۱۳۸۹ آبان ۱۷, دوشنبه

به یاد شهید بزرگی که سه بار در خون خود غلطید

تهران – جبهه ملی ایران
دوشنبه ۱۷ آبان ۱۳۸۹ - ۰۸ نوامبر ۲۰۱۰

درماجرای کودتای ننگین و خائنانه 28 مرداد 1332 پادشاه مملکت دست در دست سازمان های اطلاعاتی و جاسوسی بیگانه همچون « سیا» و « اینتلجنت سرویس» گذاشته و هم پیمان با آنان دولت ملی و معتقد به مردم سالاری دکترمحمد مصدق را ساقط نمود و بساطی ازظلم و استبداد و دیکتاتوری برپا کرد که اکنون پس از 57 سال هنوز هم ملت ایران از پی آمد های آن روز سیاه و آن خیانت بزرگ رنج میبرد و تاوان آن را می پردازد و علی التحقیق می توان گفت که ناکامی ها و مصائب امروزی ملت ایران و عدم تحقق دموکراسی و حاکمیت ملی دراین کشور طی این سالها نیز ریشه درهمان کودتای شوم دارد.
پس از کودتا دکتر مصدق و بسیاری از یاران وهمکارانش به زندان افتادند. امادکتر سیدحسین فاطمی وزیر خارجه شجاع دولت ملی مخفی گردیده و از پناهگاه خود به مبارزه علیه کودتاچیان ادامه داد و بسیاری از نوشته های مهیج و امیدبخش او در نشریات نهضت مقاومت ملی که از فردای کودتا تشکیل یافته بود مورد استفاده قرار گرفت. ولی بالاخره در روز ششم اسفند 1332 دکترفاطمی دستگیر شد و به دست دژخیمان افتاد. در همان روز دستگیری عوامل خود فروخته شاه برنامه رذیلانه ای را برای قتل او طرح وبه اجرا گذاشتند بدین شکل که در هنگام انتقال دکتر فاطمی به داخل شهربانی اراذل و اوباش به سردستگی شعبان بی مخ در جلوی درب شهربانی بر سر اوریخته و کوشیدند تا با ضربات چاقو او را ازپای درآورند و اگر فداکاری خواهر دکتر فاطمی بانو سلطنت فاطمی نمیبود و در آن لحظه خود را سپر چاقوهای آن جنایتکاران مزدور قرار نمیداد به احتمال قوی آنها در نقشه شوم خود موفق میشدند و دکترفاطمی فرصت رسیدن به دادگاه و محاکمه را نمی یافت و آن دفاعیات قهرمانانه از او برجای نمی ماند.
باری دکترفاطمی با ایثار و از خودگذشتگی خواهر فداکارش ازآن مهلکه جان به در برد و با بدنی مجروح که چندین ضربه کارد بر آن اصابت کرده بود به زندان و محاکمه کشیده شد. محاکمات عبرت آموز آن بزرگ مرد درتابستان 1333 صورت گرفت و بیدادگاه نظامی شاه اورا به اعدام محکوم نمود و سرانجام در سحرگاه نوزدهم آبانماه 1333 پیکرتب دار و رنجور اورا با برانکارد به میدان تیرباران لشکر دو زرهی آورده و به جوخه اعدام سپردند. و او در راه آزادی و استقلال ایران برای سومین وآخرین بار درخون خود درغلطید.
دکترحسین فاطمی درسال 1296 در شهر نائین چشم به جهان گشود و 37 سال زندگانی کوتاه ولی بسیار پر ثمرو پر فراز ونشیبی را پشت سر گذاشت. او ازروز 8 مرداد 1328 روزنامه باختر امروز را شخصا" منتشر نمود که باید آنرا ارگان اصلی نهضت ملی ایران درآن سالها دانست. او قبلا در روزنامه های دیگر از جمله روزنامه باختر مربوط به برادرش افکار آزادیخواهانه و استقلال طلبانه خودرا منتشر میکرد. دکترفاطمی در روز 22 مهر 1328 درزمره همراهان دکترمصدق درتحصن اعتراض به عدم آزادی انتخابات در دوره شانزدهم مجلس شورای ملی بود و هم او بود که پس از آن تحصن فکر تشکیل یک سازمان سیاسی ملی را مطرح نمود و حتی گفته میشود که نام آن سازمان یعنی جبهه ملی ایران را او پیشنهاد کرد و در اولین شورای مرکزی جبهه ملی شرکت جست شورائی که با مبارزات خود توانست انتخابات قلابی انجام شده رادرتهران به ابطال برساند و در انتخابات مجدد هشت نفر نماینده از اعضای جبهه ملی را به مجلس بفرستد تا کار بزرگ ملی شدن نفت را به رهبری دکتر محمدمصدق به انجام برسانند. دکتر فاطمی در روز 25 بهمن 1330 هنگام سخنرانی در سر مزار روزنامه نگار ملی، محمدمسعود به ضرب گلوله ای که از اسلحه « عبدخدائی » یکی از اعضای جمعیت فدائیان اسلام به سوی او شلیک گردید مضروب شد و این بار اولی بود که خون پاکش بر خاک ایران ریخته میشد. پس ازاین سوء قصد فدائیان اسلام هیچگاه توضیح ندادند که ترور دکترحسین فاطمی که در خط اول مبارزه آزادیخواهانه ملت ایران ومبارزه با قدرت استعمار مکار انگلیس قرار داشت چرا و باچه قصد ومنظوری صورت گرفت؟. دکترفاطمی خود در اولین سرمقاله ای که پس از این ترور برای باختر امروز تهیه کرد اینگونه نوشت که: «خدای بزرگ نخواست گلوله ای را که ازطرف یک تروریست دست پرورده اینتلجنت سرویس به طرف من رها شد کارگر افتد.
دکترفاطمی درآن زمان نمیدانست که دیگر دست پروردگان اینتلجنت سرویس در لباسی دیگرودر دو نوبت دیگر خون پاکش رابر زمین ایران خواهند ریخت.
ما در سال روز شهادت آن شهید والامقام جبهه ملی ایران به روان پاکش درود میفرستیم و نسل جوان این مرز وبوم را به آموختن از زندگی پرافتخار دکترفاطمی فرا میخوانیم.

