گردید که اغلب آنها در سرنگونی آربنز دست داشتند.
نوشته Hernando Calvo OSPINA
روزنامه نگار و مولف کتاب « روم با کاردی، سازمان سیا، کوبا و جهانی سازی »،
نشر ا.پ.او. بروکسل و کتاب :” با نغمه ائی از کوبا” نشر لوتان دوسریز پانتن
برگردان: منوچهر مرزبانیان
لوموند دیپلماتیک
«تنها تقصیر ما پیروی از قوانین خویش و جرم ما آن بود که این قوانین را در قلمرو کمپانی متحده میوه (United Fruit) هم به کار بستیم.» جکوبو آربنز (Jacobo Arbenz) که در سال ۱۹۵۱ به مقام ریاست جمهوری گواتمالا برگزیده شد گذشته از اقدامات مترقیانه دیگر، قانون اصلاحات ارضی را نیز جاری ساخته بود. در تاریخ ۴ مارس ۱۹۵۳ وی مالکیت بخشی از کشتزار های کمپانی متحده میوه آمریکائی حرث موز را سلب و دست آن شرکت را از بهره برداری از ۸۴ هزار هکتار از مجموع ۲۳۴ هزار هکتار سطح زیر کشت کوتاه کرده بود. در روزهای ۱۷ و ۱۸ ژوئن ۱۹۵۴ قشونی از مزدوران نیکارگوئه و هندوراس به درون گواتمالا نفوذ و آربنز را در روز ۲۷ ژوئن سرنگون کرد. در آن هنگام جان فاستر دالس وزیر امور خارجه و برادرش آلن رئیس سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا (سیا) دو سهامدار شرکت متحده میوه بودند! این عملیات با نام رمز BP/Success از همدستی فعال یک «گروه ضربت» سیا برخوردار شد که در گذار دهه ها به خدمت آن سازمان کمر بست.
عملیات BP/Success که پس از برانداختن [دکتر] محمد مصدق رهبر ملی گرای ایران در ۱۹ اوت ۱۹۵۳ به انجام رسید شهرت شکست ناپذیری به سازمان سیا بخشید و الگوی عملیات مخفیانه آن سازمان در سراسر جهان شد. در ماه مارس ۱۹۶۰ دوایت ایزنهاور رئیس جمهور آمریکا اجازه انجام عملیات دیگری را داد که هدف آن اینبار به بی ثباتی کشاندن کوبا بود که انقلابش در ژانویه ۱۹۵۹ به پیروزی رسیده بود. مسئولیت «طرح کوبا» به مأمورانی واگذار گردید که اغلب آنها در سرنگونی آربنز دست داشتند. مشخصا ریچارد بیسل (Richard Bissell) سرکرده گروه و مقام دوم سیا؛ تریسی بارنز (Tracy Barnes) که وظیفه برپا کردن نیروی دخالت در کوبا را بر عهده داشت؛ دیوید آتلی فیلیپس (David Atlee Phillips) مسئول جنگ روانی؛ هوارد هانت (Howard Hunt)، مأمور تشکیل «حکومت موقت کوبا» را باید نام برد. دو مرد جوان به گروه پیوستند: آقای پورتر گاس (Porter Goss)، کارمند رکن ضد جاسوسی ارتش و آقای جرج هربرت واکر بوش (George Herbert Walker Bush) (۱). شخص اخیر یاور «استخدام پناهندگان کوبائی برای قشون تهاجم سیا (۲)» بود.
روز ۱۷ آوریل ۱۹۶۱، حدود یک هزار و پانصد جنگجوی این قشون با نام تیپ ۲۵۰۶، در خلیج خوکها پیاده شدند. پس از تحمل شکستی در کمتر از هفتاد ساعت نبرد، دالس و بیسل، نفرات اول و دوم سیا وادار به کناره گیری شدند.
