طراحان و مجریان کودتای ۲۸ مرداد را بشناسیم (۲)
a ( بخش پایانی )
دکتر پرویز داورپناه
اکنون که فسانه می شوی ای بخرد // افسانهء نیک شو نه افسانهء بد
« . . . به من گناهان زیادی نسبت دادند ولی من خود می دانم که یک گناه بیشتر ندارم و آن این است که تسلیم بیگانگان نشده و دست آنها را از منابع طبیعی ایران کوتاه کردم و در تمام مدت زمامداری در سیاست خود یک هدف داشتم و آن این بود که ملت ایران بر مقدرات خود مسلط شود . . . »
دکتر مصدق در دادگاه فرمایشی سلطنت آباد
سرهنگ نجاتی در کتاب کودتای بیست و هشت مرداد سی و دو به معرفی ایرانیانی می پردازد که در کودتای 25 و 28 مرداد 1332 با عوامل جاسوسی انگلستان و آمریکا ارتباط مستقیم داشته اند و یا در اجرای عملیات
« آژاکس» همکاری و شرکت کرده اند.
ارتباط ایرانیان با سازمانهای جاسوسی
دسته اول:
که با سازمان «سیا» و«اینتلیجنت سرویس» و شخص کرمیت روزولت مستقیما" ارتباط داشته اند عبارتند از:
محمد رضا پهلوی ـ سرلشگر فضل الله زاهدی ـ اشرف پهلوی ـ اردشیر زاهدی ـ سرتیپ هدایت الله گیلانشاه ـ سرهنگ عباس فرزانگان ـ سرهنگ نعمت الله نصیری ـ نصرالله انتظام ـ حبیب الله رشیدیان ـ اسدالله رشیدیان ـ ارنست پرون.
دسته دوم :
محمد رضا پهلوی ـ سرلشگر فضل الله زاهدی ـ اشرف پهلوی ـ اردشیر زاهدی ـ سرتیپ هدایت الله گیلانشاه ـ سرهنگ عباس فرزانگان ـ سرهنگ نعمت الله نصیری ـ نصرالله انتظام ـ حبیب الله رشیدیان ـ اسدالله رشیدیان ـ ارنست پرون.
دسته دوم :
نظامیانی هستند که با جوگودوین یکی از معاونان کرمیت روزولت مربوط بوده اند. اسامی این افراد بشرح زیر است :
سرتیپ باتمانقلیچ ـ سرهنگ حسن اخوی ـ سرتیپ محمد دفتری ـ سرهنگ زند کریمی ـ سرهنگ شهربانی حمیدی ـ سرتیپ دادستان ـ سرهنگ اسکندر آزموده ـ سرتیپ سیاسی ـ سرهنگ فرهنگ خسروپناه ـ سرهنگ منصورپور ـ سرهنگ تیمور بختیار ـ سرهنگ روحانی.
دسته سوم افسرانی هستند که با افراد دسته اول و دوم ارتباط داشته اند و یا به نحوی در عملیات اجرائی مشارکت یا مداخله کرده اند. اسامی این افراد بشرح زیر است :
سرهنگ هادی کسرائی ـ سرهنگ قره نی ـ سرگرد مبصر ـ سرگرد حسین فردوست ـ سرگرد شهربانی فضل الله مقدم ـ ستوان قادری ـ سرگرد کاوسی ـ سرگرد رکنی ـ سروان شقاقی ـ سرگرد سپهر ـ سروان سپهر ـ ستوان اسکندری ـ ستوان آزمون ـ ستوان نراقی ـ ستوان جعفربای ـ ستوان ریاحی ـ سرگرد خیرخواه ـ ستوان جهان بینی ـ سروان صاعدی ـ سرگرد امان الله صفائی.
گذشته از افراد بالا، اشخاص دیگری نیز بوده اند که دانسته یا ندانسته با کودتاچیان، همکاری داشته اند ولی چون نقش کم اهمیتی عهده دار بوده اند، ناشناس مانده اند. (3)
ارتباط و ملاقات فضل الله زاهدی با ایرانیان در مخفیگاه
اردشیر زاهدی در چند صفحه از کتاب : «طوفان در راه» نوشتهء سیاوش بشیری، که در خارج از کشور انتشار یافته، خاطرات خود را در روزهای 25 تا 28 مرداد 1332 شرح داده است.
