۱۳۹۴ آبان ۱۰, یکشنبه

بهرە جویی سپاه پاسداران از فقر روستاییان و اعزام آنها بە جنگ سوریە

تصویر

سپاه پاسداران با استفاده از نیروهای بومی عضو سپاه در مناطق محروم و کم برخوردار اقدام به تطمیع و دعوت جوانان روستایی “بی کار” و “فقیر” برای شرکت در “دوره های آموزشی” و آمادگی برای “اعزام به سوریه” کرده است.

بنابر اظهارات منابعی که بستگان نزدیک آنها وارد این برنامه شده اند اکنون یک گروه ۲۵ نفری متشکل از جوانان منطقه فنوج و نیکشهر روز چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴ در ۴ دستگاه خودرو نظامی به تهران رسیده اند و طی تماس تلفنی که با بستگان خود داشته اند گفته اند که هم اکنون برای “آموزش” در یک پادگان نظامی هستند.

این منابع مسیر سفر نیروهای جذب شده را ابتدا زاهدان و از آن پس تهران عنوان کردند اما اطلاع دقیقی از نام و محل پادگان های سپاه در زاهدان و تهران نداشتند.

مشخصا این مجموعه ۲۵ نفری توسط یکی از بلوچ های بومی بازنشسته سپاه در منطقه فنوچ جمع آوری شده اند که بنابر خواست منبع، نام و مشخصات وی محفوظ می مانند.

افراد این مجموعه اعزام شده بین ۱۸ تا ۳۵ سال سن دارند و به هر کدام مبلغ ماهیانه ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان در ازای  ۴۵ روز ماموریت و ۴۵ روز دیگر استراحت تعلق می گیرد.

این منابع از تعداد دقیق افراد جمع آوری شده برای اعزام مطلع نبودند اما گزارش داده اند که آمار به مراتب بیشتر از این تعداد ذکر شده است.

منطقه فنوچ و نیکشهر از محروم ترین و کم برخوردارترین مناطق استان سیستان وبلوچستان هستند که اکثریت جمعیت این شهرستان ها را روستائیان تشکیل می دهند.

سپاه پاسداران از سال ۱۳۸۸ به طور رسمی برقراری امنیت استان سیستان و بلوچستان را به دست گرفته و به گفته سید باقر حسینی نماینده زابل در مجلس شورای اسلامی و از فرماندهان پیشین سپاه؛ هم اکنون نیروی انتظامی استان سیستان و بلوچستان زیر نظر سپاه فعالیت می کند.

سپاه پاسداران در مدت ۶ سال فعالیت با شعار “بومی سازی امنیت” اقدام به ساخت ده ها پایگاه بسیج و پادگان های سپاه نموده است که می توان گفت علاوه بر شهرها در اکثر روستاها و بخش های استان سیستان و بلوچستان یک پایگاه ساخته شده است که در هر پایگاه تا ۱۵ نفر نیرو جذب و به کار گرفته شده اند که حقوقی بین ۷۰۰ هزار تا ۱ میلیون ۵۰۰ هزار تومان به آنها پرداخت می  کند.

سپاه همچنین با مسلح کردن طوائف هر یکی از این پاسگاه ها را به یکی از طوائف و یا معتمدان محلی سپرده و برای جذب نیرو از آنها کمک گرفته است.

به کثرت مشاهده شده است که زندانیان سابق، اشرار مسلح، و چه بسا افرادی که سابقه سوء داشته اند هم اکنون جذب سپاه شده و از حقوق و مزایای آن استفاده می کنند و چه بسا در اهداف و برنامه های پنهانی سپاه مورد استفاده قرار می گیرند.

در یک مورد فردی از منطقه “گورناگ” شهرستان سرباز که در آبان ماه سال ۱۳۷۸  بیش از ۶۰ نفر از نیروهای مسلح نیروی انتظامی و اطلاعاتی را در یک کمین ترور کرده و کشته بود هم اکنون اما به عنوان فرمانده پایگاه سپاه در منطقه گورناگ با بیش از ۱۵ نفر نیروی زیر دست برای سپاه پاسداران فعالیت می کند که به گفته مردم محل “بخاطر فقر و تطمیع وارد این ارگان شده است.”

در سالهای اخیر بسیاری از ائمه جمعه و جماعات نسبت به چگونگی عملکرد سپاه در تامین امنیت این استان مرزی انتقاد کرده اند.

ماینده جهرم در مجلس: یکی از عاملان حمله به زنان جهرم فرزند "پاسدار بهشتی فر" است

تصویر

محمدرضا رضایی کوچی، نماینده جهرم در مجلس شورای اسلامی، تائید کرد که یکی از عاملان حمله به زنان در جهرم فرزند پاسدار بهشتی فر بوده است این عضو سپاه پاسداران "بعد از اطلاع از ارتکاب جرم فرزندش، خود ضارب را تحویل قانون داده است."

