۱۳۸۷ مرداد ۲۷, یکشنبه
يکی فرورفته به زمين در رام الله، و يکی به باد و خاک سپرده در البروه - محمد علی اصفهانی
براندازى (فصل نهم)
براندازى OVERTHROW قرن آمريكائى تغيير رژيم ها از هاوائى تا عراق
استيفن كينزر STEPHEN KINZER
مترجم فريدون گيلانى FREIDOUN GILANI
gilani@f-gilani.com www.f-gilani.com
فصل نهم بوی گورستان يكی از افسران سی آی ا به نام , ايب , ، از نخستين كسانی بود كه پس از وارد شدن نام , آتلی فيليپس , در فهرست ستاد , لانگلی , ی ويرجينيا، در پائيز سال ۱۹۷٠ با او ملاقات كرد. فيليپس كه از ماموران كاركشته ی عمليات پنهانی بود، در ستاد لانگلی انتخاب شده بود تا در كارزار عليه سالوادورآلنده رئيس جمهوری منتخب شيلي، موتور سی آی ا را به حركت در آورد. برای پاشيدن تخم نفاق و ايجاد بحران ظرف چند هفته، و به اين اميد كه انقلاب يا كودتای نظامی واقع شود، خود ايب نام او را در نقشه منظور كرده بود. فيليپس كه در شيلی سردبير يكی از روزنامه ها بود و كشور را خوب می شناخت، گفت نسبت به عاقلانه بودن كوشش برای جلوگيری از به قدرت رسيدن آلنده، ترديد دارد. ضمنا، فكر نمی كند كه انجام چنين طرحی عملی باشد. و با كمال تعجب ديد كه ايب با نظر او موافق است. فيليپس گفت "من نمی فهمم چرا بايد دست به چنين كاری بزنيم ، تازه در حالی كه خودمان هم می دانيم كارساز نخواهد بود؟" ايب در پاسخ دادن تعلل كرد، و فقط گفت "فهم ؟ " بعد عينك دو ديدش را از چشم برداشت، با دستمال تميزش كرد، كمی به فكر فرو رفت و گفت : "چندی پيش، با "ديك هلمز" از ملاقاتی در شهر برمی گشتيم. در بازگشت، تقريبا نيم ساعت پشت راه بندان مانديم. فرصتی بود تا در باره ماموريت تازه ای كه به من داده بود حرف بزنيم. در پايان گفت و گو، به هلمز گفتم من نمی فهمم. می دانی هلمز چه جوابی به من داد؟ نگاهی به من كرد و گفت: ايب ، من آموخته ام كه فقط يك چيز را بفهمم. من بايد ياد می گرفتم كه رئيس جمهوری را بفهمم. بنابراين، تا زمانی كه بفهمی رئيس جمهوری چه دستوری داده است، فكر می كنم ضرورتی نداشته باشد چيز ديگری را بفهمی., كودتا در ايران، گواتمالا، ويتنام جنوبی و شيلي، جملگی , اقدامی بودند كه دستورشان را رئيس جمهوری صادر كرده بود. , هيچ يك از اين عمليات پنهاني، مبتنی بر مشورت و تصميم جمعی صورت نپذيرفتند. رئيس جمهوري، وزرای كابينه، مشاوران شورای امنيت ملي، و مديران سی آی ا ، اين عمليات را تصويب كرده بودند. مجوز موافقت آن ها را هم قانون ۱۹٤۷ كه بر اساس آن سازمان اطلاعات مركزی ايالات متحده ( CIA ) تشكيل شده بود ، به آنان می داد . بنا به اين قانون، چنين اقداماتی , وظايف مرتبط با اطلاعاتی كه شورای امنيت ملی را تحت تاثير قرار می داد. , تلقی می شدند. بنابراين، نه قاچاقی بود ، نه نيازی به مشورت عمومي، اطلاع ملی و تصميم جمعی داشت. اولين چيزی كه وجه مشترك اين كودتا ها بود، آن بود كه رهبران آمريكائي، عمليات را آگاهانه، با كمال ميل، به صورت عمدي، و مطابق با قوانين ايالات متحده به پيش بردند. سناتور , بری گولد واتر , نماينده آريزونا، پس از آن كه كوس رسوائی سی آی ا را به خاطر انجام اين كودتاها در كوی و برزن زدند، گفت , انگشت اشاره را بايد به سمت رئيس جمهوری دراز كرد، نه گروه های اطلاعاتی . ,
از تجربه خونين کودتای 28 مرداد بياموزيم - توفان
۱۳۸۷ مرداد ۲۳, چهارشنبه
اطلاعات مختصری در باره فرهنگستان های زبان فارسی
فرهنگستان اول:
فرهنگستان ایران نام نهادی بود که در دوره رضاشاه برای اصلاح زبان و خط فارسی تشکیل شد و تا سال ۱۳۳۳ فعالیت کرد. آن را «فرهنگستان اول» نیز نامیدهاند.
وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه اساسنامه فرهنگستان را در شانزده ماده تنظیم کرد که به تصویب هیئت وزرا رسید. در ۲۹ اردیبهشت ۱۳۱۴، رضاشاه فرمان تشکیل فرهنگستان ایران را صادر کرد. ریاست فرهنگستان، به ترتیب، برعهده این اشخاص بود: محمدعلی فروغی (اردیبهشت ۱۳۱۴)، حسن وثوق (آذر ۱۳۱۴)، علیاصغر حکمت (اردیبهشت ۱۳۱۷)، اسماعیل مرآت (مرداد ۱۳۱۷)، عیسی صدیق اعلم (مهر ۱۳۲۰)، بار دیگر محمدعلی فروغی (آذر ۱۳۲۰) و حسین سمیعی (ادیبالسلطنه) (۱۳۲۱).
اعضای پیوسته فرهنگستان عبارت بودند از: ملکالشعرای بهار، علیاکبر دهخدا، محمدعلی فروغی، ابوالحسن فروغی، سعید نفیسی، سید نصرالله تقوی، رضازاده شفق، بدیعالزمان فروزانفر، علیاصغر حکمت، عبدالعظیمخان قریب، گلگلاب، رشید یاسمی، رهنما، ادیبالسلطنه سمیعی، صدیق اعلم، عصار، فاطمی، قاسم غنی، ابراهیم پورداوود، عباس اقبال آشتیانی، محمد حجازی، محمد قزوینی، محمد تدین، مسعود کیهان، جلال همایی، غلامعلی رعدی آذرخشی، احمد بهمنیار، حسنعلی مستشار، سرهنگ مقتدر، مصطفی عدل، علیاکبر سیاسی، محمود حسابی.
اعضای وابسته فرهنگستان عبارت بودند از: محمدعلی جمالزاده، فخر ادهم، کریستنسن (دانمارک)، هانری ماسه (فرانسه)، یان ریپکا (چکسلواکی)، منصور بیک فهمی، علی بیک الجارم، محمد رفعت پاشا (مصر)، آرتر پوپ (آمریکا)، محمد اقبال (پاکستان)، ربتس وپولووسکی (روسیه)، ر.ا.نیکلسون (انگلستان)، هادی حسن و محمد حسنین هیکل (مصر).
گروههای فرهنگستان ایران عبارت بودند از: گروه لغت، گروه دستور، گروه اصطلاحات پیشه، گروه کتب قدیم، گروه اصطلاحات ولایتی، گروه راهنما، گروه خط. بعد از مدتی این گروههای هفتگانه به گروههای ششگانه زیر تغییر یافت: گروه فرهنگ فارسی و واژهگزینی و گردآوری واژهها، گروه دستور زبان، گروه جغرافیا، گروه دستور، گروه لغت، گروه کتب قدیم.
بیشتر کوشش فرهنگستان صرف انتخاب معادل برای اصطلاحها و واژگان خارجی شد.
فرهنگستان ایران، در بهمن ۱۳۱۵ نظامنامهای برای "بازبینی در اصطلاحات علمی" تصویب و در آن راه و روش ضوابط معادلیابی را تعیین کرد. عملکرد فرهنگستان در این حوزه موفقیتآمیز و نتایج مصوبات آن از اقبال عمومی خوبی برخوردار شد. اما برخی اعضای برجسته آن، چون اعتقادی به واژهسازی نداشتند، نیازی به فعالیت پیگیر احساس نکردند. کمیسیونهایی نیز که برای تهیه فرهنگ و دستور زبان و مطالعه در اصطلاحهای جغرافیایی و نشر متون قدیم در آن تشکیل یافت، دستاورد قابل توجهی نداشت. رفتهرفته فرهنگستان اول دچار رکود شد و موقتاً در ۱۳۱۷ به مدت یک هفته منحل گردید و، پس از بازگشایی مجدد، تا ۱۳۲۰، به ریاست اسماعیل مرآت فعالیت داشت.
از ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲، کار زبانپیرایی و واژهسازی فرهنگستان متوقف شد و فعالیت آن سازمان بیشتر جنبه ادبی و تحقیقی داشت. فرهنگستان ایران رسماً در سال ۱۳۳۳ تعطیل شد.