رئیس جمهور جان اف کندی، آزرده و دلگیر از این شکست و هزیمت، اختیارات بی حد و حصری به این سازمان بخشید که این تصمیم وی دیری بر امور جهان تأثیر نهاد (۳). رابرت کندی برادر رئیس جمهور و وزیر دادگستری، هدایت تهاجم دیگری علیه کوبا را بر عهده گرفت. میامی کانون بزرگترین عملیات شبه نظامی به نام JM/WAVE شد که تا آن زمان در خاک آمریکا به راه افتاده بود. در رأس این عملیات تئودور «تد» شاکلی (Theodore Shackley) و آقای توماس «تام» کلاینز (Thomas Clines) قرار داشتند. یاوری های ژنرال ادوارد لانس دیل (Edward Lansdale) که از هندو چین بازگشته و از همکاری با دستگاه های سری امنیتی فرانسه درگیر جنگ استعماری تجربه آموخته بود؛ آقای ریچارد سکورد (Richard Secord)، افسر نیروی هوائی ایالات متحده؛ و دیوید سانچز مورالس (David Sánchez Morales) افسر رکن ضد جاسوسی ارتش پشتیبان گروه عملیاتی شد.
تعلیم دیدگان عملیات ضد چریکی
هنگامی که «بحران موشک ها» در ۱۴ اکتبر ۱۹۶۲ در گرفت، واشنگتن مصرا خواستار پیاده کردن موشک های بالستیکی شد که اتحاد شوروی در کوبا نصب کرده بود. مسکو به شرط آنکه ایالات متحده از فکر تسخیر جزیره [کوبا] و نصب موشک های خود در ترکیه دست بردارد به این خواسته گردن نهاد. کندی شرط را پذیرفت و دستور داد عملیات JM/WAVE برچیده شود.
با اینهمه کمترین تأثیر انقلاب کوبا آن بود که واشنگتن را به دگرگونی بنیادین استراژی امنیت منطقه ای خود وا دارد. تجدید ساختار ارتش های کشورهای آمریکای لاتین آغاز شد و در منطقه آمریکائی کانال پاناما مرکز تعلیم و القاء عقیده ای بنام مدرسه کشورهای قاره آمریکا پدید آمد. هنگامی که کندی در روز ۲۲ نوامبر ۱۹۶۳ در دالاس (تگزاس) کشته شد، آموزه امنیت ملی وی همان وقت هم جایگاهی برای خویش یافته بود. سرنگون ساختن جوآوو گولارت (João Goulart) رئیس جمهور برزیل در روز ۳۱ مارس ۱۹۶۴، پیش درآمد زنجیره ای از کودتاها شد که آغاز سر به نیست کردن ها و شکنجه مخالفان سیاسی به صورتی گسترده و پیچیده را رقم زد.
این استراتژی تازه نه می توانست تجربه مأموران کوبائی طرح JM/WAVE را نادیده انگارد و نه ورزیدگی برخی از هزارو صد و هشتاد و نه مردی که هنگام تکاپو برای تهاجم به خلیج خوک ها اسیر شده و در دسامبر ۱۹۶۲ آنها را به ایالات متحده بازگردانده بودند (۴). تقریبا سیصد تن از آنان که همگی کم و بیش کوبائی (و سپس با تحصیل تابعیت کشور میزبان شهروند کوبائی- آمریکائی) بودند در آکادمی های عملیات ویژه فورت بنینگ (Fort Benning ) واقع در ایالات جورجیا، فورت می یرز (Fort Mayers ) در ایالت فلوریدا، فورت پی یری (Fort Peary) در ایالت ویرجینبا و غیره دوره آموزش افسری را گذراندند. دیگران را به مدرسه کشورهای قاره آمریکا در فورت گالیک (Fort Gulick) فرستادند تا عملیات ضد چریکی بیاموزند. نام چند تن از آنان خوزه باسولتو (José Basulto)، خورخه ماس کانوسا (Jorge Mas Canosa) (۵)، فرانسیسکو «په په» هرناندز (Francisco « Pepe » Hernández) (۶)، لوئیس پوسادا کاریلس (Luis Posada Carriles)، فلیکس رودریگز مندیگوتیا (Félix Rodríguez Mendigutía) و غیره بود. چیزی نگذشت که این مأموران که قرار بوده هیچگاه از گمنامی درنیایند، مرتبا نقل گزارش ها شدند. «آمریکای جنوبی تبدیل به یک “غرب وحشی” خواهد شد که اینها نقش پیشگامان را بر عهده خواهند گرفت. (۷)» و به یمن عملیات سری خود بسیار فراتر از آن خطه «خواهند درخشید».