"جلیل بهشتی‌فر" پدر محمد بهشتی فر یکی از عاملان حملات به زنان در جهرم، فرمانده بسیج بخش کردیان این شهرستان است. دحملات به زنان در جهرم که اکنون آشکار شده فرزند "پاسدار جلیل بهشتی فرفرمانده بسیج بخش کردیان در آن نقش داشته است، در روزهای یکشنبه، دوشنبه و سه‌شنبه هفته گذشته رخ داد و شمار قربانیان آن بین 5 تا 8 تن اعلام شده است.
دستکم 8 تن از جمله چند دانشجوی دختر آماج حمله قرار گرفته و بر اثر ضربات چاقو زخمی شدند.

محمدرضارضایی کوچی، نماینده جهرم در مجلس شورای اسلامی روز یک شنبه ضمن تائید اینکه یکی از عاملان حمله به زنان در جهرم فرزند "پاسدار بهشتی فر" بوده است درعین حال به سایت ایران خبر گفت: "انگیزه ضارب جهرم کاملا شخصی بوده است و هیچ ارتباطی با موضوع امر به معروف و نهی از منکر نداشته است."

نماینده جهرم درباره چگونگی بازداشت ضارب زنان این شهر گفت: "حرکت ضارب به هیچ عنوان سازمان دهی شده نیست و از سوی هیچ شخص یا ارگانی نیز مورد حمایت و تایید نبوده است و حتی پاسداربهشتی فر بعد از اطلاع از ارتکاب جرم فرزندش، خود  ضارب را تحویل قانون داده است و تاکید کرده که طبق قانون و عدالت مانند دیگران با وی برخورد شود."

محمود رضایی کوچی درباره اینکه "گفته می شود ضارب انگیزه امر به معروف و نهی از منکر داشته است"، گفت: "دربین افرادی که مورد سوء قصد قرار گرفتند خانم هایی بودند که حجاب شان به هیچ عنوان مشکلی نداشته است و حتی چادر نیز به سر داشته اند لذا این ادعا که انگیزه ضارب مبارزه با بدحجابی و امر به معروف و نهی از منکر بوده است به هیچ عنوان صحت ندارد." نماینده جهرم در مجلس نهم همچنین گفت که "بسیجیان جهرم خود پی گیر اصلی این حادثه بودند."

همزمان حجت الله رضایی، معاون استاندار فارس و سرپرست فرمانداري ويژه شهرستان جهرم از بازداشت "عوامل" حملات به زنان این شهر، خبر داده و گفت: "کمتر از 72 ساعت عاملين نا امني در شهرستان جهرم دستگير شدند."

سرپرست فرمانداری ویژه جهرم با تاکید بر"عاملين به عمل قبيح خود اقرار کرده اند و در حال حاضر تحت نظارت دستگاه انتظامي و قضايي هستند"، به طور ضمنی تائید کرد که حمله به زنان جهرم با چاقو از سوی "چند نفر" انجام شده است.

پیشتر حجت الاسلام لطف الله دژکام، امام جمعه جهرم، نیز در خطبه های نماز جمعه این هفته از دستگیری عامل حملات به زنان جهرم، خبر داده و بدون اشاره به هویت این متهم گفته بود:"این انسان که متعرض نوامیس مردم شده بود دستگیر شده و از دادستان به عنوان نماینده عموم مردم خواستار اشد مجازات برای این چنین افرادی هستیم زیرا تسامح در این مسائل سبب جرأت دیگران در ارتکاب این کارها می‌شود."

امام جمعه جهرم همچنین گفته بود: "امروز دشمنان نظام در پی بهانه‌ای برای زیر سوال بردن کشور هستند و از مردم و دانشجویان استدعا داریم که بهانه دست دشمن ندهند."

متهم بازداشت شده:" وقتی به زن‌ها چاقو می‌زنم به آرامش می‌رسم"

روزنامه فرهیختگان روز یک شنبه با اشاره به اینکه دستکم پنج تن در جریان حملات جهرم زخمی شده اند، نوشته بود  پلیس به یکی از قربانیان گفته است: "متهم در اعترافات خود گفته وقتی به زن‌ها چاقو می‌زنم به آرامش می‌رسم."

این زن 34 ساله که یکی از قربانیان حملات به زنان در جهرم است به فرناز نوبری خبرنگار روزنامه فرهیختگان گفته است: "من ساعت هشت شب روز دوشنبه در حال برگشتن به خانه بودم. دقیقا لحظه‌ای که می‌خواستم بپیچم داخل کوچه این اتفاق افتاد. یک موتورسوار به خودروی من نزدیک شد و به داخل خودرو اسپری پاشید، به‌طوری که چشمانم سوخت و به سرفه افتادم."

