۱۳۸۶ اسفند ۲۱, سه‌شنبه

بنیادها و چشم‌اندازها ـ پاره‌ی دوم ناسیونالیسم قومی و استراتژی انتظارناصر رحیم‌خانی

بیان مفهوم « ملت » و بر بنیاد مفهوم « ملت سیاسی » و از دیدگاه ارنست رنان فرانسوی گفته شد ملت اصلی است معنوی و برآیند پیچیدگی های ژرف تاریخی . اما این اصل معنوی از دو عنصر مکمل تشکیل یافته است که یکی از گذشته می آید و دیگری در اکنون جای دارد. نخستین عنصر همانا « تملک مشترک ارثیه گرانقدری از خاطره ها » و وجود میراثی مشترک است : ملت ریشه در تاریخی مشترک دارد و « فرجام گذشته ای طولانی است سرشار از تلاش ها ، ازخودگذشتگی ها و فداکاری ها ». عنصر دوم همانا « همداستانی اکنونی ، میل به زیستن با یکدیگر و نیز خواست تداوم به بارور سازی میراثی است که بطور مشاع دریافت شده است ».
گفته شد رنان در تعریف ملت بر خصلت تعهد ارادی و خود خواسته تاکید می ورزد و می گوید هر چند ملت مستلزم یک گذشته است ، ولی با اینهمه در حال حاضر در « یک واقعیت ملموس » خلاصه می شود و این « واقعیت ملموس » همان « رضایت و اظهار تمایل آشکار به ادامه ی زندگی مشترک » است.
رنان جوهر اندیشه ی خود را در تعریف ملت در گزاره ای فشرده چنین بیان کرده است : « ملت همه پرسی ِ هر روزه است ».
بدین گونه ارنست رنان از میان دو عنصر مفهوم ملت یعنی گذشته ی مشترک و میل و اراده برای اشتراک در آینده، بر عنصر خواست و اراده ی زیستن در آینده تاکید می ورزد.
تعریف دیگر از مفهوم ملت، آن فرمول‌بندی استالینی است که بیشتر در جنبش‌های چپ و خلقی شناخته می‌شد.
امروزه گروه ها و صورت بندی های سیاسی ناسیونالیسم قومی در ایران ، هویت ملی « ملت » خود را بر کدام بنیاد یا بنیادها تعریف می کنند ؟
نسبت « ملل» کشور ایران را با « ملت ایران » چگونه می دانند ؟ و اساسا در دیدگاه های آنان مفهوم «ملت ایران» جایگاهی دارد؟
پاره ای گرایش های ناسیونالیسم قومی ، بنیاد هویت ملی را در عنصر « زبان » خلاصه می کنند . به گونه ای که ـ به مثل ـ زبان ترکی را بنیاد هویت ملی « ملت ترک » معرفی می کنند.
در این تعریف از هویت ملی ، آن چه نادیده انگاشته می شود ، اراده و آراء « ملت ترک » است و خواست « ملت ترک » در بیان آزاد آن چه خود در باره « هویت ملی » خود می اندیشد.
در فرهنگ سیاسی صورت بندی های ناسیونالیسم قومی کرد ، کم تر با درک و دریافت روشن پیرامون بنیاد های « هویت ملی » و تعریف « ملت کرد » روبرو می شویم.
آن ویژگی هائی که زنده یاد قاسملو در سال 1962 میلادی در کتاب « کردستان و کرد »* در تعریف « ملت » بر شمرده همان ویژگی هائی است که زمانی استالین در تعریف « ملت » بدست داده بود و در جنبش کمونیستی و جنبش های ملی ضد امپریالیستی پذیرفته شده بود.
بنابراین تعریف « زبان مشترک » ، « سرزمین مشترک » ، « زندگی اقتصادی مشترک » و « آداب و سنن مشترک » بنیاد ها و عناصر تشکیل « ملت» است.
در این تعریف عناصری « عینی » ، بیرون از اراده و خواست انسان ها ، هویت ملی آن ها را تعیین می بخشد. عناصر « عینی » ای که در همان حال به سختی می شود آن ها را بر گوناگونی ملت ها انطباق داد.
صورت بندی های سیاسی ناسیونالیسم قومی ، با فرو کاستن تعریف هویت ملی بر بنیاد « زبان » و یا یک یا چند عنصر عینی ، جنبه های گوناگون هویت « ملت » مفروض و اراده و رضایت آن را انکار می کنند ؛ و از این راه یک « هویت ملی » یکدست و یکپارچه را به آحاد ملت تحمیل میکنند. در تعریف پان ترکیست ها « زبان ترکی » بنیاد هویت ملی « ملت ترک » است . در دیدگاه « پان کردی » ، « نژاد » و « زبان کردی » یا «تاریخ» بنیاد هویت ملی همه ی کردها معرفی می شود. در هر دو دیدگاه ، احساس ، اراده و خواست گروه های انسانی زنده و فعال نادیده انگاشته می شود. نابردباری ، خشونت زبانی ، نفرت پراکنی به ملت ها و زبان های « بیگانه » ریشه در همین دیدگاه تمامیت نگر و تمامیت خواه
دارد

دنباله مقاله

هیچ نظری موجود نیست: