همسر علي شريعتي به دانشجويان گفت: اين شهدا، شهداي در راه وطن هستند و اينكه برخي چيزهايي را به اينان نسبت ميدهند، همهاش دروغ است.در ابتداي اين مراسم علي خضريان عضو شوراي مركزي اتحاديه انجمنهاي اسلامي دانشجويان مستقل با درود و سلام به روح شهداي دانشجوي 16 آذر و ديگر شهداي دانشجو، اين روز را گرامي داشت و با تحليلي در خصوص اين حادثه گفت: 16 آذر ماه 1332 مطمئناً نقطه عطفي در جريان دانشجويي محسوب ميگردد و نميتوان تاريخ جريان دانشجويي را بدون نگاه به 16 آذر 1332 تصور كرد. وي افزود: جنبش دانشجويي در آن سال پس از اينكه با كودتاي 28 مرداد ماه 1332 نهضت ملي شدن صنعت نفت را در آستانه شكست ميديد اعتراضات خود را عليه دولت كودتا و نظام پهلوي آغاز كرد البته در اين ميان چند رخداد مهم موجب شد تا آتش خشم ملت و دانشجويان شعلهورتر گردد كه از آن جمله ميتوان به كمك 4/5 ميليون دلاري بخش فني وزارت امور خارجه آمريكا، برقراري ارتباط مجدد دولت استعمار پير انگليس با دولت كودتاي ايران، اعلام حكم 3 سال زندان مصدق در سوم آذرماه، همينطور اعلام خبر ورود نيكسون معاون اول رئيس جمهور وقت آمريكا به تهران و خبر دريافت دكتراي افتخاري وي در دانشكده حقوق دانشگاه تهران اشاره كرد. خضريان ادامه داد: دانشجويان از همان ابتداي سال تحصيلي مبارزات خود را عليه رژيم پهلوي شكل دادند كه نقطه فاجعهبار آن در تاريخ جنبش دانشجويي در روز 16 آذر ماه 1332 با به شهادت رسيدن سه تن از بهترين جوانان اين كشور يعني دانشجويان دانشكده فني دانشگاه تهران (شريعترضوي، بزرگنيا و قندچي) تاريخ جنبش دانشجويي مسلمان حركتي نو و آغازي خونبار براي هميشه در خود ثبت كرد. وي افزود: جنبش دانشجويي از آن پس بر اساس سه پايه استكبار ستيزي، عدالتخواهي و آرمانگرايي، اصالت و رفتار خود را تنظيم نموده و امروز نيز از آن عدول نكرده است. همچنين در اين مراسم محمدباقر خرمشاد معاون فرهنگي وزارت علوم ضمن گراميداشت ياد و خاطر سه شهيد دانشجو، آنان را سه فانوس دريايي ناميد كه در اقيانوس پرتلاطم جامعه آن زمان راه درست را نشان ميدادند و اين سه عزيز با درخشش خود به كشتي هاي مبارزين ساحل نجات و نشانه هايي را براي گم نكردن راه مبارزات دانشجويي نشان ميدهند. وي در ادامه با بيان اينكه من به عنوان يك معلم به خانوادههاي اين عزيزان كه در جمع ما حاضر هستند، تسليت و تبريك ميگويم، اظهار داشت: بگذاريد از زبان مرحوم شهيد علي شريعتي اينگونه بگويم؛ ايشان گفته بود تحمل بار سنگين شهادت اين سه دانشجو را چگونه تحمل كنم و ما امروز به شريعتي ميگوييم كه دكتر تو نتوانستي و به حق نتوانستي بار سنگين شهادت سه نفر از دانشجويان را بر دوش بكشي و ما امروز چگونه بار سنگين شهادت بيش از 300 هزار دانشجو را بر دوشهايمان تحمل كنيم و تو ميخواستي پيام آور آن سه باشي و ما امروز چگونه پيامآور اين شهدا باشيم.
۱۳۸۶ آذر ۱۶, جمعه
متن دست نوشتهي دكتر علي شريعتي به مناسبت بزرگداشت 16 آذر سال 1332
«اگر اجباري كه به زنده ماندن دارم نبود ، خود را در برابر دانشگاه آتش ميزدم ، همانجايي كه بيست و دو سال پيش ، « آذر » مان ، در آتش بيداد سوخت ، او را در پيش پاي « نيكسون » قرباني كردند! اين سه يار دبستاني كه هنوز مدرسه را ترك نگفته اند ، هنوز از تحصيلشان فراغت نيافته اند ، نخواستند - همچون ديگران - كوپن ناني بگيرند و از پشت ميز دانشگاه ، به پشت پاچال بازار بروند و سر در آخور خويش فرو برند. از آن سال ، چندين دوره آمدند و كارشان را تمام كردند و رفتند ، اما اين سه تن ماندند تا هر كه را مي آيد ، بياموزند ، هركه را ميرود ، سفارش كنند. آنها هرگز نميروند ، هميشه خواهند ماند ، آنها « شهيد » ند. اين « سه قطره خون » كه بر چهره ي دانشگاه ما ، همچنان تازه و گرم است. كاشكي مي توانستم اين سه آذر اهورائي را با تن خاكستر شده ام بپوشانم ، تا در اين سموم كه ميوزد ، نفسرَند! اما نه ، بايد زنده بمانم و اين سه آتش را در سينه نگاه دارم.»
اشتراک در:
پستها (Atom)