پیاده کردن آنها در پایان سال ۱۹۶۲ در کنگو نمونه آن بود، که از جمله مأموریت فراهم آوردن پشتیبانی هوائی از نیروهای ژوزف دزیره موبوتو، دیکتاتور بعدی مستعمره پیشین بلژیک، به آنها سپرده شده بود. هواپیماها به شرکت تازه تأسیس هوا نوردی آمریکا، وابسته به سازمان سیا تعلق داشت. نفرات این گروه، گردان ۵۸ را به منظور عملیات زمینی برپا کرده بودند که مأموریت آن پیدا کردن رد ارنستو چه گوارا و تعقیب وی و گروه کوچک انقلابیون کوبائی بود. البته اینها در این ماجرا ناکام ماندند. در واقع چه گوارا به درخواست لوران دزیره کبیلا، در پایان آوریل به آنجا آمده بود تا رایزن فنون جنگ چریکی رزمندگانی شود که با موبوتو می جنگیدند (۸).
سرانجام در ویتنام بود که این گروه ضربت جای پای خود را محکم کرد و با تأمین هزینه عملیات رذیلانه با پول قاچاق تریاک لائوس و برمه (که در این عملیات بازهم هواپیماهای کمپانی هوائی آمریکا در خدمت حاضر بودند) شیوه های نیروهای ویژه شکست خورده فرانسوی را از نو به کار گرفت و گسترش داد. در اینجا بود که همپای آقای دونالد گرگ (Donald Gregg) بازرس مأموران سیا؛ آقای جان دیمتری نگروپونته (John Dimitri Negroponte)، «رایزن سیاسی» کل عملیات؛ ژنرال جان سینگلوب (John Singlaub)، رئیس پیشین سیا در کره؛ لانزدیل (Lansdale)، مأمور پایگاه عملیاتی وزات دفاع (پنتاگون)؛ و آقای الیور نورث (Oliver North)، عضو دستگاه اطلاعاتی- امنیتی نیروی دریائی ایالات متحده، مردان عملیات شبه نظامی JM/WAVEرا باز می یابیم: شاکلی، کلاینز، سانچز مورالس، سکورد «اد» دیربورن (Secord, «Ed» Dearborn)، رودریگز مندیگوتیا. در سال ۱۹۶۸ ویلیام («بیل») کولبی (William « Bill » Colby) را به محل گسیل داشتند تا کارزار شتاب یافته آرام سازی (با نام رمز ققنوس- Phoenix) را رهبری کند. هدف: رعب و وحشت انداختن در دل غیرنظامیان بود تا مقاومت مردم ویتنام را بی اثر سازند. در ظرف تقریبا چهار سال، نزدیک به چهل هزار تن که به آنها بدگمان بودند کشته شدند.
با اینهمه در قاره ای دیگر بود که چشمگیرترین کامیابی نصیب گروه ضربت شد. در ماه مارس ۱۹۶۷ در میان حدود بیست جنگجوی نیروهای ویژه آمریکائی که به قصد تعقیب چگوارا در بولیوی پیاده شدند رودریگز مندیگوتیای کوبائی نیز دیده می شد. هنگامی که چه گوارای زخمی را روز ۸ اکتبر ۱۹۶۷ اسیر کردند هم او بود که دستور کشتن وی را ابلاغ نمود.