حمله چریک‌های فدایی به سفارت آمریکا

۳
چهارشنبه بیست و پنجم بهمن ۱۳۵۷ برابر چهاردهم فوریه ۱۹۷۹ میلادی

حمله چریک‌های فدایی به سفارت آمریکا

به نوشته روزنامه اطلاعات، در جریان حمله گروه‌های مسلح، سفارت آمریکا در خیابان تخت جمشید سقوط کرد. به نوشته این روزنامه «تفنگداران دریایی پس از چند ساعت تیراندازی تسلیم شدند.»

این در حالی بود که یک روز قبل جیمی کارتر، رییس جمهور آمریکا در پاسخ به این سوال که آیا خطری دیپلمات‌های آمریکایی را در تهران تهدید نمی‌کند، گفته بود «نه، ما در تماس دائمی با دولت هستیم و مشکلی وجود ندارد.»

به نوشته روزنامه اطلاعات، «کارکنان سفارت از گروه‌های مسلح درخواست مذاکره کردند.» در صفحه اول روزنامه اطلاعات تصویر کارکنان سفارت آمریکا که پس از تسلیم روی زمین نشسته‌اند، چاپ شده است.

به نوشته این روزنامه حمله به سفارت آمریکا توسط چریک‌های فدایی خلق صورت گرفت. بنا به گزارش این روزنامه، چریک‌های فدایی خلق در ساعت ده و نیم صبح به سفارت آمریکا در خیابان تخت جمشید حمله کردند.

دولت آمریکا دیروز تغییر حکومت و دولت جدید را در ایران به رسمیت شناخته بود. در پی درگیری میان تفنگداران آمریکایی و چریک‌های فدایی خلق، نیروهای کمیته انقلاب وارد درگیری شدند و از چریک‌های فدایی خلق خواستند به تیراندازی خاتمه داده و متفرق شوند.

به نوشته روزنامه اطلاعات «گروه‌های مسلح از مردم، چریک‌های مجاهد افراد نیروی هوایی نیز در حدود ساعت یازده و بیست دقیقه به چریک‌ها پیوستند. همچنین اطلاع داده شد که یک آمبولانس که پنج آمریکایی و دو نفر دیگر سرنشین آن بودند توسط چریک‌ها تصرف شد و آن‌ها را به کمیته بردند.»