این قربانی حملات جهرم با اشاره به اینکه فکر می‌کرده فرد مهاجم قصد سرقت خودرو را دارد، گفته بود: "از ترس اینکه بیهوش نشوم نفسم را حبس کردم، سوئیچ را از خودرو برداشتم و از آن پیاده شدم و او نیز از موتور پیاده شد و به سمت من آمد و مدام تکرار می‌کرد اگر صدایت را قطع نکنی چاقو می‌زنم و من وقتی دیدم در دستش چاقو دارد ساکت شدم. با این حال ضربه محکمی به پهلویم وارد کرد و وقتی می‌خواست برود با چاقو ضربه‌ای نیز به دست راستم زد."

بابک زنجانی: 65میلیون یورو به مدیرعامل وقت بانک ملی دادم / چرا فکر می‌کنید دولت قبل بی‌سواد بودند؟

بابک زنجانی: 65میلیون یورو به مدیرعامل وقت بانک ملی دادم / چرا فکر می‌کنید دولت قبل بی‌سواد بودند؟

 
پنجمین جلسه رسیدگی به پرونده موسوم به فساد نفتی در شعبه 15 دادگاه انقلاب به صورت علنی آغاز شد.
به گزارش «انتخاب» به نقل از خبرگزاری ها، «ب-ز» متهم ردیف اول پرونده موسوم به فساد نفتی طبق جلسات گذشته ساعت 8:10 با تدابیر شدید امنیتی وارد دادگاه انقلاب شد.
قاضی صلواتی از تماس وکلای خارجی متهم در صبح امروز خبر داد و گفت: ما همچنان منتظر واریز پول می‌مانیم.
وی تصریح کرد: با هماهنگی بانک مرکزی شماره حسابی در اختیار وکلای خارجی شما قرار گرفته است.
«ب-ز» دربخشی از دفاعیات خود بااشاره به برخی صحبتهای مطرح شده درجلسه دیروز دادگاه،گفت: باید به من بگویند زنجانی پشتوانه پولت کجاست نه اینکه دنبال منشا آن بگردند.
وی افزود: با بازپرس پرونده مشکلی ندارم باهم اختلاف نظر داریم. اختلاف من با بازپرس این است که وی cash desk را براساس پول ارزیابی میکند امامن معتقدم cash desk را باید با اعتبار سنجید.
«ب-ز» ادامه داد: بخاطر کمک به وزارت نفت ،بانک مرکزی و داشتن نقش کلیدی درجابجایی پولها مورد تحریم اتحادیه اروپا و وزارت خزانه داری امریکا قرار گرفتم.اگر بامدارکی که از من دارند این موضوع اثبات شود باید 15 تا 20 سال هم درخارج ازکشور زندان بروم و به همین خاطر وکلای من دراین زمینه پیگیری انجام نمیدهند
زنجانی گفت: شماره حساب‌هایی که به من اعلام شده است، ازآن دست شماره حسابهایی است که نه میتوان درآن پول ریخت و نه میتوان ازآن پول برداشت کرد.
متهم نفتی افزود: 65میلیون یورو به مدیرعامل و هیئت مدیره وقت بانک "م" دادم تا در دادگاه مفاسد اقتصادی محاکمه نشوند، اما امروز به من می‌گویند از مدیر امور بین الملل بانک ملی پول گرفته ای و این درحالی است که این فرد کارمند است و از صبح تا شب کار می‌کند تا برجی 5میلیون تومان حقوق بگیرد واین فرد شاید 65میلیون یورو را تاکنون یکجا ندیده باشد. بانک ملی بداند پولم را وصول میکنم.
در ادامه قاضی خطاب به متهم گفت:مدیرعامل قبلی بانک ملی در شعبه 15 دادگاه انقلاب بخاطر پرونده 3هزار میلیاردی در حال محاکمه است.
«ب-ز» در ادامه دفاعیات خود اظهار داشت: اینکه اعلام شده خیلی شماره حسابها به من داده‌اند تا پول پرداخت کنم و نکردم، وظیفه قانون‌ام بوده، من دستورات را نگاه می‌کنم و اگر برایم خطری نداشته باشد پرداخت می‌کنم. مثلا یکسری از این دستور پرداختها برای صندوق بازنشستگی وزارت نفت بوده است، اما من آنچه صلاح کارم بوده را انجام داده‌ام.
 
وی با بیان اینکه بانکها در خارج از کشور به دو نوع بازرگانی و سرمایه‌گذاری تقسیم می‌شوند، گفت: بانکهای بازرگانی، داخل کشورها و با وجه رایج آن کشور کار می‌کنند، مثلاً بانک ملی و ملت می‌توانند با ریال کار کنند و 12 الی 13 درصد سپرده‌های مردم را به بانک مرکزی می‌دهند.
 