با وجود این سه سال بعد از عهده سازمان سیا برنیامد که جلو انتخاب سالوادور آلنده سوسیالیست به مقام ریاست جمهوری شیلی را بگیرد. ناگزیر ریچارد نیکسون به سازمان سیا دستور داد که نگذارند وی دوران زمامداری خود را آغاز کند. هرچند گروهی که بدین منظور به محل گسیل داشته بودند در مأموریت خود شکست خورد، اما به کشتن ژنرال رنه شنایدر (René Schneider) رئیس ستاد نیروهای مسلح وفادار به آلنده نائل آمد. جانشین ژنرال مقتول اوگوستو پینوشه نام داشت. فیلیپس و سانچز مورالس باز در میان همدستان عملیات در محل حضور داشتند. مأموریت بی ثبات کردن دولت به شاکلی واگذار شده بود که به یمن خوش خدمتی در طرح های مربوط به کوبا و سختکوشی در ویتنام به مقام رئیس دایره نیمکره غربی سیا منصوب شده بود. وی کلاینز را برگزید تا هم خویش را به «مورد آلنده (۹)» بگمارد. کولبی، معاون مدیر عملیات ویژه سیا مجموعه طرح را زیر نظر گرفت. سازماندهی بند و بست بین المللی برای هتک حرمت آلنده به آقای بوش سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد واگذار شد.
انتظار می رفت که با حذف آلنده در سپتامبر ۱۹۷۳ و نشاندن پینوشه در مسند قدرت همه چیز به خوبی و خوشی سرانجامی یابد اگر … وقتی مطبوعات و کمیسیون های تحقیق و تفحص پارلمانی چرچ (۱۰) و راکفلر (۱۱) بخش گسترده ای از جنایات این سازمان را فاش ساختند، طشت رسوائی سیا از بام افتاد و خود را در موقعیتی یافت که پر و بالش را چیده بودند. با اینهمه جای نگرانی نبود. سازمان بخش بزرگی از عملیات خود را به دستگاه هائی «واگذارد» که در چهار چوب عملیات «Condor» (۱۲) با وی همکاری می کردند و نیز مأموران کوبائی سازمان در یکان کماندوئی سازمان های انقلابی متحده (CORU) که در ماه مه ۱۹۷۶ به دستور سیا، که آقای بوش از ۳۰ ژانویه ۱۹۷۶ تا ۲۰ ژانویه ۱۹۷۷ آنرا رهبری می کرد، در جمهوری دومینیکن پایه گذاری شده بود.
در رأس یکان کماندوئی سازمان انقلابی متحده (CORU) که منبع تأمین هزینه های آن بیش از هر چیز قاچاق مواد مخدر بود (۱۳)، آقایان اورلاندو بش (Orlando Bosch) و پوسادا کاریلس قرار داشتند. آنها سؤ قصدی را از کاراکاس (ونزوئلا) سازماندهی کردند که در تاریخ ۶ اکتبر ۱۹۷۶ به سقوط هواپیمای کمپانی هواپیمائی کوبا منجر شد (که هفتاد و سه کشته به جای گذاشت). اما شاید جنایتی که با قتل اورلاندو لته لیر (Orlando Letelier) وزیر پیشین خارجه در دولت آلنده مرتکب شدند که مهر دوگانه Condor- CORU بر آن خورده است به دلیل ارتکاب آن در قلب واشنگنن احساسات بیشتری برانگیخته باشد.
سه کهنه کار «طرح کوبا» در میان پنج مردی بودند که نهایتا بازداشت شدند. سازمان سیای آقای بوش دست به هر کاری زد تا بررسی و تحقیق را در تنگنا بگذارد و دلائل و مدارک گمراه کننده ای ارائه دهد. وقتی همین آقای بوش رئیس جمهور شد مجرمین که فقط چند سالی را در زندان گذرانده بودند عفو کرد. در روز ۱۷ نوامبر ۲۰۰۰ یکی از بخشوده شدگان به نام آقای گیلرمو نوو سامپول (Guillermo Novo Sampol) همراه با همپالکی اش آقای پوسادا کاریلس درحین تدارک سؤ قصدی با بمب علیه آقای فیدل کاسترو که سرگرم بازدید از پاناما بود در آن کشور بازداشت کردند. در تاریخ ۲۰ آوریل ۲۰۰۴ ایندو به هشت سال زندان محکوم شدند اما روز ۲۵ آوریل سال بعد میریا موسکوسو (Mireya Moscoso) رئیس جمهور پاناما و دوست بزرگ ایالات متحده آنها را بخشید.
