۱۳۹۰ اسفند ۲۱, یکشنبه

دكتر ناصر تكميل همايون - استاد ايرج افشار در پهنه مصدق‌ پژوهي

Afshar Iraj 12030919/12/1390- روانشاد ايرج افشار كه استاد و راهنماي ما در بسياري از رشته‌هاي علم تاريخ و فرهنگ‌شناسي ايران بود، در همه شاخه‌هاي علوم تاريخي، جغرافيايي، اجتماعي و شناساندن رجال و شخصيت‌هاي فرهنگي و علمي و سياسي ايران‌زمين، تلاش‌هاي مثمرثمر انجام داد و يادگارهاي گرانبهايي از خود باقي گذاشت. استاد درگذشته و عزيز ما، در اين بخش از تاريخ كه شايد به‌گونه‌اي آن را بتوان «علم نوين رجال» نام داد، بي‌آنكه موضع منفي و خصمانه يا مثبت و دوستانه‌اي نشان دهد، كوشش داشت، تا آنجا كه در قدرت انساني است، بي‌طرفانه شخصيت‌هاي برجسته تاريخ را معرفي كند و در اين مسير نه كسي را دشنام گويد و نه برعكس كسي را به «اعلي عليين» برساند، آنچنان كه آن شخص بوده و زيسته و او بر احوالش آشنايي داشته است، واقعيت‌ها را بنگارد و هر نوع داوري را به خوانندگان آثارش بسپارد. اين روش، كاملا علمي، شيوه رجال‌نويسان راستين تاريخ بوده كه ايرج افشار در كاربرد آن فضيلت معنوي و اخلاق فرهنگي خود را به اثبات رسانده است.يكي از شخصيت‌هاي بزرگ تاريخي ايران در پهنه سياست و استقلال ملي و دموكراسي، روانشاد دكتر محمد مصدق است و ايرج افشار به دلايل گوناگون و داشتن تسهيلات چشمگير، توانسته است بيشترين و بهترين پژوهش‌هاي دقيق تاريخي را درمورد آن نماد ملي ايران فراهم آورد كه در اين گفتار به چند فقره كوتاه از آنها اشاره مي‌شود.
1 – دوستي مرحوم دكتر محمود افشار (پدر ايرج افشار) با دكتر مصدق و معاضرت‌هاي مشترك در مخالفت با قرارداد شوم 1919 ميلادي و نيز همكاري صميمانه در انتشار مجله پربار آينده در دوره‌هاي نخستين.
2 – اثربخشي ياران ميهن‌دوست و ملي دكتر محمود افشار، در فرزند دلبندش ايرج و آشنايي او با انديشه‌ها و شخصيت‌ها و خط‌مشي‌هاي سياسي ملي و فرهنگي از عنفوان جواني در تحصيل در دانشكده حقوق تهران و بارورشدن تفكرات علمي و سياسي به‌گونه‌اي كه از همان روزگار، ايران دوستي را در پيوند با شناخت زمينه‌هاي فرهنگ و تمدن ديرپاي آن انتخاب كند و تا پايان عمر در همان مسير گام بردارد.
3 – ارتباط مختصر دكتر محمود افشار و دكتر محمد مصدق در مسايل ملكي (قريه مبارك‌آباد بهشتي و قريه عظيم‌آباد شهرري) و نوعي مباشرت ايرج افشار (20 ساله) و رفتن نزد دكتر مصدق (در اسفند 1325 ش) و گفت‌وگو با او و تحت‌تاثير مهرباني و خوش‌‌خلقي و دقت‌نظر او قرار گرفتن، به‌گونه‌اي كه استاد گرانمايه دكتر باستاني‌پاريزي در چگونگي آن ديدار مطالب ارزنده‌اي مرقوم كرده‌اند.
4 – ايرج افشار در دوره زمامداري دكتر مصدق از دوستداران وي و نهضت ملي ايران بود، اما هيچ‌گاه در فعاليت‌هاي سياسي و حزبي يا جبهه‌اي شركت نداشت و همواره به كارهاي كتابخانه‌اي و علمي خود مي‌پرداخت ولي به دكتر مصدق و راه و روش سياسي و استقلال‌طلبانه او اعتقاد داشت و چون با فرزندان او (مرحومان دكتر غلامحسين مصدق و مهندس احمد مصدق) دوستي داشت، به شيوه‌هايي ارتباط معنوي و فرهنگي خود را پس از كودتاي شوم و ننگين 28 مرداد 1332، همواره با دكتر مصدق حفظ كرده بود و مكاتباتي شايد محرمانه با او داشت، كه به دو سند گويا در اين باره مي‌توان اشاره كرد:
الف – اهداي عكس و دستخط دكتر محمد مصدق به ايرج افشار در تاريخ مهرماه 1341 از تبعيدگاه احمدآباد
ب – نامه‌هاي تاريخي از دكتر مصدق در جواب نامه ايرج افشار (در رابطه با تقلب و دسيسه‌كاري دربار و ساواك در قراردادن نام دكتر مصدق به عنوان «فراماسون»‌در جامعه آدميت) كه روشنگر يكي از واقعيت‌هاي تاريخي براي همه محققان حقيقت‌پژوه ايران معاصر است كه به نقل آن مبادرت مي‌شود.