وی ادامه داد: این در حالی است که در بانک‌های سرمایه‌گذاری لازم نیست در بانک مرکزی سپرده‌گذاری شوند، هر چقدر بخواهند می‌توانند کار کنند اما نه با ارز آن کشور. در واقع بانکهای سرمایه‌گذاری فقط پول مردم را سرمایه‌گذاری می‌کنند و بانکهای بازرگانی هم وظیفه‌شان دادن بانک به مردم، پرداخت تسهیلات یا کمک به تاجران است.
 
ب-ز در ادامه تصریح کرد: بانک مسکن و بانک مرکزی وقتی می‌خواستند در بانک من حساب باز کنند، یک برگه‌ای را امضا کردند که اگر پول‌ها سرمایه‌گذاری شود اشکالی ندارد و با علم به همین موضوع در بانک مالزی حساب باز کردند، فرض می‌کنیم که من پول شرکت اچ کی را سرمایه‌گذاری کردم که اینطور نبوده، اما اگر همین کار را به فرض مثال انجام داده باشم، وظیفه ذاتی بانک من بوده است.
 
وی ادامه داد: خلق پول که اشکالی ندارد، بانکها هم خلق پول می‌کنند و این خلق پول تا زمانی جرم نیست که بانک بتواند پاسخ مشتری را بدهد، اما هر زمان که نتواند پاسخگوی مشتری باشد مجرم شناخته می‌شود.
 
بابک زنجانی ادامه داد: متأسفانه در این پرونده مدام می‌بینیم موضوع منشأ مطرح شده و گفته شده که پول من منشأ ندارد، این در حالی است که به آن منشأ نمی‌گویند بلکه پشتوانه مالی است. در اصل، یک شخص یا یک بانک به اندازه پول، طلا و اعتباری که نزد دیگران دارد پشتوانه مالی دارد و متأسفانه بازپرس‌هایی که اطلاعات کمتری به قانون پول و تجارت دارند، منشأ پول را با پشتوانه آن اشتباه می‌گیرند.
 
این متهم نفتی تصریح کرد: من به آقای دکتر «پ» احترام می‌گذارم، اما با ایشان اختلاف نظر دارم و اختلاف‌نظرم را مطرح می‌کنم. ایشان باید پشتوانه مالی را دنبال کنند نه منشأ را.
 
وی ادامه داد: بانک مسکن و بانک توسعه برای خود واحدی به نام اطلاعات بانکی دارند که اگر بخواهند با یک بانک دیگر همکاری داشته باشند، از طریق این واحد ارزیابی می‌کنند، مثلاً بانک FIRST SLAMIC BANK را بررسی می‌کنند و می‌گویند جمعاً می‌توانیم به این بانک یک‌هزار میلیارد اعتبار بدهیم.
 
این متهم نفتی گفت: من تعجبم این است که در دولت قبلی هر کاری که انجام می‌شده، کسی نمی‌دانسته، و امروز که دولت تغییر کرده، فکر می‌کنند قبلی‌ها هر کاری کرده‌اند اشتباه بوده و همه هم امروز و در این دولت فهمیده‌اند که من کلاهشان را برداشته‌ام.
 
وی خطاب به وکلای بانک مسکن گفت: پولم من در حساب شما بوده، بد یا خوب، حساب را ریجکت کنید، شما طلبی از من ندارید که اینحا نشسته‌اید و به جان من چسبیده‌اید.
 
«ب-ز» در ادامه دفاعیات خود اظهار داشت: بانک مرکزی 1.5 میلیارد به حساب من پول واریز کرده، آن وقت بازپرس می‌گویدد پول فاقد منشأ است، مگر چنین چیزی ممکن است.
 
بانک مسکن زمانی که می‌خواست با بانک FIRST SLMIC BANK کار کند نامه‌ای به بانک مرکزی زد و بانک مرکزی هم گفت آنقدری کار کن که بتوانی پاسخگوی مشتری باشی.
 
وی افزود: وزارت نفت، شرکت وانکرز را که متعلق به من بوده را ارزیابی کرده، گفتند من 8 میلیارد و 189 میلیون تومان پول دارم، بعد در انتها، کارشناسی کرده و گفته چون پول فاقد منشأ است، آن شرکت را با رقمی معادل یک میلیارد و 306 میلیون تومان از من گرفته است، مگر می‌شود؟ چنین کارهایی را فقط می‌شود در تگزاس انجام داد.
 
ب-ز گفت: من پنجشنبه‌ها شرکتم تعطیل بود و خودم تنها به شرکت می‌رفتم و کارهای هفتگی را انجام می‌دادم، یک روز صبح از بانک مسکن با من تماس گرفتند و گفتند که باید حضوراً مرا ملاقات کنند، گفتم امروز تعطیل است اما آنها گفتند موضوع مهم است و ساعت 11 صبح به شرکت آمدند.
 