مواد مخدر در ازاء اسلحه
در این میان جنگی که واشنگتن با شدت کمی علیه نیکارگوئه براه انداخته بود اغلب این مأموران را بار دیگر به دور یکدیگر گرد آورده بود. در حالی که آقایان گرگ (Gregg) و نورث برخوردار از تجربه ویتنامش توطئه را رهبری می کردند، آقای بوش معاون رئیس جمهور بر عملیات نظارت داشت. آقای نگروپونته، سفیر ایالات متحده در هندوراس که وی را در آنجا «پرو قنسول [فرماندار]» می نامیدند، کشور محل مإموریت خود را به پایگاه هجوم نظامی مبدل ساخته بود و در همان حال افواج مرگ ارتش هندوراس (از گردان ۱۶-۳) به سرکوب مخالفان سرگرم بودند. آقای رودریگز مندیگوتیا که از بولیوی به شالیزارهای آسیا و سپس به سالودور اعزام گشته بود، آذوقه و مهمات ضد انقلابیون نیکارگوئه (contra) را فراهم می ساخت. آقای پوسادا کاریلس در محل و آقای باسولتو در خاک نیکارگوئه دستیاران وی بودند. سازمان سیا و محافل ضد کاسترو در میامی فرار آقای پوسادا کاریلس (اوت ۱۹۸۵) را از زندانی در ونزوئلا ترتیب داده بودند که دوران محکومیت خود را به جرم سؤ قصد علیه هواپیمای شرکت هواپیمائی کوبا می گذرانید تا این مأموریت را به وی بسپارند.
از آنجا که کنگره آمریکا هرگونه حمایت مالی از contra را ممنوع کرده بود، بوش معاون رئیس جمهور ایالات متحده از هر گوشه و کنار و به هر شیوه دیگری که ممکن بود به گردآوری پول می پرداخت. در سال ۱۹۸۶ فروش غیرقانونی اسلحه به ایران به دلالی اسرائیل به رسوائی موسوم به «ایران - کنترا گیت°» راه گشود. وقتی آقای بوش دیگر رئیس جمهور شده بود، کمیسیون سنا به مدیریت آقای جان کری● از وجود همدستی میان سیا و مافیای کلمبیائی پرده برداشت (۱۴). در ژوئیه ۱۹۸۹ در کوستاریکا از میان دیگر اعضای کانون های قدرت آمریکا، آقایان نورث و سه کورد (Secord) را رسما به عنوان مسئولان شبکه «مواد مخدر در عوض اسلحه» که هنگام جنگ علیه ساندنیست ها در آن کشور سامان گرفته بود مقصر شناختند.
سازمان سیا که جیمز کارتر آنرا در میانه ماه اوت ۱۹۷۸ پاکسازی کرده بود و کمیسون های تحقیق یا انتشار آرشیوهای سری (به خصوص در زمان دولت آقای ویلیام کلینتون) آنرا مرتبا در مظان اتهام قرار داده اند از بدو پیدایش خود در سال ۱۹۴۷ یقینا زیر و بم های فراوانی به خود دیده است. با اینهمه، تمام کسانی که در عملیات مخفی گروه ضربتی شرکت جسته که در سال ۱۹۵۴ تشکیل شد و در طول سال ها گسترش یافت از موهبت پابرجای مصونیت از کیفر برخوردار بوده اند. اگر به ذکر نمونه چند تن از آنها قناعت کنیم، آقایان پوسادا کاریلس و بش (Bosch) در میامی آزادانه می گردند. آقای رودریگز مندیگوتیا، کسی که دستور اعدام چه گوارا را داد در همان شهر سکونت دارد و مدیر یک بنگاه مشاوره امنیتی است. آقای نگروپونته پس از آنکه نخستین سفیر ایالات متحده در «عراق آزاد شده» بود و سپس بیست ماه ابر رئیس دستگاه های اطلاعاتی آمریکا شد، در ماه ژانویه ۲۰۰۷ به نفر دوم وزارت خارجه آمریکا ارتقاء مقام یافت. از آقای پورتر گاس که از سال ۱۹۶۰ رئیس «طرح کوبا» بوده است هم بگوئیم که از ماه سپتامبر ۲۰۰۴ تا ماه مه ۲۰۰۶ در مقام مدیر سازمان سیا خدمت کرد.