اردشیر زاهدی گفته است که در آن روزها، پدرش سرلشگر فضل الله زاهدی، با افراد زیر، در مخفیگاه های خود که آخرین آن، باغ مصطفی مقدم بوده، ارتباط و ملاقات داشته است. اسامی این افراد بشرح زیر است :
پرویز یارافشار ـ کی نژاد ـ نراقی ـ مهندس ابوالقاسم زاهدی ـ دکتر سعید حکمت ـ دکتر پیرنیا ـ سیف افشار ـ سهرابی ـ کاشانیان ـ حائری زاده ـ عبدالرحمن فرامرزی ـ مهندس شاهرخشاهی ـ پور سرتیپ ـ الموتی (سردبیر روزنامه داد) ـ سرهنگ خواجه نوری ـ سرهنگ نوابی
( نقل از کتاب « طوفان در راه » صفحه 238 ـ 275 )
سرتیپ باتمانقلیچ ـ سرهنگ حسن اخوی ـ سرتیپ محمد دفتری ـ سرهنگ زند کریمی ـ سرهنگ شهربانی حمیدی ـ سرتیپ دادستان ـ سرهنگ اسکندر آزموده ـ سرتیپ سیاسی ـ سرهنگ فرهنگ خسروپناه ـ سرهنگ منصورپور ـ سرهنگ تیمور بختیار ـ سرهنگ روحانی.
دسته سوم افسرانی هستند که با افراد دسته اول و دوم ارتباط داشته اند و یا به نحوی در عملیات اجرائی مشارکت یا مداخله کرده اند. اسامی این افراد بشرح زیر است :
سرهنگ هادی کسرائی ـ سرهنگ قره نی ـ سرگرد مبصر ـ سرگرد حسین فردوست ـ سرگرد شهربانی فضل الله مقدم ـ ستوان قادری ـ سرگرد کاوسی ـ سرگرد رکنی ـ سروان شقاقی ـ سرگرد سپهر ـ سروان سپهر ـ ستوان اسکندری ـ ستوان آزمون ـ ستوان نراقی ـ ستوان جعفربای ـ ستوان ریاحی ـ سرگرد خیرخواه ـ ستوان جهان بینی ـ سروان صاعدی ـ سرگرد امان الله صفائی.
گذشته از افراد بالا، اشخاص دیگری نیز بوده اند که دانسته یا ندانسته با کودتاچیان، همکاری داشته اند ولی چون نقش کم اهمیتی عهده دار بوده اند، ناشناس مانده اند. (3)
ارتباط و ملاقات فضل الله زاهدی با ایرانیان در مخفیگاه
اردشیر زاهدی در چند صفحه از کتاب : «طوفان در راه» نوشتهء سیاوش بشیری، که در خارج از کشور انتشار یافته، خاطرات خود را در روزهای 25 تا 28 مرداد 1332 شرح داده است.
اردشیر زاهدی گفته است که در آن روزها، پدرش سرلشگر فضل الله زاهدی، با افراد زیر، در مخفیگاه های خود که آخرین آن، باغ مصطفی مقدم بوده، ارتباط و ملاقات داشته است. اسامی این افراد بشرح زیر است :
پرویز یارافشار ـ کی نژاد ـ نراقی ـ مهندس ابوالقاسم زاهدی ـ دکتر سعید حکمت ـ دکتر پیرنیا ـ سیف افشار ـ سهرابی ـ کاشانیان ـ حائری زاده ـ عبدالرحمن فرامرزی ـ مهندس شاهرخشاهی ـ پور سرتیپ ـ الموتی (سردبیر روزنامه داد) ـ سرهنگ خواجه نوری ـ سرهنگ نوابی
( نقل از کتاب « طوفان در راه » صفحه 238 ـ 275 )
نقش شاه و اشرف در کودتا
کارهای تشکیلاتی کودتاگران بدون همکاری مستقیم و فعال دربار ممکن نبود. هم محمد رضا شاه و هم خواهر او اشرف پهلوی در جریان جزئیات کارها قرار داشتند.