وی با بیان اینکه اعضای هیأت مدیره، مدیرعامل، مدیر حقوقی و ... به شرکت من آمدند، گفت: آنها گفتند ما به شخصی 65 میلیارد پول داده‌ایم، اما از او نه چک داریم نه سفته، روز شنبه هم در مفاسد اقتصادی دادگاه داریم و اگر این پول نباشد، همه ما بازداشت می‌شویم، لطف کن 65 میلیارد به ما پول دستی بده.
 
«ب ز» ادامه داد: من ساعت 12 و 30 دقیقه سوار هواپیما شدم و به کیش رفتم. 67 میلیون یورو به بانک ملت فروختم و پول را آوردم شعبه ونوس بانک مسکن و ریختم به حساب یک شرکتی که آنها گفته بودند. آنها قول دادند هفته دیگر پول من را برگردانند، اما من سه ماه تماس می‌گرفتم و جواب من را نمی‌دادند. آخر هم گفتند پول نداریم، می‌توانیم به تو ملک بدهیم.
 
وی ادامه داد: من که دیدم پولی به من ندادند، گفتم ملک بدهید. یکسری املاک بدون سند دادند و سندهایشان را هیچگاه به نام من نزدند و جوابم را هم ندادند.
 
وی تصریح کرد: جالب اینجاست که در کیفرخواست ذکر شده که آقای «ک» کارمند بانک که کلاً 5 میلیون حقوق می‌گیرد، 65 میلیون یورو به من پول داده و من هم آن را به حساب بانک مسکن ریختم، آیا اگر درحق یک نفر انسانیت می‌کنید باید این کار را با او بکنند؟ این کارمند در تمام عمرش 65 میلیون یورو را یکجا دیده؟ من نمی‌دانم بانک مسکن به دنبال چیست؟ اما بداند که این پول را وصول می‌کنم و حتی اگر از طریق داخل کشور زورم نرسد، از خارج از کشور اقدام می‌کنم و این 65 میلیارد تومان را وصول می‌کنم.
 
که در این لحظه قاضی گفت: البته مدیرعامل بانک مسکن در پرونده 3 هزار میلیاردی در شعبه 15 در حال محاکمه است.
 
ب-ز متهم ردیف اول پرونده فساد نفتی در ادامه دفاعیات خود گفت: هم‌اکنون بانک مرکزی از تمام بانک‌ها طلبکار است، آیا می‌توان گفت همه این بانکها بی‌منشاء پول به کسی داده‌اند؟ بنابراین باید گفت پشتوانه محکمی نداشته‌اند.
 
وی افزود: موضوع دیگر بحث تحریم‌ها است، وقتی اتحادیه اروپا و خزانه داری آمریکا بانک یا شخصی را تحریم می‌کند دلیل آن را هم داخل یک نامه ذکر می‌کند، در دلیل تحریم‌های من از سوی اتحادیه اروپا و خزانه‌داری آمریکا آمده بود که «شما به دلیل کمک به وزارت نفت جمهوری اسلامی، کمک به بانک مرکزی جمهوری اسلامی و داشتن نقش کلیدی در جابجایی پول‌ها مورد تحریم قرار گرفته‌اید». من وقت داشتم نسبت به این موضوع اعتراض کنم که کجا پول وزارت نفت را جابجا کردم؟ وکلای من هم پیگیر این کار بودند اما اگر فشار می‌آوردند 15 تا 20 سال هم باید در زندان آنجا تحمل کیفر می‌کردم.
 
ب-ز ادامه داد: زمانیکه من تحریم شدم در امارات بودم، به فرودگاه امارات که رسیدم اخبار را دیدم و متوجه تحریم شدم، از گیت که رد شدم من را بازداشت کردند و بردند و اگر بچه‌های وزارت اطلاعات و دوستان من نبودند نمی‌توانستیم کاری کنیم، من 9 شب در سفارت ایران خوابیدم تا نتوانند من را بگیرند.
 
وی خطاب به وکیل وزارت نفت گفت: آقای وکیل نفت شما چند روزه می‌گویید اگر متهم می‌خواهد به ما پول بدهد باید چک کنیم ببینیم پول سلاح و مواد مخدر نباشد و باید خیلی پول تمیزی باشد، خودت که پولت را از امامزاده نیاورده‌ای که از من توقع داری! شما هرچی پول آوردند و بهت دادند بگیر.
 
غلامرضا مهدوی در حاشیه پنجمین جلسه رسیدگی به پرونده فساد نفتی با حضور در جمع خبرنگاران گفت: برخلاف اظهارات ب-ز از اموال وی تا این لحظه یک ریال هم به فروش نرفته است.
 
ب-ز در ادامه دفاعیات خود در جلسه دادگاه اظهار داشت: مجموعه تأمین اجتماعی باید به بانک مسکن بگوید که 6 تا 7 ماه 4 میلیارد یورو در حساب این بانک پول داشت، اگر من آدم بدی بودم به بانک مسکن ارتباط دارد چون تأمین اجتماعی به واسطه پرینت و نامه بانک مسکن به من چک داده است اما امروز یکی دیگر پول را برداشته و تأمین اجتماعی علیه من اقامه دعوا کرده است.
 