° پس از دستبرد مأموران مخفی در جریان کارزار انتخاباتی سال ۱۹۷۲ به آسمان خراش «واترگیت»، مقر حزب دموکرات در واشنگتن که به استعفای ریچارد نیکسون انجامید، رسوائی های دولتی دیگر را به طعنه با پسوند «گیت» می نامند (م).
● نامزد پیشین حزب دموکرات در انتخابات دوره قبل ریاست جمهوری که از آقای بوش پسر شکست خورد (م)
پی نوشت ها:
۱- در این مقاله همه جا فقط ار آقای جورج بوش پدر سخن رفته است.
۲- داعیه مشترک؛ واشنگتن، دی سی، ۴ مارس ۱۹۹۰.
۳- ویلیام کولبی، سی سال حیات سیا (CIA)، انتشارات پرس دو لا رونسانس (Presses de la Renaissance)، پاریس ۱۹۸۷.
۴- آنها را با محموله های آذوغه و داروئی به مبلغ ۵۴ میلیون دلار معاوضه کردند.
۵- رئیس آتی بنیاد ملی کوبا و آمریکا (ACNF)، سازمان اصلی ضد کاسترو در میامی که وی تا روز مرگش در نوامبر ۱۹۹۷ رهبری می کرد. این سازمان از میان فعالیت های دیگر خود در موجی از سؤ قصد ها و خرابکاری هائی دست داشت که در سال ۱۹۹۷ در هاوانا رخداد.
۶- رئیس کنونی بنیاد ملی کوبا و آمریکا.
۷- ژان - پیر ژیله، کلاه بره ای های سبز، تکاوران سیا (CIA)، انتشارات آلبن میشل (Albin Michel)، پاریس، ۱۹۸۱.
٨- چه گوارا و رزمندگان همراهش در نوامبر سال ۱۹۶۵ خود از کنگو بیرون رفتند.
٩- دیوید کورن، بلوند گوست، تد شاکلی و جنگ های ایمانی سیا، انتشارات سیمون و شوستر (Simon & Schuster)، نیویورک، ۱۹۹۴.
١٠- کنگره آمریکا «کمیته برگزیده با هدف مطالعه فعالیت های دستگاهای اطلاعاتی و امنیتی »، ۱۹۷۶.
١١- گزارش راکفلر، که در تاریخ ۱۰ ژوئن سال ۱۹۷۰ در زمان ریاست جمهوری جرالد فورد (۱۹۷۷-۱۹۷۴) منتشر شد، سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا (CIA) را «از بیست سال پیش از آن» به فعالیت های غیر قانونی متهم ساخت. در این گزارش رؤسای جمهور پیشین جانسون (۱۹۶۹-۱۹۶۳) و نیکسون (۱۹۶۹-۱۹۷۴)، در مظان اتهام بوده اند.
١٢- تبانی سازمان های سری امنیتی دیکتاتورهای جنوب قاره برای سرکوبی و قتل مخالفان سیاسی.
۱٣- پیتر دیل سکات و جاناتان مارشال، سیاست های کوکائینی، مواد مخدر، ارتش ها و سیا (CIA) در آمریکای مرکزی، انتشارات دانشگاه کالیفرنیا، لس آنجلس ۱۹۹۱.
١۴- پیش گفته.