(5)به نوشته ی محقق آمریکایی مارک گازیوروفسکی ستاد کودتا هم با نظامیان و اوباش در ارتباط بود و هم اینکه از مدتها پیش از 28 مرداد با کمک عوامل شان در روزنامه ها جنگ روانی به راه انداخته بودند. طبق گزارش رسمی سازمان سیا، عوامل مستقیم که خریداری شده بودند در روزنامه ها و اعلامیه های جعلی وانمود می کردند که مصدق دست در دست حزب توده در کار برانداختن دین مردم است.( 15 )
مامور دیگر سیا، نورمن شوارتسکف بود که با مبالغى پول نقد به بهانه ماموريت در لبنان و مصر و پاكستان وارد ايران شد و با شاه ملاقات كرد.
اسدالله رشيديان رابط انگليسى برنامه نيز با شاه ملاقاتى داشت و از طريق او به شاه پيام داده شد كه آمريكا و انگليس قصد كودتا دارند و وحشتى از اين كار ندارند. شاه با تكان دادن سر با او موافقت كرد و رشيديان همچنان ادامه داد كه افسر جوان فرمانده كودتا (روزولت) نيز قصد ديدار او را دارد. شاه با وحشت اظهار نگرانى كرد و درخواست كرد كه اين ديدار محرمانه باشد تا ديگران به اين قضيه پى نبرند و به مصدق گزارش ندهند.(12)
ديدارى كه بعدها در يك شب در اتومبيل روى داد و روزولت زيرپتويى پنهان و در همان حال با شاه مذاكره كرد.
دو کودتا و سه روز سرنوشت ساز
دستور كودتا از طرف چرچيل و آيزنهاور صادر شده بود. اولى به خاطر انتقام ملى شدن صنعت نفت و دومى به خاطر ترس از حاكم شدن كمونيسم بر ايران، اين بازى را طراحى كرده بودند.
غروب روزبیست و چهار مرداد سی و دو گروهى از افسران سيا در ويلاى امنى در تهران گردهم آمدند. قرار بود در نيمه شب آن روز رمز عمليات آژاكس با عنوان «حالا دقيقاً نيمه شب است» به صورت رمز از راديو بى بى سى اعلام شود.
عمليات آژاكس در 4 مرحله انجام مى شد:
1- تبليغات منفى در مساجد، جرايد، خيابان ها عليه مصدق
2 - خلع مصدق از نخست وزيرى با فرمان شاه
3 - تظاهرات گروه هاى اوباش به نفع شاه و سلطنت
4 - اعزام فرماندهان نظامی پادگانهای کرمانشاه و اصفهان با تانک به تهران، ظاهر كردن پيروزمندانه سرلشگر زاهدى به عنوان نخست وزير از طرف شاه در میان اوباش.شاه در اوايل كار نسبت به اين برنامه دودل بود. اما بعد با فشار كشورهاى اجراكننده اين طرح آن را پذيرفت و از تهران خارج شد و استراحتگاه رامسر را انتخاب كرد تا بتواند از طريق باند موقت شمال در صورت شكست برنامه از ايران خارج شود و به بغداد پرواز كند. (1) (3 )
روزولت با فرستادن نصيرى به رامسر امضا و تاييد او را براى اجراى برنامه گرفت. در آخرين دقايق روز 23 مرداد تمام كمبودها و كسرى هاى برنامه جبران شد و حتى مبلغ پنج ميليون دلار از طرف سيا در اختيار گروه قرار گرفت تا بعد از اجرا و قرار گرفتن زاهدى در اختيار او قرار داده شود. در آن زمان خزانه دولت تهى از پول بود و نخست وزير جديد نياز به كمك مالى داشت.
سرهنگ نعمت الله نصيرى مامور ابلاغ فرمان عزل مصدق از نخست وزيرى بود. در شب 24 مرداد همزمان با شروع عمليات سرهنگ نصيرى براى دستگيرى سرلشگر رياحى به منزل او رفت. اما موفق نشد. روزولت با وحشت از اين جريان، متوجه شد که برنامه لو رفته است. با وجود اين آنها جا نزدند و نصيرى به طرف منزل نخست وزير در خيابان كاخ مراجعه كرد تا حكم بركنارى او را نشان دهد و بازداشتش كند. اما برخلاف خانه رياحى، در منزل نخست وزير اتفاق ديگرى افتاد. اتفاقى كه نفس را در سينه گروه « آژاكس» حبس كرد. گروهى از افسران وفادار به مصدق در حياط خانه پنهان و منتظر نصيرى بودند كه به محض ورود، دستگيرش كردند. عمليات شكست خورده بود. سرلشگر رياحى لباس هاى نصيرى را از تنش درآورد و او را تحويل بازداشتگاه نظامى داد.