احمدآباد، 12 آذرماه 1344
قربانت گردم – مرقومه محترمه كه حاكي از صحت و سلامت جنابعالي است عز وصول ارزاني بخشيد و موجب كمال مسرت و خوشحالي گرديد. راجع به انجمن‌هايي كه در بدو مشروطيت تشكيل مي‌شد و يكي از آنها انجمن آدميت بود، اطلاعي كه دارم اين است مرحوم ميرزا عباسقلي در خانه خود اين انجمن را تشكيل داد و هركه هم كه مي‌خواست عضو انجمن شود لازم بود كسي از اعضا او را معرفي كند و مبالغي هم بابت حق عضويت بپردازد و يكي از روزها شخص محترمي به خانه من آمد، مرا دعوت نمود و با خود به انجمن برد. بعدها در دو، سه جلسه بعد حاضر شدم و چون مجمع انسانيت تحت رياست مرحوم مستوفي‌الممالك تشكيل شد و مركب بود از آقايان آشتياني‌ها، گركاني‌ها و تفرشي‌هاي ساكن طهران و بنده را هم به سمت نيابت رييس انتخاب كردند و ديگر نتوانستم در انجمن آدميت حاضر شوم. اين است اطلاعات بنده كه به استحضار رسيد در خاتمه ارادت خود را تجديد مي‌نمايم.
دكتر محمد مصدق
5 – اما آنچه ايرج افشار در شناساندن دكتر مصدق انجام داده است:
الف – فهرست كردن و نگهداري كتاب‌هاي اهدايي دكتر مصدق به مدرسه علوم سياسي (دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران) و كتابخانه مركزي دانشگاه در غرفه‌اي خاص با نام و نشان دكتر مصدق (اين كار گرفتاري‌هاي زيادي را براي او پديد آورد).
ب – معرفي تاليفات دكتر مصدق به زبان فرانسه
1 – مسووليت دولت براي اعمال خلاف قانوني كه از مستخدمان دولتي در موقع انجام وظايف‌شان صادر مي‌شود و قاعده عدم‌تسليم مقصرين سياسي 46 صفحه (پاريس 1913).
2 – وصيت در فقه اسلامي (مذهب تشيع) (رساله دكترا)، 230 صفحه (پاريس 1914)، ناگفته نماند كه قسمت‌هايي از اين رساله توسط دكتر احمد متين‌الدوله‌دفتري، علي معتمدي و نصرالله انتظام در سال 1302 در تهران در 106 صفحه طبع شده است.
ج – معرفي تاليفات دكتر مصدق به زبان فارسي
1 – كاپيتولاسيون و ايران – 66 صفحه (تهران، عقرب = آبان 1293 شمسي)
2 – شركت سهامي در اروپا – 103 صفحه (تهران، عقرب = آبان 1293 شمسي)
3 – دستور در محاكم حقوقي- 497 صفحه (تهران، اسد = مرداد 1294 شمسي)
4 – مختصري از حقوق پارلماني در ايران و اروپا براي آقايان محترم نمايندگان دوره پنجم تقنينيه- 172 صفحه (تهران دلو = بهمن 1302 شمسي)
5 – اصول قواعد و قوانين ماليه در ممالك خارجه و ايران قبل از مشروطيت و دوره مشروطه (جلد اول در تهران انتشار يافته است).
6 – مقالات دكتر مصدق:
- اسقاط دعاوي – مجله علمي، ش يك (1293 خورشيدي)
- «تصويب بودجه در پارلمان‌هاي مختلف» مجله آينده دوره يك (1304 خورشيدي)
- «انتخابات در اروپا و ايران» مجله آينده دوره دو، (1305 خورشيدي)
- «تابعيت در ايران» مجله آينده دوره دو، (1305 خورشيدي)
- «اصول مهم حقوق مدني و حقوق تجارتي در ايران» مجله آينده دوره سه (1305 خورشيدي)
- «طرح پيشنهادي براي اصلاح قانون انتخابات» روزنامه اطلاعات (23 ارديبهشت 1322)
- «مساله انتخابات» مجله آينده، دوره سوم (مهر 1333)
- «از خاطرات دكتر محمد مصدق» سالنامه دنيا، جلد هشتم (1331)
اطلاعاتي كه در اين بند نوشته شد از كتاب ارزشمندي كه به اهتمام شادروان ايرج افشار در سال 1358 (انتشارات زمينه) به چاپ رسيده بود، نقل شده است.
ايرج افشار در سال 1359 كتاب تقريرات مصدق را كه در زندان توسط مرحوم سرهنگ جليل بزرگمهر يادداشت شده بود، توسط «سازمان كتاب» انتشار داده است.
در پايان اين نوشتار از زبان استاد باستاني‌پاريزي به مطلب ديگري اشاره مي‌شود «ايرج افشار مردي بود كه در امانت‌داري و انصاف نمونه يك انسان كامل بود. بزرگ‌ترين رجال ايران خاطرات خود را كه از جان عزيزتر مي‌دانسته‌اند و اغلب به فرزندان و خانواده خود نمي‌سپردند، آن خاطرات و يادداشت‌ها را به افشار سپرده‌اند و او بدون اندك استفاده‌اي كه از اين آثار كرده باشد، به موقع و در امكانات مخصوص به چاپ و تكثير آن پرداخته است. از آن جمله خاطرات و تالمات دكتر مصدق است كه تنها در اختيار او بود (روزنامه اطلاعات 21 اسفندماه 1389). اين كتاب نفيس كه نمونه‌اي از خاطرات‌نويسي دقيق و دور از خودمحوري و تظاهر است در سال 1364 با مقدمه‌اي از مرحوم دكتر غلامحسين مصدق (فرزند دكتر محمد مصدق) به كوشش ايرج افشار توسط انتشارات علمي به زيور طبع آراسته شد و تاكنون بيش از سه نوبت به چاپ رسيده است و مورد بهره‌برداري محققان و مورخان كشور قرار گرفته است.به اين‌سان نام ايرج افشار همواره با نام دكتر محمد مصدق زنده خواهد ماند.