به گزارش روزنامه اطلاعات، «سرانجام سفارت آمریکا به تصرف ارتش انقلاب و چریک‌ها درآمد. مأموران سفارت آمریکا و تفنگداران دریایی که از داخل سفارت تیراندازی می‌کردند، در این دقایق تسلیم شدند و چریک‌ها و افراد مسلح به داخل سفارت رفتند.»


در این هنگام نمایندگان کمیته انقلاب با بلندگوهای دستی مردم را به آرامش دعوت کردند و آن‌ها را از ایجاد هرگونه آتش‌سوزی و تخریب برحذر داشتند. آنان از مردمی که در خیابان‌های اطراف سفارت اجتماع کرده بودند خواستند که هرچه زودتر پراکنده شوند.

در ضمن دو آمریکایی از داخل سفارت با یک پیکان توسط مجاهدین به محل کمیته برده شدند. کلیه کارکنان و افراد سفارت آمریکا در ساعت ۱۲ امروز در ساختمان مرکزی سفارت اجتماع نمودند و اعلام کردند آماده‌اند با نمایندگان چریک‌ها و ارتش انقلاب مذاکره کنند.

در پی این تقاضا، نمایندگان کمیته انقلاب به ساختمان مرکزی سفارت رفتند. این نمایندگان به مردم اطلاع دادند که حمله به سفارت آمریکا توطئه عمال پس مانده ساواک و دست نشاندگان فاسد رژیم پهلوی است تا بدین وسیله بین ایران و آمریکا اختلافاتی به وجود بیاورند.

مطالعه گزارش صفحه اول روزنامه اطلاعات نشان می‌دهد که مردم هنوز متوجه نشده بودند که سفارتخانه‌های خارجی رسمیت دارند و نمی‌توان به آن‌ها حمله کرد.

براساس اطلاعات منتشره، سفارت آمریکا با پا در میانی و وساطت دولت بازرگان و عباس امیرانتظام به دولت آمریکا تحویل داده شد و بعداً از همین رفتارهای امیرانتظام به عنوان نشانه جاسوسی برای آمریکا نام برده شد.


فرخ نگهدار، از اعضای چریک‌های فدایی خلق

جنگ انقلاب و ضدانقلاب در تبریز

روزنامه اطلاعات نوشت: «ضدانقلاب تبریز را به آتش و خون کشید.» به گزارش این روزنامه گروهی از افراد باقیمانده ساواک و نظامیان طرفدار حکومت پیشین هنوز در مقابل نیروهای انقلاب تسلیم نشده‌اند.

به همین دلیل نیروهای کمیته انقلاب، عامه مردم انقلابی و نیروهای مسلحی مانند مجاهدین خلق و چریک‌های فدایی خلق برای مبارزه با ضدانقلاب دست به جنگ خیابانی زدند.

در همین حال، حجت‌الاسلام قاضی طباطبایی از روحانیون و رهبران انقلاب در تبریز از ارتش خواست برای مقابله با ضد انقلاب در شهر تانک‌هایی را مستقر کند. به نوشته روزنامه اطلاعات، محلات مختلف تبریز صحنه نبرد انقلابیون و ضدانقلابیون است.

در همین حال تعدادی تانک و یک هواپیما برای سرکوب ضد انقلاب عازم تبریز شد. آیت‌الله خمینی در اطلاعیه خود عوامل رژیم سابق را عامل اصلی درگیری و آشوب در تبریز دانست و از مردم خواست علیه آنان مقاومت کنند.


چریک‌ها، مجاهدین و کمیته انقلاب اسلامی

چریک‌های فدایی خلق، مجاهدین خلق و کمیته انقلاب اسلامی برای تشکیل ستادهای انقلابی توافق کردند. در نامه چریک‌های فدایی خلق که برای ابوالحسن بنی‌صدر نوشته شده است، چنین اعلام شد:


نامه چریک‌های فدایی خلق که برای ابوالحسن بنی‌صدر نوشته شده است

«پیرو مذاکرات نیمه شب روز ۲۳ اسفند ۱۳۵۷ بدین وسیله به اطلاع می‌رساند، سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران با نظر امام پیرامون تشکیل کمیته‌ای مرکب از مسئولین سازمان و نمایندگان کمیته انقلاب اسلامی جهت هماهنگی و نظارت در استفاده از تجهیزات مصادره شده و رفع اشکالات احتمالی موافقت کامل دارد. اکنون مقتضی است، با تعیین نمایندگان مورد نظر اقدامات لازم جهت تشکیل کمیته مزبور به عمل آید.»