وی ادامه داد: همین حالا تمام چک‌ها روی پرونده است، تأمین اجتماعی باید به بانک مسکن بگوید 4 میلیارد یورو را برگرداند و چک‌هایش را بگیرد، من از تأمین اجتماعی چیزی نگرفته‌ام که امروز از من شکایت دارد.
 
این متهم نفتی درخصوص سیستم سوئیفت گفت: این سیستم یک وسیله پرداخت است و مثل ایمیل است و قابلیت حک ندارد و به صورت MT پیام‌ها را بین ببانک‌ها جابجا می‌کند. این سیستم در وزارت نفت پیش از تحریم وجود داشت اما بعد از اینکه تحریم شد به سمت بانک مرکزی و بانک‌های دیگر رفت.
 
وی تاکید کرد: زمانیکه سیستم MT طراحی شد باید برای صدور برات به سوال‌هایی پاسخ می‌دادیم ضمن اینکه در این سیستم یک زبان واحد ترسیم شده بود بنابراین اینکه بگویند من چون از طریق MT پیام‌ها را ارسال کردم و به سوئیفت کاری نداشتم و جعل کرده‌ام، سخن اشتباهی است.
 
این متهم نفتی در خصوص دستور پرداخت‌ها گفت: این دستورها طبق قانون UCP انجام می‌شود ضمن اینکه قانون این سیستم هر چند سال تغییر می‌کند، اینکه اعلام شده به من شماره حساب‌هایی را داده‌اند و گفته‌اند پرداخت‌هایی انجام دهم که پرداخت نکرده‌ام به علت این است که وظیفه قانونی‌ام نبوده است.
 
وی ادامه داد: یکی از اختلافات بزرگ ما با بازپرس در خصوص سیستم Cash Desk است.
 
بازپرس می‌گوید: پول این Cash Desk از کجاست؟ آخر پول را که به Cash Desk منگنه نمی‌کنند، بلکه سهام و اموال است که Cash Desk را تحت تاثیر قرار می‌دهد، بانک من همین الان در چین، کره، آلمان و خیلی جاهای دیگر صدها حساب کارگزاری دارد و اگر بخواهم وضعیت حساب‌هایم را رصد کنم همه را تک به تک بررسی نمی‌کنم بلکه از Cash Desk  کمک می‌گیرم.
 
وی همچنین با اشاره به موضوع Farex گفت: یکی از کارهای بانک FIIB کار فارکس بود، من خودم یک فارکس کار حرفه‌ای هستم، در مالزی پول‌های بزرگ در فارکس به کار گرفته می‌شود. بازپرس دیده من مدام دلار را به ین ژاپن و ین ژاپن را به دلار تبدیل می‌کنم و نوشته که معلوم نیست چرا این آقا پول‌ها را هی تبدیل می‌کند، خب من که دیوانه نبودم بلکه کار ذاتی بانک من اینگونه بوده است.
بابک زنجانی در ادامه دفاعیات خود اعلام کرد که بانک مرکزی، بانک FIIB را تایید کرده و در ادامه به بانک مسکن انتقاد کرد و گفت: من در بانک مسکن یک میلیارد یورو به مدت ۸ ماه پول واریز کرده بودم و در بانک توسعه هم ۳.۵ میلیارد یورو سپرده‌گذاری داشتم، حالا می‌گویند این پول‌ها منشأ ندارد و بانک مسکن به راحتی پول من را برداشته است. چرا فکر می‌کنید دولت قبل هر کاری کرده، بیسواد بودند و دولت جدید دکتر و مهندس هستند؛ یعنی قبلاً نمی‌دانستند زنجانی کلاهبردار است؟ باید بانک مسکن و بانک توسعه، پول‌های من را بدهند. چی می‌خواهید به جون من افتادید و به پای من چسبیدید. اگر در همان بانک مسکن یک میلیارد یوروی خودم را به حساب فرد دیگری می‌ریختم، باز هم پولش را برمی‌داشتید؟
متهم نفتی در ادامه روند دفاعیات خود در پنجمین جلسه دادگاه گفت: قبل از تحریم من 4 میلیارد یورو برای کمک به تأمین اجتماعی دادم و قرار شد در عوض این کمک یک شرکت بگیرم، زمانی که من تحریم شدم درست 10 روز بعد از دادن پول به تامین اجتماعی بود.
 
وی افزود: همان موقع از امارات با وزیر تماس گرفتم و اعلام کردم که در تأمین اجتماعی 4 میلیارد یورو پول دارم و چون 15 روز بیشتر وقت نداشتم از او خواستم تا با تامین اجتماعی هماهنگ کند که از 4 میلیارد یورو 2 میلیارد را به جایی که وزارت نفت می‌خواهند حواله کنند و به من به اندازه 2 میلیارد یورو شرکت دهند و علت این هم که به شرکت HK نگفتم این بود که آنها هم همان روز تحریم شده بودند.
 