از عملکردهای این فرهنگستان، به تصویب رساندن ۲۰۰۰ واژه تا سال ۱۳۲۰ بود. همچنین نامه فرهنگستان در سال ۱۳۲۲ منتشر شد. از این نشریه، به سردبیری حبیب یغمائی، در سال اول چهار شماره، در سال دوم (۱۳۲۴) دو شماره، در سال سوم دو شماره، در سال چهارم یک شماره و در سال پنجم (۱۳۲۶) یک شماره منتشر شد. تأسیس انجمن ادبی فرهنگستان به ریاست ملکالشعرای بهار و تشکیل کمیسیونهای زبانشناسی، باستانشناسی، قواعد و دستور زبان، تئاتر، موسیقی و ترانهها نیز از جمله فعالیتهای دیگر این دوره بوده است.
فرهنگستان دوم:
فرهنگستان دوم كه در سال ۱۳۴۷ با هشدار «محمد مقدم» استاد و پايه گذار گروه آموزشى زبان شناسى در برابر هجوم واژه هاى بيگانه تأسيس شد. توانست همراه با فرهنگستان اول تا سال ۱۳۵۱ مجموعاً ۶۶۵۰ واژه فارسى را در برابر واژه هاى بيگانه پيشنهاد كند. در فرهنگستان دوم نيز هم چنان گروه واژه گزينى مهم ترين وظيفه فرهنگستان را بر عهده داشت و از ۹ كميسيون علمى و فنى، پزشكى و كشاورزى، زبان و ادب، تاريخ و فلسفه و علوم اجتماعى و تربيتى روان شناسى، هنرهاى زيبا، ارتش، اقتصاد، بازرگانى، حقوق و علوم ادارى و سياسى و جغرافيا تشكيل مى شد. اين فرهنگستان پس از پيروزى انقلاب اسلامى نيز مدت كوتاهى فعال بود تا اين كه در سال ۱۳۶۰ با ادغام ۱۱ مركز و سازمان تحقيقاتى كه فرهنگستان دوم نيز جزو آن بود، «مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگى» پديد آمد و بار ديگر فرهنگستان كنونى از دل آن مجموعه جدا شد و هدايتى مستقل پيدا كرد. گويش شناسى گروه گويش شناسى كه اكنون به عنوان يكى از گروه هاى مهم فرهنگستان در حال مطالعه و پژوهش است از همان ابتداى فعاليت مؤسسه مطالعات تحقيقات فرهنگى به عنوان يكى از محورهاى كار مورد توجه بوده است، به گونه اى كه مى توان گفت برنامه واژه گزينى و بررسى و مطالعات گوناگون درباره زبان ها و گويش هاى ايرانى دو برنامه اصلى و تمامى فعاليت اين مركز به شمار مى آمده است .
فرهنگستان سوم:
فرهنگستان زبان و ادب فارسی یکی از سازمانهای دولتی ایران است که بر اساس اساسنامهاش برای «حفظ قوت و اصالت زبان فارسی»، «پروردن زبانی مهذب و رسا» برای بیان اندیشهها، «رواج زبان و ادب فارسی»، و «ایجاد نشاط و بالندگی در زبان فارسی» ایجاد شدهاست. فعالیت اصلی این فرهنگستان که در ۲ مرداد ۱۳۶۹ خورشیدی (۲۴ ژوئیهٔ ۱۹۹۰ میلادی) تأسیس شد، انتخاب معادل فارسی (واژهگزینی) برای واژههای زبانهای خارجی بودهاست.
اولین رئیس این فرهنگستان حسن حبیبی بود که همزمان معاون اول رئیس جمهور ایران هم بود. دومین رئیس غلامعلی حداد عادل بود که در اواخر دوران ریاستش بر این فرهنگستان به ریاست مجلس شورای اسلامی نیز انتخاب شد. مدتی پس از انتخاب حداد عادل به ریاست مجلس، مجدداً حسن حبیبی به ریاست فرهنگستان انتخاب شد.
عضویت در این فرهنگستان مادامالعمر است، مگر در حالتی که عضوی استعفا کند، به علت غیبت زیاد مستعفی شناخته شود، یا «به دلیل سلب صلاحیت اخلاقی» عزل شود. اعضای این فرهنگستان عمدتاً ایرانی هستند ولی اعضایی از تاجیکستان و افغانستان نیز در این فرهنگستان عضویت داشتهاند یا دارند.