همچنین در پیامی که این سازمان برای پاسداران و مسئولین انتظامات صادر کرده، آمده است: «مطابق مذاکرات و توافقی که صورت گرفته است هرگونه نقل و انتقالات تسلیحاتی به خارج از دانشگاه تحت نظر کمیته‌ای مرکب از نمایندگان سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران، سازمان مجاهدین خلق ایران و نماینده کمیته انقلاب اسلامی که هم اکنون تشکیل شده صورت خواهد گرفت.»

در ادامه‌ی این پیام آمده است: « ضمناً از آنجا که گسترش همگامی و همراهی همه آنان که در راه ایرانی آزاد و دموکراتیک مبارزه می‌کنند، همان‌گونه که حیات نه ساله سازمان ما نشان داده است شعار واقعی هر رفیق فدایی است، همراه با همه هواداران و همپای خلق مبارز ایران خواهیم کوشید در عمل و در برخوردهای روزمره، به ویژه در محوطه دانشگاه با ابراز حداکثر صمیمیت با دوستان مبارز، با افراد وابسته به کمیته انقلاب اسلامی و همه مبارزان راه رهایی ایران زمینه‌های وحدت و همکاری نیروها را در راه حفظ دستاوردهای انقلاب تحکیم بخشیم.»

این اطلاعیه توسط سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران در روز ۲۴ بهمن‌ماه ۱۳۵۷ امضا شده است.


آیت‌الله خمینی: ملت برای ساختمان ایران قیام کنند

آیت‌الله خمینی در یک سخنرانی از گروه‌های مسلح خواست اسلحه‌های خود را تحویل داده و از حمله به مراکز نظامی و پلیس خودداری کنند. این سخنان در شرایطی انجام شد که گروه‌های مسلح برای به دست آوردن اسلحه به اشکال مختلف به نیروهای نظامی و پلیس حمله می‌کردند.

آیت‌الله خمینی در بخشی از سخنان خود که در روزنامه اطلاعات منتشر شد گفت: «ما وارث یک مملکت آشفته هستیم، مملکت ما را خراب کرده‌اند و رفته‌اند و ما وارث یک مملکت مخروبه هستیم. باید به خواست خدا تمام ملت برای ساختمان ایران قیام کند. ایران یک مملکت زلزله زده و یک مملکت دشمن زده است.»

ایشان در ادامه گفت: «اینک ما باید ایران را بسازیم، از نو بسازیم ولی مشکلات دارد، مشکلات فقط با دولت رفع نمی‌شود مشکلات با یک قشر یا دو قشر از ملت رفع نمی‌شود. همه ملت باید دست به دست هم دهند و هر کس در هر شغل مقام و مکانی که هست، دست به دست ملت بدهد و با هم این بنای جدید را به پایان برسانیم و یک ملت جدید و یک دولت جدید و یک بنای جدید که همه اسلامی باشد و همه انسانی باشد ما از سر بنا کنیم.»

آیت‌الله در ادامه افزود: «ما باید متوجه باشیم که در چنین روزی که روز انقلاب است دست‌های خائن و غیر منزه در کار است و ممکن است خیانتکار‌ها بخواهند بین شما تشتت بیاندازند. باید جداً از خرابکاری اجتناب و مراقبت کنید که اگر کسانی خواستند خرابکاری و آدمکشی کنند یا به مراکز دولتی و ارتشی و کاخ‌ها و دیگر جاها حمله نمایند باید مانع بشوید. چون ایجاد تشتت خواهد کرد، این‌ها به اسلام و مملکت اسلامی خیانت است و باید از این قبیل خیانت‌ها جلوگیری شود.»

در ادامه، ایشان گفت: «باید تمام اسلحه‌هایی که در دست مردم است جمع شوند هر کس اسلحه‌ای پیدا کرد باید به مسجد محله خود ببرد و به امام جماعت مسجد تحویل بدهد و بعد از این اسلحه‌ها از مساجد به کمیته آورده می‌شود و کمیته این اسلحه‌ها را در اختیار سربازان اسلامی که برای دفاع از اسلام و مسلمین تدارک دیده شده‌اند می‌گذارد. فقط باید این سربازان مسلح باشند و دیگران نیازی به اسلحه ندارند، تسلیحات باید زیر نظر کمیته باشد. توجه داشته باشید که اسلحه‌فروشی حرام است مال غیر است مال ملت است نه کسی باید بخرد نه کسی باید بفروشد.»