روزولت در سفارت آمريكا و شاه در ويلاى رامسر منتظر نتيجه بودند. نتيجه اى كه در روز 25 مرداد از راديو به عنوان يك خبر فوق العاده اعلام گردید. برنامه با مارش نظامى از راديو اعلام شد. گوينده راديو با صدايى پرصلابت از شكست كودتاى شاه و عوامل خارجى خبر مى داد. روزولت در سفارت دچار وحشت شد و شاه نيز با بيدار كردن ثريا در آن ساعات اوليه بامداد به دنبال راه فرار بود. او توانست به همراه همسرش و سرهنگ خاتم و كامبيز آتاباى پيشكارش قبل از رسيدن نيروهاى نظامى مسئول دستگيرى اش از طريق يك هواپيماى سسنا به بغداد پرواز كند. بعد از دستگيرى چند توطئه گر در تهران اوضاع شهر به روال طبيعى برگشت و مردم خوشحال و شادان به خيابان ها ريختند و شعار و فرياد زنده باد مصدق سردادند، شرايطى كه خيلى زود با تسويه حساب هاى شخصى و گروهى و حزبى درهم آميخت و اوضاع را به نفع كودتاگران عوض كرد.
2 - خلع مصدق از نخست وزيرى با فرمان شاه
3 - تظاهرات گروه هاى اوباش به نفع شاه و سلطنت
4 - اعزام فرماندهان نظامی پادگانهای کرمانشاه و اصفهان با تانک به تهران، ظاهر كردن پيروزمندانه سرلشگر زاهدى به عنوان نخست وزير از طرف شاه در میان اوباش.شاه در اوايل كار نسبت به اين برنامه دودل بود. اما بعد با فشار كشورهاى اجراكننده اين طرح آن را پذيرفت و از تهران خارج شد و استراحتگاه رامسر را انتخاب كرد تا بتواند از طريق باند موقت شمال در صورت شكست برنامه از ايران خارج شود و به بغداد پرواز كند. (1) (3 )
روزولت با فرستادن نصيرى به رامسر امضا و تاييد او را براى اجراى برنامه گرفت. در آخرين دقايق روز 23 مرداد تمام كمبودها و كسرى هاى برنامه جبران شد و حتى مبلغ پنج ميليون دلار از طرف سيا در اختيار گروه قرار گرفت تا بعد از اجرا و قرار گرفتن زاهدى در اختيار او قرار داده شود. در آن زمان خزانه دولت تهى از پول بود و نخست وزير جديد نياز به كمك مالى داشت.
سرهنگ نعمت الله نصيرى مامور ابلاغ فرمان عزل مصدق از نخست وزيرى بود. در شب 24 مرداد همزمان با شروع عمليات سرهنگ نصيرى براى دستگيرى سرلشگر رياحى به منزل او رفت. اما موفق نشد. روزولت با وحشت از اين جريان، متوجه شد که برنامه لو رفته است. با وجود اين آنها جا نزدند و نصيرى به طرف منزل نخست وزير در خيابان كاخ مراجعه كرد تا حكم بركنارى او را نشان دهد و بازداشتش كند. اما برخلاف خانه رياحى، در منزل نخست وزير اتفاق ديگرى افتاد. اتفاقى كه نفس را در سينه گروه « آژاكس» حبس كرد. گروهى از افسران وفادار به مصدق در حياط خانه پنهان و منتظر نصيرى بودند كه به محض ورود، دستگيرش كردند. عمليات شكست خورده بود. سرلشگر رياحى لباس هاى نصيرى را از تنش درآورد و او را تحويل بازداشتگاه نظامى داد.