در فرهنگستان سوم از سال ۱۳۷۱ و با طرح «واژه نامه مشترك گويش هاى ايرانى» هويتى نو يافته زير نظر خانم دكتر «بدر الزمان قريب» فعال است. يكى از سه پژوهشگر گروه گويش شناسى با اشاره به واژه نامه مشترك گويش هاى ايرانى مى گويد: «در اين واژه نامه در برابر هر واژه فارسى، معادل آن در حدود هفتاد گويش ايرانى نو قرار داده شده است كه برخى از اين گويش ها عباتند از: آرانى، آشتيانى ، ابوزيدآبادى، افترى، اناركى، بختيارى، بستكى، بلوچى، بهدينى، تاتى، تالشى، تفرشى، خوانسارى، خورى، دوانى، راجى، سرخه اى، سمنانى، سنگسرى، شهميرزادى، قائنى، كردى، گيلكى، لاستانى، لاسگردى، لرى، لكى، مازندرانى، نائينى، و فسى، هرزنى و..... كه واژه هاى گردآورى شده همه اين گويش ها به تدريج به برنامه نرم افزار رايانه اى سپرده مى شود.» وى از طرح ديگرى نيز به نام طرح «بانك اطلاعاتى گويش شناسى ايران» نام مى برد كه بر اساس آن گويش هاى نقاط مختلف كشور منطقه به منطقه گردآورى خواهد شد:«اولين منطقه مورد مطالعه در اين طرح استان فارس است كه از نظر فراوانى گويش و در عين حال گوناگونى آن ها مورد توجه مى باشد. شيوه تحقيق نيز به شكل ميدانى بوده است كه با پرسشنامه هاى موضوعى عمده واژه هاى پايه ضبط و ثبت مى گردد. اين پرسشنامه ها در ۱۵ موضوع از جمله واژگان اجزاى بدن، ابزار و وسايل خانه، آفات و بيمارى ها و........طبقه بندى شده كه با تكميل هر يك از آن ها ۲۳۰۰ واژه و ۱۰۰ جمله به دست مى آيد همچنين با توجه به نكات دستورى مى توان در اين پرسشنامه ها به ساختار گويش هاى مورد مطالعه پى برد.»
هم اكنون در كتاب خانه فرهنگستان ۹۶ هزار جلد كتاب به زبان هاى گوناگون، عموماً در حوزه زبان و ادب فارسى وجود دارد. اين كتاب خانه هم چنين داراى مجموعه هاى نفيس و تخصصى از جمله مجموعه كتاب هاى شادروان «دكتر ماهيار نوابى» شادروان دكتر«احمد تفضلى» شادروان دكتر «مصطفى مقربى» و شادروان دكتر «سيد ابوالقاسم انجوى شيرازى» است كه اين مجموعه ها هر كدام در حوزه خود منحصر به فرد هستند. انتشارات فرهنگستان نيز تا كنون واژه نامه ها ، فرهنگ نامه ها، و مجموعه مقالاتى چاپ و منتشر نموده كه هريك در جاى خود داراى ارزش بسيارى هستند كه از آن جمله مى توان به چند نمونه زير اشاره كرد: نگاهى به گويشنامه هاى ايرانى، مجموعه مقالات هم انديشى واژه گزينى، فرهنگ زرقان، دانشنامه زبان و ادب فارسى در شبه قاره هند (جزوه اول) كتاب شناسى دستور زبان فارسى، دستور خط فارسى، شيوه نامه ضبط اعلام معرفى زبان ها و گويش هاى ايرانى، كتاب شناسى گويش هاى ايرانى، واژه هاى علوم دامپزشكى، واژه هاى هنرهاى تجسمى، واژه هاى مخابرات و....... .
آنچه در طول عمر سه فرهنگستان در بين صاحب نظران چالش برانگيز بوده بيشتر به تعريف فرهنگستان، حيطه مسئوليت و وظايف آن بر مى گردد. دوباره بايد تأكيد كرد به علت شرايط خاص زبان و ادبيات فارسى در مقابل هجوم زبان، فرهنگ و تكنولوژى غرب كه پس از انقلاب مشروطه صورت و سرعت خاصى به خود گرفت. در تمام اين سال ها تنها تصورى كه از فرهنگستان وجود داشته و تنها انتظارى كه از آن مى رفته مركزى در حد تصويب واژگان جايگزين بوده است كه در مقاطعى از تاريخ با اقبال عمومى رو به رو و در مراحلى نيز به مضحكه تبديل شده است. اين موضوع اگر چه يكى از مهمترين وظايف فرهنگستان نيز هست اما حيطه واقعى در فرهنگستان بسى والاتر از اين جايگاه است به گونه اى كه در هر سه دوره نيز واژه گزينى تنها به عنوان يكى از گروه هاى اين مركز فعاليت نموده است. شايد يك سوى بحث نيز به خود فرهنگستان برگردد كه در هر مقطعى وظايف خاصى را براى خود تعريف كرده و يا مأموريت خاصى به آن محول شده است
گردآورنده: فرامرز خرد
مرداد1387
منبع: گوگل فارسی