آیت‌الله ادامه داد: «کسانی که خریده‌اند باید اسلحه‌ها را به مساجد یا کمیته برگردانند. این اسلحه‌ها ذخایر ملت هستند، نباید از بین بروند و اگر اشخاصی را دیدید که می‌خواهند این اسلحه‌ها را ببرند جداً ممانعت کنید و نگذارید که اسلحه‌ها دست افراد منحرف بیفتد. نگذارید اسلحه‌ها دست دشمن ملت و دشمن اسلام بیفتد. همه ما موظفیم و تکلیف شرعی در این زمینه داریم. همچنین باید اگر اسلحه‌ای در دست مردم عادی دیدید آن‌ها را هدایت کنید که اسلحه‌ها را تحویل دهند و اگر مطلع شدید که در دست اشخاصی اسلحه است و نمی‌خواهند بدهند مکلف هستید که اسم و آدرس آن‌ها را به کمیته بدهید تا تکلیف آن‌ها هم روشن شود.»

آیت‌الله خمینی در ادامه گفت: «یک مطلب دیگر این‌که باید از این آشفتگی‌ها و تظاهرات خودداری کنید. شلوغ کاری نشود، مردم خیال نکنند اینک که پیروز شده‌اند باید شلوغ کاری کنند. باید با نظم و ترتیب و انسانیت و اسلامیت رفتار کنید و به دنیا بفهمانید که شما ملت مسلم به حقایق اسلام آگاهید و به دستورات اسلام پایبند هستید، باید از این‌گونه چپاول‌گری‌ها جداً احتراز کنید، علمای اسلام مکلف شرعی هستند که مردم را از این‌گونه اغتشاشات بازدارند و نگذارند مردم به اشخاص و مراکز هجوم آورند.»

وی در ادامه افزود‌: «باید به مراکز شهربانی و ژاندارمری و ارتشی حمله نشود. این‌ها دیگر برگشته‌اند و از خود ما هستند ارتش و ژاندارمری و شهربانی از خود ما هستند تمام قوای انتظامی از ما و ما از آن‌ها هستیم. همه هوادار اسلام هستیم باید از اغتشاشات جلوگیری شود. ما با مسلمین اهل تسنن یکی هستیم واحد هستیم که مسلمان و برادر هستیم اگر کسی کلامی بگوید که باعث تفرقه بین ما مسلمان‌ها بشود بدانید که یا جاهل هستند یا از کسانی هستند که می‌خواهند بین مسلمانان اختلاف بیندازند قضیه شیعه و سنی اصلاً در کار نیست، ما همه با هم برادریم، اقلیت‌ های مذهبی همه خاطر جمع باشند که ما اطمینان می‌دهیم به آن‌ها که در این مملکت زندگی عادلانه و مرفهی خواهند داشت و مورد پشتیبانی ما هستند.»

آیت‌الله در پایان گفت: «اسلام از اهل ذمه پشتیبانی می‌کند. اگر کسانی چیز دیگری می‌گویند برای تفرقه انداختن است. فقط خرابکارها باید بدانند که این خرابکاری‌ها خیانت به ملت و مملکت است. دست از خرابکاری بردارند وزیر دولت اسلام و کلمه لا اله الا الله باشند. آن‌ها چه می‌خواهند جز این‌که همه مردم درجه سه و زارع و کارگر همه مرفه باشند ما همه این‌ها را تأمین خواهیم کرد. من از همه اقشار ملت تمنا دارم که اینک وقت غارتگری و اختلاف نیست اینک باید همه شما با جدیت این نهضت شریف را به آخر برسانید. خداوند با شماست، خداوند همه شما را حفظ کند.»


پرویز نیک‌خواه

نیکخواه، توسط کارکنان مسلح تلویزیون دستگیر شد

پرویز نیکخواه از تئوریسین‌های حزب رستاخیز و کارگزاران وزارت اطلاعات حکومت پهلوی توسط کارکنان مسلح تلویزیون دستگیر شد. روزنامه اطلاعات با وی که در حال بازداشت بود مصاحبه کرد.

