۱۳۸۸ اردیبهشت ۹, چهارشنبه

امه ی مؤتمن المللک رئيس مجلس شورای ملی به نخست وزير قوا السلطنه

نامه ی مؤتمن المللک رئيس مجلس شورای ملی به نخست وزير قوا السلطنه
خسرو شاکری


نامه ی مؤتمن المللک رئيس مجلس شورای ملی به نخست وزير قوا السلطنه1
[درسی از مشروطه خواهی و پيشينه ی دشمنی نخست وزير مستبد با حق اعتصاب کارگران]
[به نقل از: سقوط شوکت قوام، در دست انتشار]

مجلس شورای ملی
نمره 11099
مورخه [ی] 16 سنبله [شهريور] 1301

رياست محترم وزاء عظام دامت شوکتهم،
جمعی از کارگران مطابع متظلم هستند که، با عدم ميل به کارکردن [اعتصاب]، آن ها را مجبور نموده اند که اخبار جرايد ستاره ايران، گلشن، نجات ايران و ايران را بچينند، و چون مشار اليهم استنکاف نموده اند، چند نفر از آن ها در نظميه حبس شده اند.
مدير اتحاديه [ی] کارگران مطابع نيز در اين باب شرحی نوشته [اند]. با ملاحظه [ی] آن، که لفاً ارسال می شود، صحت و سقم و سابقه [ی] قضيه استعلام و ضمناً يادآور می شود که، در صورت صدق اظهارات آن ها، اگر مايل به چنين کارکردنی نباشند، نمی توان مجبور به کارکردن آن ها نمود، و مقتضی است به طريقی که صلاح دانسته و زودتر در اسکات و آسايش متظلمين اقدام نموده، و نتيجه را اعلام فرمايند.

رئيس مجلس شورای ملی

مؤتمن الملک [پيرنيا]

1 منبع: تاريخ معاصر ايران, پائيز .1381

جشن اول ماه مه و اعلاميه ای از سال 1301


جشن اول ماه مه و اعلاميه ای از سال 1301
خسرو شاکری


جشن اول ماه مه
اعلاميه ى زير كه در ارديبهشت 1301 نشر يافت تنها منعكس كننده ى نظرات شوراى مركزى كارگران ايران نيست. در فرداى سركوب نهضت جنگل، كه "جمهورى سوويتى سوسياليستى ايران" را در ائتلاف با حزب كمونيست و حمايت حكومت جوان شوروى به وجود آورده بود، حزب كمونيست سياست جديدى را در پيش گرفت، و سياست اصلاحات دمكراتيك را دنبال كرد، و راه تدريجى سوسياليسم را هدف خود قرار داد.
سند زير آنچنان گوياست كه نيازى به توضيح نمى طلبد. آنچه شگفت انگيز مى نمايد اين است كه، پس از 86 سال و تغييرات عظيمى كه در اقتصاد و جامعه ى ايران رخ داده است، و تجربيات تلخ و شيرينى كه بر مردم ايران گذشته است، نه تنها نيروهايى كه خود را پيرو همان راه مى دانند بل همچنين ديگر نيروهاى اجتماعى ايران هنوز بدنبال تحقق همان خواست هاى اعلام شده در ماه مه 1301/1922 اند. آنچه توضيح مى طلبد اين است كه: چرا؟ اگر بشود به اين معما پاسخ گفت، شايد بتوان راهكار توفيق بر اين عقب ماندگى را هم يافت.
خسرو شاكرى (زند)، پاريس 8 ارديبهشت 1388

-----------------------------------------------------------------------------------------
در اين روز که رنجبران و مظلومين تمام ممالک عيد گرفته اند، نمايش مى دهند، حقوق مى خواهند دنيا را متزلزل کرده اند دولت ما نيز متمدن و مظلوم پرست معرفى شود.
حکومت هم از داخله محبوب القلوب ملت و هم در خارجه محبوب القلوب اکثريت تامه واقع گردد.
اين يک پيشنهادى است که به دولت مى کنيم ولى چون مى دانيم حکومت از حال ملت خبردار نيست و هر فکر جديد را هوا و هوس مى داند باين واسطه آنقدرهم انتظار نداريم که از اين تکليف يعنى در اجراى قانون و رفع احتياجات ملت عملاً از طرف دولت اقدامى بشود اما آنانکه قانون اساسى مى خواهند آنانکه هر روز لايحۀ مهر کرده به ادارۀ روزنامه ها مى فرستند آن ها که حرارت به خرج مى دهند. آنها که نجات ايران را در خاتمه دادن دورۀ ملوک الطوايفي، آقايي، اشرافي، ديکتاتورى مى دانند بايد امروز همين اول ماه مه تعطيل بکنند. همين روز سوم رمضان عزا بگيرند نه عيد همين اول ماه مه که تمام مظلومين حقوق خود را مطالبه مى کنند حقوق خود را مطالبه کنند.
اول ماه مه بايد تعطيل بشود اين تعطيل هرج و مرج نيست. اين تعطيل انقلاب نيست. اين تعطيل است که بايد ملت از حکومت با زور حقوق خود را مسترد دارد. اين عيد نيست بلکه اين روز دادخواهى است. اين روزى است که دولت بايد موجوديت ملت را بفهمد.
بايد به حکومت فهماند که تو نوکر ملت هستى بايد موافق خواهش ملت رفتار کنى.
تو نمى توانى از آزادى قلم، آزادى مطبوعات، آزادى اجتماعات جلوگيرى کنى زيرا آن حق مشروع ملت است.
تو نبايد بدون رضا و خواهش ملت بر خلاف مصالح ملت با اجانب معاهده عقد کنى: زيرا آن حق را ملت بتو نداده است.
تو نبايد و نمى توانى حکومت را براى شخص خود آلت استفاده قرار داده اولاد و اتباع خود را وکيل کنى و قوم و خويش خود را در ادارات دولتى جابجا نمائى. مثل اينکه قوام السلطنه والى خراسان بود برادر و دوستان او انتخاب مى شدند همينکه نظام السلطنه رفت پسر و دوستان او انتخاب مى شوند، تو بايد به امنيت مملکت کوشيده نگذارى دزد و اشرار سلب امنيت از مردم نمايد به ناموس و عزت نفس اهالى تجاوز کنند.
تو براى تفنن و گرفتن هزار تومان حقوق وزير نمى شوى ملت تو را براى کار براى ابفاى وظايف اجتماعى انتخاب کرده است.
اين ها را بايد به حکومت فهماند ما غير از اين نظرى نداريم مقصود ما اين است که حکومت خوب باشد نه بد.
ما مى خواهيم ملت با حکومت باشد و حکومت با ملت نه اينکه مانند امروز مردم متنفر از حکومت و حکومت متوحش از ملت هر دو بيزار از يکديگر باشند.
ما مى خواهيم ملت و حکومت به کمک يکديگر فلاکت سفالت و بدبختى هاى هزار ساله را خاتمه بدهند.
ما کانديد تازه براى رئيس الوزرائى نداريم.
**********
u?dv
عکس زير از طراحی ناشناخته، منتشره در تهران بسال 1358 می باشد

9 اردیبهشت 1388 11:58