روزولت در سفارت آمريكا و شاه در ويلاى رامسر منتظر نتيجه بودند. نتيجه اى كه در روز 25 مرداد از راديو به عنوان يك خبر فوق العاده اعلام گردید. برنامه با مارش نظامى از راديو اعلام شد. گوينده راديو با صدايى پرصلابت از شكست كودتاى شاه و عوامل خارجى خبر مى داد. روزولت در سفارت دچار وحشت شد و شاه نيز با بيدار كردن ثريا در آن ساعات اوليه بامداد به دنبال راه فرار بود. او توانست به همراه همسرش و سرهنگ خاتم و كامبيز آتاباى پيشكارش قبل از رسيدن نيروهاى نظامى مسئول دستگيرى اش از طريق يك هواپيماى سسنا به بغداد پرواز كند. بعد از دستگيرى چند توطئه گر در تهران اوضاع شهر به روال طبيعى برگشت و مردم خوشحال و شادان به خيابان ها ريختند و شعار و فرياد زنده باد مصدق سردادند، شرايطى كه خيلى زود با تسويه حساب هاى شخصى و گروهى و حزبى درهم آميخت و اوضاع را به نفع كودتاگران عوض كرد.
(1)تا قبل از آن روزولت با ياس و نااميدى فراوان طى تلگرافى به دولت متبوعش خبر از شكست كودتا داد.
پاسخ به او يك دوراهى بود: «يا برگرد و يا راه را با همان وضع ادامه بده»
(2). روزولت فهميده بود كه سرنوشت حكومت مصدق در خيابان ها تعيين مى شود. او نقشه اش را طورى طراحى كرد كه هر دو گروه طرفدار و مخالف در يك زمان به خيابان ها بيايند. آنچه اهميت داشت اغتشاش و هرج و مرج حاكم بر تهران بود. ملى گرايان و توده ای ها به خيابان ها ريختند. عكس هاى شاه پاره و مجسمه هاى رضاشاه به پائين آورده شد. به دستور مصدق حضور افراد و احزاب و تظاهرات ممنوع شد و شهربانى و ارتش مامور سركوب شدند.
(1 ) محمدرضاشاه بعد از رسيدن به بغداد و اطمينان از شكست كودتا به سوى رم رفت و در هتل اقامت گزيد. در تهران روزولت با كمك رشيديان و گيلانشاه و زاهدى به مدد اسكناس هاى خود، جمعيت قابل ملاحظه اى را جمع كرد و در روز چهارشنبه 28 مرداد 1332 تظاهرات عظيمى را به نفع سلطنت ترتيب داد.(8 )
جلب همکاری فرماندهان نظامی پادگانهای خارج از تهران
دستورالعمل بعدی، همراه ساختن سرهنگ تیمور بختیار فرمانده تیپ کرمانشاه و سرلشگر دولو فرمانده لشگر اصفهان برای همکاری در اجرای طرح کودتای دوم بود، زیرا بدون مداخله نظامیان، موفقیت در عملیات امکان نداشت.
جلب همکاری فرماندهان نظامی پادگانهای خارج از تهران
دستورالعمل بعدی، همراه ساختن سرهنگ تیمور بختیار فرمانده تیپ کرمانشاه و سرلشگر دولو فرمانده لشگر اصفهان برای همکاری در اجرای طرح کودتای دوم بود، زیرا بدون مداخله نظامیان، موفقیت در عملیات امکان نداشت.
اردشیر زاهدی و سرتیپ گیلانشاه در خاطرات خود نوشته اند :
« هدف از تماس با فرماندهان اصفهان و کرمانشاه این بود که سرلشگر زاهدی دولت قانونی خود را در یکی از شهرستانهای مذکور تشکیل داده و با اعلام استقلال واحدهای ارتشی و انتظامی کرمانشاه و اصفهان، سایر واحد های اهواز ، خرم آباد و کرمان را هم که در شاه دوستی آنها تردیدی نبود، با خود همدست کرده، جنوب را از مرکز مجزا کنیم و آنجا تکلیف دولت مصدق را تعین کرده، تهران را تصرف نمائیم.» (14 )
سرهنگ تیمور بختیار فرمانده تیپ کرمانشاه آمادگی خود را برای همکاری با کودتاچیان اعلام کرد.
(2 )تجهیز اراذل واوباش و چاقوکشان
تجهیز چاقوکشان و اوباش برای حمله به ادارات دولتی و تخریب و غارت روزنامه های ملی و ایجادترس و وحشت میان مردم بود.برادران رشیدیان عهده دار انجام این ماًموریت بودند.