نیکخواه در این مصاحبه به این سوال خبرنگار روزنامه اطلاعات جواب داد:

شما زمانی که یکی از مهره‌های حساس کنفدراسیون بودید و در قلب جوانان ما جا داشتید محبوبیت شما در زمان سوء قصد به جان شاه به اوج رسید. چه شد که یک‌باره تغییر روش دادید و ناگهانی خود را از مسیر واقعی و طی مبارزه دور کردید؟

برای این‌که بتوانم جوانان را از یک راه پر مخاطره نجات بدهم این کار را کردم. چون در آن موقع مخالفت یعنی مرگ.

ولی شما با آن‌که رهبری ترور شاه را در ۲۱ فروردین به عهده داشتید فقط شش سال زندانی بودید و بعد هم آزاد شدید. در حالی که یکی از همکاران شما به نام منصوری اعدام شد و شما زنده ماندید. علت چیست؟

من در برنامه ترور شاه نقشی نداشتم. برای من در ساواک پرونده‌سازی شد.

پس به همین دلیل آزاد شدید؟

از من شش ماه تمام بازجویی کردند پرونده من در ساواک به ۳۵۰ صفحه رسید. ولی چون به کار شهربانی و ساواک اعتراض کردم اصولا وضع من یک وضع استثنائی است فقط این را بگویم که وقتی در زندان بودم بالای سر من تصمیماتی گرفته شد که آزاد شدم.


ممکن است توضیحات بیشتری بدهید؟

مطلب زیاد است. انشاء الله اگر شرایط مساعد بود همه را می‌نویسم.

طرح ترور شاه که ۲۱ فروردین پیاده شد و با شکست مواجه گردید در کجا و توسط چه کسانی ریخته شد؟

یک مثلث سیاسی که نام مرا هم به آن اضافه کردند. ولی در اصل نقشی نداشتم.

ممکن است در مورد فعالیت خودتان در کنفدراسیون کمی شرح دهید؟

جواب به این سوال حداقل ده ساعت وقت می‌گیرد.

نظرتان در مورد انقلاب مردم چیست؟

تاییدش می‌کنم. شکی نیست، فقط جوانان باید خیلی هشیار باشند. بایستی با تفکر در مسیر انقلاب حرکت کنند.

دلیل استعفای شما چه بود؟ آیا فکر کردید در میان مردم که پیروز می‌شوند جایی ندارید؟

نه به آن‌صورت که نظر شماست. من هرکاری که می‌کردم می‌گفتند خائن خادم نمی‌شود. این را چند بار در مجلس هم گفتند.

دلیلش این بود که به یک‌باره از میان مردم به دامان دستگاه پناه بردید.

همان‌طور که گفتم من یک وضع استثنائی داشتم. تازه راحت هم آزاد نشدم. شش ماه بازجویی‌ام کردند و پنج سال و نیم در زندان بودم. شکنجه زیادی هم دیدم.


کشتی رافائل

جنگنده‌های ایرانی جنگنده آمریکایی را فرود آوردند

بنا به اعلام روزنامه اطلاعات از بوشهر، در ساعت دوازده و سی دقیقه دیروز، یک فروند هواپیمای دو موتوره حامل شش آمریکایی در حالی که برفراز آب‌های خلیج فارس به گشت‌زنی مشغول بود، توسط جت‌های شکاری نیروی هوایی محاصره شد و در فرودگاه بوشهر به زمین نشست.

سرنشینان این هواپیما پس از دستگیری به زندان پایگاه هوایی بوشهر منتقل شدند تا پس از بازجویی از سوی آیت‌الله حسینی مرجع تقلید این شهر برای اقدامات بعدی تحویل نیروی دریایی شوند.

به نوشته روزنامه اطلاعات «قبلاً در بوشهر شایع بود که ناو هواپیمابر «اف کندی» متعلق به نیروی دریایی آمریکا در آب‌های خلیج فارس جولان می‌دهد. گفته می‌شود هواپیمای مذکور از روی این ناو به پرواز درآمده بود. در حال حاضر نیروی هوایی بوشهر در حال آماده‌باش است.»

این روزنامه همچنین افزود: «از صبح دیروز کنترل کشتی رافائل (‌کشتی تفریحی متعلق به نیروی دریایی) تحت کنترل مردم و تکاوران نیروی دریایی بوشهر درآمد و تاج این کشتی پایین کشیده شد. مردم یک پرچم سرخ برفراز این کشتی برافراشتند»