متهم نفتی تصریح کرد: بعد از اینکه از امارات به ایران آمدم پیش مرتضوی رفتم و گفتم دستم به دامنت، 2 میلیارد از مبلغ 4 میلیارد یورو را به هرجا که بانک مرکزی می‌خواهد حواله کن، مرتضوی فیلمی را در مجلس پخش کرد و فردای آن بازداشت شد اما یک روز بعد آزاد شد. بعد از آن دیگر نتوانستم مرتضوی را پیدا کنم و هرچقدر زنگ می‌زدم جواب نمی‌داد.
 
ب-ز خاطرنشان کرد: در نهایت وزیر نفت با رئیس جمهور وقت صحبت کرد و مرتضوی را پیدا کردند، در یک جلسه مرتضوی گفت که چک‌ها را بدهید تا من کارها را انجام دهم، وزیر نفت گفت که چک‌ را به ما بدهید و ما نامه می‌زنیم به تامین اجتماعی و این کار انجام می‌شود.
 
وی تصریح کرد: در نهایت با هماهنگی بانک مرکزی و رئیس جمهور وقت، این کار انجام شد، بعد از انجام کار در حالی که یک روز بیشتر از مهلتم باقی نمانده بود پیش مرتضوی رفتم تا امضا کند اما او گفت که تا دیروز مدیرعامل بوده و حالا سرپرست است و دیگر کسی امضایش را قبول نمی‌کند.
 
پنجمین جلسه دادگاه فساد بزرگ نفتی در شعبه 15 دادگاه انقلاب لحظاتی (ساعت12:00) قبل به پایان رسید.
 

 جریان  مصباح با انجمن حجتیه به روایت محتشمی پور 

 

روزنامه اعتماد در گفت وگویی با علی اکبر محتشمی پور وزیر اسبق کشور و عضو مجمع روحانیون مبارز نوشت: انجمن حجتیه ورود در عرصه سیاست را مانع بزرگی در راه خودشان می‌دانستند و لذا منع می‌کردند و طرفداران خودشان را تحریم کرده بودند که به هیچ‌وجه در مبارزاتی که آقا در سال ٤١ به رهبری روحانیت قم برپا کرده بود، نباید شرکت کنید و با شاه و رژیم پهلوی نباید مخالفت شود و در سیاست نباید وارد شوید.
اهم سخنان وی درباره عملکرد انجمن حجتیه را در ادامه بخوانید:
**ساواك هم در تبليغ و ترويج بهاييت نقش داشت و هم در تقويت و ترويج انجمن حجتيه؛ دليلش هم اين است كه ادارات زمان شاه يا ارتشي‌ها اجازه فعاليت‌هاي مذهبي نداشتند اما ژنرال‌هاي بزرگ در داخل ارتش شاه بودند كه اينها بهايي بودند و ترويج و تقويت بهاييت مي‌كردند و كساني بودند كه عضو انجمن حجتيه بودند؛ از هر دو اين گروه‌ها كه در خارج به جان هم افتاده بودند و درگير بودند و اصلا كار يكي تبليغ بهاييت بودند و كار ديگري تبليغ امام زمان بود، اينها هر دو با هم در حال جنگ بودند، منظورم جنگ مسلحانه نيست بلكه از نظر فكري و عقيدتي با هم مشكل بودند و البته كتك‌كاري هم بين اين افراد وجود داشت.
**امام به خاطر اعتراض به كاپيتولاسيون و دستگير و به تركيه تبعيد شد و بعد به نجف. در انجمن حجتيه اگر كسي اسم كاپيتولاسيون را مي‌آورد از انجمن اخراج مي‌شد؛ چيزي كه حتي در ادارات شاه هم نبود. موافق و مخالف كاپيتولاسيون در ادارات شاه هم بودند ولي اين‌طور نبود كه او را اخراج كنند و بگويند كارمند اين اداره نيستي. اما انجمن حجتيه حتي از اين هم پايين‌تر بود يعني به مجرد اينكه كسي وارد سياست مي‌شد، اخراج مي‌شد. انجمن حجتيه يك جريان كاملا وابسته به ساواك بود كه ريشه‌هاي اين انجمن به خارج و انگليس وابسته بود و اينها همين امروز در نظام جمهوري اسلامي ريشه دوانده‌اند.
**وقتي انقلاب اسلامي پيروز شد، مسوول اين انجمن يعني پدر معنوي اين انجمن، مرحوم آقاي «حلبي» به امام پيغام داد كه من امروز ١٥، ١٦ هزار دكتر، مهندس و متخصص در رشته‌هاي مختلف در انجمن دارم كه اينها مي‌توانند مملكت را اداره كنند؛ حالا كه مملكت پيروز شده و در دست شما افتاده، شما مي‌توانيد از اين نيروها استفاده كنيد. جوابي كه امام به آقاي حلبي [نام شناسنامه‌اي او هم آقاي تولايي بود] داد، اين بود كه همان مردمي كه انقلاب كردند مي‌توانند حكومت كنند و كشور نيازي به متخصصين شما ندارند؛ جواب قاطع و دندان‌شكني هم بود. به مرور زمان اينها فعاليت داشتند و به خاطر همين تفكرات‌شان امام اجازه ندادند كه در امور كليدي مديريتي بالا از اينها استفاده شود.
**يك بار آقاي ولايتي خدمت امام رسيده بودند و پرسيده بودند كه بعضي از اعضاي انجمن حجتيه كه متخصص هستند و در مسائل سياسي مهارت دارند، پيشنهاد مي‌شوند براي سفارت، در خارج به عنوان سفير يا كاردار مشغول شوند، نظر شما چيست؟ امام مخالفت كرده بودند و گفته بودند اينها نمي‌توانند وارد اين پست‌ها شوند.
**بعد از سخنراني امام، انجمن حجتیه اعلام كردند که ما منحل كرديم و مرحوم «خزعلي» را واسط قرار دادند و در نهايت حضرت امام نظر قاطع‌شان را به آقاي خزعلي گفته بودند و آنها هم اعلام انحلال كردند.
** امروزه انجمن حجتيه و جريان‌هاي مشابه انجمن حجتيه، فرقه هستند. اصولا فرقه‌ها در تاريخ اين‌گونه هستند و بودند كه خودشان را حق مطلق مي‌دانستند و غير از خودشان را باطل مطلق و معتقد بودند كه باطل بايد از بين برود هر قدرتي هم كه مي‌خواهد باشد. انجمن حجتيه بيشتر اعضايش تحصيلكرده هستند و اينها را از دانشگاه‌ها انتخاب مي‌كنند و چهره‌هاي خوشفكر و خوش‌استعداد را جمع مي‌كنند و مي‌آورند.
**مصباح‌يزدي يك جرياني را در مملكت راه انداخته كه در اركان نظام، اعم از سپاه، بسيج، دستگاه‌هاي دولتي و همه را پشتيباني مي‌كند و او هم خشن است و هر كس غير از اين تفكر را داشته باشد، مرتدّ مي‌دانند و معتقدند از دين خارج است و بايد حذف شود. اين دوتا هم دو روي يك سكه هستند، [مي‌خندد] هم انجمن حجتيه و هم داستان خوارجِ اين شكلي. اين يعني تفكر فرقه‌گرايانه كه خودشان را حق مطلق مي‌دانند و ديگران را باطل مطلق مي‌دانند و واجب‌الحذف از صحنه روزگار مي‌دانند، اصلا حق حيات براي مخالف خودشان قائل نيستند. براين اساس صرفا انجمن حجتيه نيست كه اين گرايش دارد، غير از انجمن حجتيه هم وجود دارد.

**يك بخشي هم يك فرقه ديگري هستند كه اينها نه انجمن حجتيه هستند، نه جريان آقاي مصباح اما اينها خودشان افراد بي‌‌سواد يا كم‌سواد تحت عنوان مقد‌س‌نماها هستند يا مداح‌هايي كه مداحي مي‌كنند و بعد شروع به سخنراني وسط روضه مي‌كنند و بعد هم حكم قتل افراد را بين روضه خودشان صادر مي‌كنند و خودشان را حق‌مطلق مي‌دانند و باقي را باطل مطلق و اين افراد نفوذ دارند. بعضي وقت‌ها زمينه نفوذ براي اينها فراهم است؛ در هشت سالي كه آقاي احمدي‌نژاد بود زمينه نفوذ در درون اركان نظام براي انجمن حجتيه، جريان آقاي مصباح، مقدس‌نماها ومداح‌ها در همه سطوح فراهم بود. خيلي راحت اينها آمدند حتي استخدام شدند، استخدام‌هاي وسيع در سطح دستگاه‌هاي مختلف كشور و آزادي مطلق داشتند و هر كاري دوست داشتند، كردند. در اين دو سال اخير دولت مبتلاست به يك دستگاه مريضي كه جريان انجمن حجتيه و جريان آقاي مصباح‌يزدي و جريان مقدس‌نماها، در آن نفوذ كردند و كاري هم نمي‌شود كرد.
** نفوذ انجمن حجتيه از مرحله اعلام هشدار گذشته؛ يعني از خط قرمزهاي بسيار پررنگ عبور كردند و برخورد با اينها خيلي سخت شده است و تنها مدد الهي است كه مي‌تواند كمك كند و آن چيزي را كه امام هشدار داد در گذشته امروز عين آتش زير خاكستر است.