شعبان جعفرى (بى مخ) و يارانش به عنوان جامعه ورزشكاران باستانى با عکس شاه در پيشاپيش اين جمعيت حركت مى كردند. با ممنوعيت احزاب، دار و دسته شعبان جعفرى توانستند به سرعت چهره شهر را به نفع خود عوض كنند و راديو را نيز تسخير نمايند. فرياد مرگ بر مصدق و زنده باد شاه حاكم بود. روزولت در انتظار خبر سقوط مصدق بود كه بعد از حمله به سوى خانه او و غارت اموال آن از راديو خوانده شد.
شاه نيز در رم با دريافت تلگرافى از سقوط مصدق باخبر شد.
سرلشگر زاهدى از مخفى گاه بيرون آمد و سوار بر تانك در خيابان هاى شهر شروع به مانور كرد. او با يك تانك به سوى راديو رفت تا در آنجا حكم نخست وزيرى اش را طى نطقى اعلام كند. كودتا پيروز شده بود. فرداى آن روز تمام مطبوعات بين المللى نوشتند:
« دولت مصدق طى كودتايى سقوط كرد و داستان اين كودتا چون رازى سرپوشيده تا سال ها افشا نخواهد شد تا زمانش برسد.» (1 ،2 )
سکوت شوروی در کودتای 28 مردادماه به حدی غیرمنتظره بود که ناظران بیطرف آنرا نوعی همکاری برای برانداختن دولت مصدق از سوی دو ابرقدرت، مورد بحث و تفسیر قرار دادند. (13)
« در سال ۱۹۵۳ امریکا نقش موثری در ترتیب دادن براندازی نخستوزیر محبوب ایران محمد مصدق داشت. دولت آیزنهاور معتقد بود که اقداماتش به دلایل استراتژیک موجهاند ولی آن کودتا آشکارا باعث پسرفت سیر تکامل سیاسی ایران شد و تعجبی ندارد که هنوز بسیاری از ایرانیان از این دخالت امریکا در امور داخلی آنان ناراحتاند. علاوه براین در ربع قرن بعد از آن ایالات متحده و غرب پیوسته از رژیم شاه حمایت کردند. دولت شاه هرچند کارهای زیادی برای پیشرفت اقتصادی ایران انجام داد ولی مخالفان خود را بیرحمانه سرکوب کرد. »
بعدا" پرزيدنت کلينتون هم به کودتای 28 مرداد اشاره کرد و ضمن ابراز تاسف از کودتا عليه حکومت قانونی دکتر مصدق از ملت ايران معذرت خواست. ( 7 )
کتمان کودتای 28 مرداد
« ای مرگ بر آن کسانی که بجای خدمت، خیانت بوطن را پیشه خود قرار می دهند.» دکتر محمّد مصدّق
اکنون گروهی در خارج از کشور، در ادامه خدمت به بیگانگان، با تحریف زندگینامهء دکتر مصدق (جلال متینی) و آسیب شناسی یک شکست (علی میرفطروس)، با انکار کودتای بیست و هشت مرداد، فکرمی کنند که می توان با بیان اشتباهات آن دوران، اصل ماجرا، یعنی کودتای آمریکائی ـ انگلیسی بیست و هشت مرداد را علیه ملت ایران و آزادی و دموکراسی در ایران کتمان کرد.
گرت ز دست بر آید به خلق نافع باش // چو آفتاب بهر کوه و دشت طالع باش
ساده اندیشانی که فکر می کنند بعلت وجود آزادی و احترام به دموکراسی بوده است که حکومت مضدّق سرنگون شد، باید دو نکته را از یاد نبرند :
اول آنکه حکومت مصدّق برای دموکراسی و استقلال بود نه دموکراسی و استقلال برای حکومت مصدّق.
دوم آنکه حکومت مصدّق پس از کسب پیروزیهای بزرگی برای مردم و با مردم در اثر یک کودتای آمریکائی ـ انگلیسی سرنگون شد وبه هیچ ننگی تن نداد.
حضور میلیونها تن در احمد آباد در اسفندماه 1357 نشانه سپاسگزاری ملتی از بزرگترین رهبر سیاسی تاریخ معاصر ایران بود که مردم نتوانسته بودند در سالیان دراز دیکتاتوری محمد رضا شاه چنین بزرگداشتی را که شایسته رهبر محبوبشان باشد از او بعمل آورند.
این ادامه راه مصدق است که با هر رژیم و شخصیتی که دست مردم را از امورشان کوتاه میکرد با سرسختی مبارزه کرد و به رزم آراء که به او گفته بود : « غیر از من کسی نیست که امروز اصلاحات بکند»
جواب داده بود:
« وای بحال مملکتی که مصلح آن منحصر بفرد باشد، چنانچه این مُصلح رفت تکلیف مردم چه میشود؟!» (3،9 )
کودتای بیست و هشت مرداد، دولت دکتر مصدق را ساقط کرد ولی اصالت نهضت ملی و درستی اعتقادات و هدفهای دکتر مصدق را باثبات رساند ونشان داد که نهضت ملی ایران و دکتر مصدق و یارانش بدون انحراف در خط مستقیم آزادی و استقلال ملت ایران باقی ماندند و تا ایثار جان از پای ننشستند و یک قدم پا به عقب نگذاشتند.
با نطق دکتر محمد مصدق در روز بیستم تیر ماه هزارو سیصد و سی درمجلس شورایملی به این نوشته خاتمه می دهم.
« اکنون آفتاب عمر من بلب بام رسیده و دیر یا زود باید براهی بروم که همه ناگزیر خواهند رفت ولی
چه زنده باشم و چه نباشم امیدوارم و بلکه یقین دارم که این آتش خاموش نخواهد شد و مردان بیدار کشور این مبارزهء ملی را آنقدر دنبال می کنند تا به نتیجه برسد. اگر قرار باشد در خانهء خود آزادی عمل نداشته باشیم و بیگانگان بر ما مسلط باشند و رشته ای بر گردن ما بگذارند و ما را به هر سوی که می خواهند بکشند مرگ بر چنین زندگی ترجیح دارد و مسلم است که ملت ایران با آن سوابق درخشان تاریخی و خدماتی که به فرهنگ و تمدن جهان کرده است هر گز زیر بار این ننگ نمی رود . . . »
منابع و مآخذ :
1 ـ هـمهء آدمهای شاه / استیون کینزرـ ترجمه منیژه شیخ جوادی (بهزاد) ـ نشر پیکان تهران 1382
2 ـ کودتا در کودتا / کرمیت روزولت ـ ترجمهء علی اسلامی ـ چاپ اول 1359 انتشارات جاما3 ـ جنبش ملی شدن صنعت نفت ايران و کودتای 28 مرداد1332/ سرهنگ غلامرضا نجاتی ـ شرکت انتشارتهران
4 ـ خاطرات و تاًلمات مصّدق / بقلم دکتر محمّد مصّدق ـ انتشارات علمی تهران
5ـ مصّدق / باهتمام علی جان زاده ـ انتشارات همگام تهران
6 ـ خواب آشفتهء نفت، دکتر مصّدق و نهضت ملی ايران / محمد علی موحد ـ نشر کارنامه تهران
7ـ مصّدق، برنامه مستند تلويزيونی در سه قسمت / آلما قوانلو ـ 1385 تصوير ايران لس آنجلس
8 ـ با مصدق و دکتر فاطمی ـ ناصر نجمی ـ چاپ اول 1368 ـ انتشارات معاصر
9 ـ من خاک پای اين ملتم / به کوشش پرويز داورپناه ـ در هشت شماره نيمروز لندن، بهار 1375
10 ـ دور کامل، نفت ـ آنتونی ایدن
11 ـ گزارش سیا / روزنامه نیویورک تایمز ـ يرواند آبراهاميان ـ مجلة علم و جامعه , نيويورك, تابستان 2001
12 ـ اسرار کودتا ـ اسناد سیا منتشره در نیویورک تایمز ـ ترجمه ی دکتر حمید احمدی
13 ـ ناسیونالیسم در ایران / ریچارد کاتم ـ ص.219
14 ـ پنج روز رستاخیز ملت ایران / منصور اتابکی ـ احمد بنی احمد ـ تهران 1337 ص.179
15 ـ مارک ج. گازيوروسکی / سياست خارجی امريکا و شاه ـ ترجمه جمشيد زنگنه
دکتر پرویز داورپناه ـ 28 مردادماه 1386
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر